در پنجمین نشست از سلسله نشست های روز جهانی ارتباطات؛

سرانه‌ جنگل به ازای هر ایرانی یک سوم شهروندان دنیاست/حکمرانی با کیفیت جنگل‌ها نیازمند همکاری رسانه­ هاست/حل مسائل محیط زیست نیازمند نگاه کلان به واقعیت­ های سیاسی و اجتماعی است/ رسانه­ ها باید راهکارهای ساختاری و چارچوب‌های کلان و بین‌المللی محیط زیستی را مطرح کنند.

پنجمین نشست از سلسله نشست های روز جهانی ارتباطات در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با محور «ارتباطات محیط زیست» در روز یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ به صورت مجازی برگزار شد.

دکتر عباس قنبری باغستان، عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به عنوان دبیر این نشست ضمن معرفی سخنرانان مدعو در ابتدای این نشست گفت: موضوع «ارتباطات محیط زیست» از موضوعات میان رشته‌ای است. دیدگاه ما این است که رویکردهای میان رشته‌ای یک نوع هم‌افزایی ظرفیت‌ها و پتانسیل‌هاست و به هیچ عنوان در رویکردهای بین رشته‌ای به دنبال به چالش کشیدن همکاران و وارد کردن نقد بنیادین به همکاران خود در رشته‌های دیگر نیستیم. هدف این است که با رویکردی هم‌افزایانه به کمک هم‌دیگر بر مشکلات و چالش‌های موجود که ابعاد چندوجهی یافته اند، فائق بیاییم.

وی در رابطه با اهمیت موضوع این نشست در ادامه افزود: محیط زیست یکی از چالش‌های اصلی ایران و کل جهان است. ایران با بسیاری از بحران‌های محیط زیستی مانند جنگل‌زدایی، رانش زمین، خشک‌سالی، کم‌آبی مواجه است. به نظر می‌رسد ارتباطات شامل رسانه‌ها و روابط عمومی ها و دیگر حوزه های آن می‌‌توانند کمک شایانی به بحث‌های محیط‌ زیستی بکنند.

در ادامه دکتر محمد عواطفی همت، عضو هیئت علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، ضمن تشکر از برگزارکنندگان نشست و تبریک روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی، اظهار امیداوری کردند که در ادامه این جلسات و هم‌فکری‌های میان رشته‌ای ادامه پیدا کند.

ایشان در سخنرانی خود با هدف ایجاد پرسش به طرح مسائل و دغدغه‌های محیط‌زیستی با تاکید بر جنگل زدایی پرداختند. ایشان با استناد به آمار ارزیابی از منابع جنگلی سال ۲۰۲۰ سازمان fao فرمودند: سرانه‌ی جنگل به ازای هر ایرانی یک سوم شهروندان دنیا است. کشور ما جزو کشورهایی است که کم‌تر از ده درصد مساحت خشکی‌های آن را جنگل پوشانده‌است. جزو کشورهای با پوشش کم‌ جنگل به حساب می‌آید. علت این وضعیت شرایط اقلیمی و طبیعی و جنگل‌هایی که از دست رفته‌اند، است. کشور ما از نظر پوشش جنگلی کشور فقیری است و لازم است ما در ابتدا تلاش کنیم جنگل‌های کشور را حفظ کنیم و در مرحله‌ی بعد اگر توانستیم در راستای توسعه و گسترش پوشش جنگلی اقدام کنیم.

ایشان ضمن تاکید بر این موضوع که جنگل‌های بخشی از محیط زیست هستند به منابع مشاع مانند کوهستان‌ها، مراتع، تالاب‌ها و… اشاره کردند. این استاد دانشگاه منابع مشاع را منابعی دانستند که محدود کردن آن‌ها مشکل است، کالا‌ها و خدماتی تولید می‌کنند، گروه بزرگی از شهروندان از آن‌ها استفاده می‌کنند و عمدتا کاهش پذیرند، یعنی با استفاده‌ی یک فرد، استفاده دیگران نقصان پیدا می‌کند.

این عضو هیئت علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، ۴ دسته را برای کالاها و خدماتی که اکوسیستم‌ها تولید می‌کنند نام برد: خدمات تولیدی، مانند چوب؛ خدمات تنظیمی، مانند جلوگیری از فرسایش خاک و سیل و..؛ خدمات زیستگاهی، به عنوان زیستگاه جانواران متنوع؛ خدمات فرهنگی و رفاهی؛ مانند گردشگری و منبع الهام بودن. ایشان افزودند این کالاها و خدمات تعارضاتی را در بین ذی‌نفعان و بهره‌برداران از آن ایجاد می‌کند.

