دکتر هادی خانیکی: گفتگو با مشارکت دوسویه و رابطه میان مردم در جامعه مدنی شکوفا میشود/ جامعه ایرانی نیازمند بازشناسی گفتگو از شبه گفتگو است/ خصلت بازاندیشانه و هابرماسی از ارتباطات باید مورد توجه قرار گیرد/ جامعه مدنی نیازمند تفکیک از جامعه مدنی کاذب است
نشست «چالشهای فرهنگی و ارتباطی جامعه ایرانی» از سری نشستهای پنجمین همایش «کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران»، با همت انجمن جامعه شناسی ایران، روز چهارشنبه، 25 خرداد ماه سال جارى، با سخنرانی دکتر هادی خانیکی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر مسعود کوثری و دکتر عباس قنبری باغستان، اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران و دکتر محمدمهدی مولایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به صورت برخط برگزار شد. آنچه در ادامه میخوانید، گزارشی از سخنان دکتر هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با موضوع «گفتگو به مثابه مسأله اجتماعی در ایران» است.
در این نشست، دکتر هادی خانیکی، استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی، به نقش تحولات ارتباطی و رسانه ای در افزایش امکان گفتگو و گشودگی بیشتر در جامعه ایرانی اشاره کرد و در کنار آن، دو عامل «فروبستگی ساختاری حاکمیتی» و «وجود نداشتن جامعه مدنی قوی و پسافتادگی در نگاه های حاکمیتی و ضعف در پذیرش آن در جامعه» را از مواردی دانست که مسأله اجتماعی را در برابر مسأله ارتباطی قرار می دهد.
دکتر خانیکی در ادامه 12 نکته در خصوص جایگاه گفتگو به مثابه مسأله اجتماعی در ایران را مطرح کرد و به تشریح ابعاد آنها پرداخت.
به عنوان نخستین مورد، دکتر خانیکی گفتگو را پدیده ای از جنس سخن، کلام و گفتار معرفی و بیان کرد:«دیالوگ بر خلاف مونولوگ، به تنهایی سخن گفتن و انحصار در کلام نیست و این مشکل ما ارتباطی هاست که وقتی از گفتگو می گوییم، فکر می کنیم باید میز گرد تشکیل دهیم و با یکدیگر حرف بزنیم».
وی مورد دوم را برساخته بودن گفتگو دانست و ادامه داد: «گفتگو در عین دیرپایی، مفهومی نوین و یک برساخت اجتماعی است و از این جهت، نمیتوان آن را امری از پیش تعیین شده قلمداد کرد؛ مقدمه گفتگو کارکردهایی دارد که به وسیله کنشگران اجتماعی به آن اسناد داده و یا به آن تحمیل می شود».
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره مورد سوم بیان کرد که معنای گفتگو در کاربرد جدید آن نه تنها نتیجه شماری از تحولات فناورانه، بلکه شماری از تحولات در دیدگاه های معرفت شناسانه انسان مدرن در فراز و فرود گذار دشوار جوامع نوین به ضرورت آزادی، دموکراسی، تفاهم و صلح است و به همین سبب باید نسبت و کاربرد این تحولات با گفتگو را سنجید.
دکتر خانیکی مورد چهارم را ضرورت بازاندیشی در مفهوم ارتباطات دانست و اظهار داشت که بین دو مفهوم رایج گفتگو و ارتباط، به مثابه زمینه جدیدی از علوم اجتماعی، وجوه اشتراک و تمایز در خور اهمیتی وجود دارد. مشهورترین تعریف، ارتباط را انتقال دادن یا مشترک ساختن اطلاعات، پیام یا معرفت در میان مخاطبان با حداکثر دقت و امانت میداند، اما گفتگو فرایندی است که در جمع ما، بین ما و درون ما به اشتراک گذاشته و جاری می شود و نوعی فهم تازه به وجود می آورد. در نتیجه باید خصلت بازاندیشانه و هابرماسی از ارتباطات را وارد مفهوم گفتگو کرد تا ارتباطات به گفتگو نزدیک شود.
او در خصوص نکته پنجم ادامه داد:«گفتگو محصول رابطه است و مبتنی کردن گفتگو بر رابطه و ارتباطات، به مدنیت جامعه مربوط است که انسان ها با یکدیگر رابطه داشته باشند». «اگر ما می خواهیم گفتگو را به عنوان یک مسأله یا محصول در جامعه رواج دهیم، بدون توجه به این جنبه هرگز نخواهیم توانست کاری انجام دهیم».