دکتر عواطفی همت در رابطه با بسترهای نهادی و اجتماعی مسائل جنگل‌ها، سازمان‌های دولتی متولی جنگل در کشور ما مانند دیگر کشورهای در حال توسعه را دارای کارایی ضعیف دانست و فرمودند این امر منجر به تخریب جنگل‌ها و جنگل‌زدایی در سطوح مختلف می‌شود.

این استاد دانشگاه حساسیت شهروندان در برابر جنگل‌زدایی را بالا دانست. ایشان افزود: حفظ جنگل‌ها وظیفه‌ی نهادهای دولتی و مطالبه‌ای عمومی‌ست که می‌بینیم در سال‌های اخیر این مطالبه افزایش یافته‌ است.

ایشان برخی از نمونه‌های جنگل‌زدایی در ایران را نام برد: زمین‌خواری، کوه‌خواری، جنگل‌خواری برای گسترش ویلاها در نقاط جنگلی، کشاورزی، شهرنشینی، گسترش زیرساخت‌ها و تاسیسات و روستاها، معدن کاوی، استفاده بی‌رویه از جنگل‌ها برای گردشگری، چرای دام و چوب، قاچاق چوب و دفن زباله مخصوصا در شمال کشورمان از عوامل تخریب جنگل‌ها در ایران است.

در ادامه این نشست دکتر عواطفی همت چگونگی تاثیر و نقش رسانه‌ها بر درک مردم و سیاست‌گذاران از مسائل جنگل‌ها را مورد توجه قرار داد. ایشان در این رابطه ابتدا به بیان چرخه سیاست گذاری که با تعریف مسئله آغاز می‌شود و با مورد دستور کار قرار گرفتن، تصمیم‌گیری، اجرای سیاست ادامه پیدا می‌کند و در نهایت به ارزیابی سیاست اجرا شده‌ ختم می‌شود، پرداخت. سپس افزود که رسانه‌ها بر تمام این چرخه به ویژه در دستور کار قرار گرفتن یک مسئله برای سیاست‌گذاران موثر است. ایشان در دستور کار قرار گرفتن یک مسئله را شامل اجزایی و مراحلی دانست. ایشان در رابطه با فرآیند در دستور کار قرار گرفتن فرمودند: ابتدا باید یک مسئله ادراک شود، تعریف شود و سپس گروهی از کسانی که آن مسئله را دارند تشکیل شود و نهاد یا مجموعه‌ای نمایندگی آن‌ گروه دارای مسئله مشخص را به عهده بگیرد.

دکتر محمد عواطفی همت نقش رسانه‌ها در تمام فرآیند در دستور کار قرار گرفتن را پررنگ دانست و هم‌چنین فرمودند: این رسانه‌ها هستند که مي‌توانند مسائل را در دستور کار سیاست‌گذاران بگذارند یا از دستور کار آنان خارج کنند. ایشان در ادامه فرمودند: حکم‌رانی با کیفیت خوب جنگل‌ها اصولی دارد که بخشی از این اصول مانند، گردش آزاد اطلاعات، شفافیت و پاسخ‌گویی به وسیله‌ی رسانه‌ها می‌تواند برآورده شود.

گسترش اطلاعات و رسانه‌های شبکه‌ای جدید از مسائلی بود که دکتر عواطفی همت در مباحث خود به آن توجه داشت. ایشان فرمودند: این که چه چیزی مسئله محیط زیستی‌ است را رسانه‌ها مشخص می‌کنند.

دکتر عواطفی همت در پایان مباحث خود در بخش اول این نشست سوالاتی را قابل طرح دانستند: در زمینه‌ی محیط زیست و جنگل رسانه‌ها منافع کدام یک از بخش‌های جامعه را به عهده دارند؟ چه عواملی باعث می‌شود بعضی از موضوعات جنگل‌ها در دستور کار رسانه‌ها قرار بگیرد؟ رسانه‌ها چگونه تصویری از ماهیت و جهت رویدادها در بخش جنگل و محیط زیست می‌سازند؟ در مقابل تحریف سوژه/واقعیت  چه اقدامی ممکن است؟

در بخش دوم این نشست دکتر فرزاد غلامی، عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران، ضمن تشکر از برگزارکنندگان نشست، اقدام به سخنرانی تحت عنوان کلیت ارتباطات محیط زیست نمودند؛ ایشان همچنین نسبت به وجود پایان‌نامه‌ی میان‌رشته‌ای بین ارتباطات و محیط زیست (در دانشکده منابع طبیعی)ابراز خرسندی کردند. سوال اوّلی که توسط ایشان بررسی شد این بود که چگونه یک متخصص ارتباطات می‌تواند به مقوله محیط زیست ورود پیدا نماید.

به گفته‌ی دکتر غلامی، محیط زیست همان مقداری که در عرصه‌ی علوم طبیعی اهمیت دارد، از لحاظ بعد عمومی‌ای که پیدا می‌کند مشمول مطالعات علوم اجتماعی نیز می‌شود. به گفته‌ی ایشان شکافی که بین حوزه‌ی عینی و ذهنی در جامعه در مورد یک موضوع وجود دارد مسئله‌ای ناشی از عدم درک ارتباطی است. برای حل هر مسئله دو راه وجود دارد؛ فناوری محور و رفتار محور. در بعد رفتارمحور تمرکز روی ارتباطات است. یعنی باید بتوانیم مسئله محیط زیستی را تبدیل به مسئله اجتماعی کنیم. تعریف ساده‌ی ارتباطات محیط زیست، سخن گفتن راجع به محیط زیست است؛ محیط زیست خود قادر به سخن گفتن نیست و نیاز دارد که کسی از طرف آن صحبت کند. به همین دلیل گاهی در نظریات علوم اجتماعی محیط زیست موضوعی درجه دوم تلقی شده بوده. این مسئله روی زندگی بخش بزرگی از جامعه تاثیر می‌گذارد و رسانه این توانایی را دارد که موضوع محیط زیستی را به موضوع اجتماعی تبدیل کند. ما اگر بدانیم اهدافمان از تولید محتوای رسانه‌ای در حوزه محیط زیست چیست، می‌توانیم با مهندسی معکوس و استفاده از مدل‌های ارتباطی به خصوص مدل هارولد لاسول، اهداف خود را از تولید پیام بشناسیم. در این راستا ضروری است این را هم بدانیم که مخاطبمان کیست. برای فعالیت در این حوزه باید روی مخاطب‌شناسی هم تسلط داشته باشیم. همچنین در سه بعد دیگر مدل لاسول یعنی پیام و منبع و کانال، تمرکز ما روی پیام است و باید ویژگی‌های پیام موثر را بدانیم. ساخت پیام محیط زیستی چند پیش زمینه دارد، اولی اعتبار داده است. یعنی من ارتباط‌گر بدانم که در هر مسئله محیط زیستی آیا داده‌های درستی وجود دارد یا خیر. پیشفرض دوم وجود مروّجان علمی است. یعنی افرادی باشند که مسائل محیط زیستی را به زبان عامیانه‌ی قابل فهم مطرح کنند؛ افرادی مانند محمد درویش و کاوه مدنی از این قبیل هستند. شرط سوم این است که مسئله مورد توجه رسانه‌ها قرار بگیرد. شرط چهارم تراژیک کردن مسئله‌ی محیط زیستی است یعنی بتوان از المان‌های بصری و تاثیرگذار در ایجاد پیام محیط زیستی استفاده کرد؛ برای مثال وقتی از اصطلاح جنگ آب استفاده می‌کنیم، داریم مسئله را تراژیک می‌کنیم. و شرط آخر وجود حامیان اقتصادی برای صحبت درمورد مسئله‌ی زیست محیطی است.