همچنین وی ششمین مورد را لزوم حضور جامعه مدنی و تفکیک مرز آن از جامعه مدنی کاذب عنوان کرد و افزود:«رابطه همان چیزی است که در جامعه مدنی بین مردم جریان دارد، هنگامی یک همسایه از یک «او» برای من تبدیل به یک «تو» میشود که میشناسمش، با روش های زندگی اش آشنا می شوم و تجربیات مشترکی با او پیدا می کنم و اینجاست که میان ما گفتگو شکوفا می شود». «به همین دلیل است که جامعه مدنی مهم است و باید مرز آن را با جامعه مدنی کاذب تفکیک کرد».
در ادامه مباحث، دکتر خانیکی لزوم گفتگو به جای شبه گفتگو را به عنوان نکته هفتم مطرح و بیان کرد:«گفتگو چیزی است که باید به طور مشترک و با مشارکت طرفین شکفته شود و ممانعت از ترویج گفتگو به دلیل پیامدهای اجتماعی و سیاسی اش ما را در معرض این خطر قرار می دهد که آن را تبدیل به یک ابزار بکنیم و به شبه گفتگو به جای گفتگو روی بیاوریم؛ کاری که در جامعه ما با علم، دینداری و … شده است و یک محصول با شبه خودش جابه جا می شود».
وی درباره نکته هشتم اشاره کرد که در دنیای امروز، بسیاری از حرفها و روابط، در شبکه ها و با میانجی گری آنها شکل می گیرد. سخن گفتن در مجاز، به اندازه سخن گفتن در واقع، اعتبار حقیقی دارد و این چیزی است که ما در دهه های اخیر تجربه کرده ایم و آن وقتی است که این مفهوم را از دال های سرگردان در دریای شبکه به نوعی زمینی شدن و عملی شدن وجه ارتباطی و اجتماعی اش تبدیل کنیم.
او در تکمیل صحبت های خود و به عنوان مسأله نهم افزود:«به عنوان یک تهدید، مواجهات مجازی در بسیاری از زمینه ها موجب عدم گفتگو، شکل گیری اتاق های پژواک و جمع های بسته و نظایر آن می شود و رفتار ما را در فضای مجازی به گونه ای با جامعه عینی شبیه سازی می کند». «به رغم آنکه گفتگو در دین و فرهنگ ایرانی ما قوی بوده است، در جامعه عینی و واقعی ما نیز گفتگو مبانی خودش را در دوران مدرن تضعیف کرده است، ضمن آنکه از مهارت ها و آموزش های لازم دور شده ایم و حتی در عرصه ارتباطات، کمتر سعی کرده ایم آن را آموزش بدهیم».
دکتر خانیکی ادامه داد:«در دنیای مجازی، مسأله توجه و مشارکت است. در شبکه دیده شدن مهم و نادیده شدن هم آسیبرسان است؛ وقتی کسی دیده نمی شود، او را در موضع سوبژکتیو قرار میدهیم و این موضع، غیراخلاقی و غیر قابل گفتگو شده و باعث انباشت توهم و خشم می شود».
وی مورد یازدهم را التزام به مواجهه اخلاقی برای پرهیز از شبه گفتگو و گفتگوهای پوچ دانست و افزود که بر اساس پیمایش های اجتماعی، فردیت در جامعه ما رشد و در نتیجه به سوی جمع های کوچک سوق پیدا کرده است و باید برای به رسمیت شناخته شدن در آنها توافق کنیم.
در پایان و به عنوان آخرین نکته، دکتر خانیکی ابراز امیدواری کرد که با وجود چشم انداز مثبت بر تحولات ارتباطی و رسانه ای، بتوانیم با مطالعات جدید در حوزههای ارتباطات، به توافق بر سر گفتگو و الزامات آن دست پیدا کنیم.
لازم به ذکر است که این نشست به پیشنهاد انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و در «پنجمین همایش کنکاش های نظری و مفهومی در ارتباط با جامعه ایران» برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر عباس قنبری باغستان، مدیر پنل و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، ضمن معرفی سخنرانان حاضر در این نشست و نیز تبیین موضوعات پنل در چارچوب مساله اصلی همایش، ابراز امیدواری کرد که موضوعات و مسائل مطرح شده بتواند افقهاي جدیدي پیش روي سیاستگذاران، مسئولان و برنامهریزان این حوزه ها به خصوص از زاویه علم و دانش ارتباطات، بگذارد.
نهیه و تنظیم: مهراوه تقی زاده، دانشجوی ارتباطات دانشگاه تهران