هدف ما نباید مبهم باشد و باید آن را در نظر بگیریم. پیام باید بر مبنای نیازهای مخاطب و اطلاعات جمعیت شناختی و نگرش مخاطب تشکیل شود. مسئله‌ی کلیدی اینجاست که هدفمان این است که افراد را به رفتار حامی محیط زیست تشویق کنیم. حال پیام ما باید چه ویژگی‌ای داشته باشد؟ اینجا مفهوم چارچوب‌بندی مطرح می‌شود. چارچوب بندی یا فریمینگ بر ادراک مخاطب اثرگذار است. وقتی مسئله علمی است و پیچیدگی دارد، برای خیلی‌ها اصولاً مسئله نیست. اگر ما می‌خواهیم از نگاه ارتباطی به موضوع بنگریم باید چارچوب بندی را مد نظر قرار بدهیم. چارچوب‌بندی سه بعد دارد؛ اولاً تشخیص مسئله، ثانیاً چارچوب‌بندی تجویزی یعنی مفصل‌بندی راه حل‌های هر مسئله، یعنی بدانیم چه راهکارهایی برای مسئله وجود دارد. البته این راهکار‌ها را ارتباط‌گر ابداع نمی‌کند بلکه از داده‌های علمی دیگران به این نتایج می‌رسد و آنها را اعلام می‌کند. و ثالثاً چارچوب بندی انگیزشی یعنی بدانیم از چه مکانیسم‌های اقناعی و انگیزشی‌ای برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده کنیم. از هر مکانیسم باید طبق شرایط درست خودش استفاده کرد مثلاً بدانیم استفاده از ترس کجا کاربرد دارد یا پیام یک‌سویه و دوسویه کجا کاربرد دارد. با این رویکرد چارچوب‌بندی می‌‌توان هر مسئله‌ی ارتباطی را شناخت و مطالعه کرد.

دکتر فرزاد غلامی ضمن اشاره به سابقه‌ی دو سال تدریس ارتباطات محیط زیست بیان کرد برای طرح مسئله در روزنامه‌نگاری محیط زیست به عنوان بخش کوچکی از ارتباطات محیط زیست، اعتقاد داریم که چارچوب‌های مختلفی باید توسط روزنامه‌نگاران رعایت شود؛ مثلاً اینکه زبان ساده استفاده شود، گزارش راه حل محور باشد و از تصاویر استفاده شود. بخشی از روزنامه‌نگاری محیط زیست ما یا راه حل محور نیست یا اگر هم هست، در گزارش هردو بعد مسئله و هردو دیدگاه بررسی شده که به این مسئله استبداد تعادل گفته می‌شود. استبداد تعادل یعنی آنقدر دو رویکرد مقابل را در حد و اندازه‌ی هم مطرح کرده باشیم که مخاطب نداند کدام رویکرد درست است. روزنامه‌نگاری محیط زیست باید بتواند بر مبنای شواهد علمی مخاطب را به سمت یکی از دو نگاه سوق بدهد. منظور جانبداری نیست؛ ولی قطعاً یک بعد می‌تواند درست‌تر باشد. جالب است که خیلی از چارچوب‌های کلان محیط زیستی در مستندهایی که در این حوزه وجود دارد مطرح نیستند؛ برای مثال بحث اقتصاد سیاسی به اندازه کافی پژوهش نشده و بیشتر توسعه‌ی پایدار مطرح بوده و حتی عدالت محیط زیستی را در مستندهای محیط‌زیستی به ندرت مشاهده می‌کنیم. توقع ما از یک مستند زیست‌محیطی بیشتر از یک فیلم داستانی است از این نظر که ابعاد مختلف مسئله را مطالعه کند. آنچه در تلویزیون بررسی می‌شود هم محدود به چارچوب مسائل ملی است ولی هیچوقت نمی‌بینیم که تلویزیون ما مسائل محیط زیستی را در چارچوب کلان‌تر و بین‌المللی مطرح کند؛ در حالی که این مسائل محدود به مرزهای جغرافیایی نیستند. چون محیط زیست با توسعه در ارتباط است، دولت‌ها معمولاً محتاطانه به آن نگاه می‌کنند در حالی که نیازمند این هستیم که نقش دیگر کشورها را هم ببینیم. این انحصار در رسانه‌های اجتماعی شکسته شده. چیزی که در سینمای محیط زیست و تلویزیون ما غایب است، مثل عدالت محیط زیستی و اقتصاد سیاسی، در رسانه‌های اجتماعی خود را نشان می‌دهد. برای مثال مسئله‌ی آب در ایران مسئله‌ی حقوق بشر است. مسئله‌ی عدالت محیط زیست است. در رسانه‌های اجتماعی ما چارچوب‌بندی شبکه‌ای را داریم. مشخص کردن زاویه‌ی نگاه به محیط زیست دیگر در انحصار یک گروه خاص نیست. نقش قومیت‌ها و نقش زنان و توجهی که به آنان می‌شود در این محیط قابل صحبت است؛ موضوعاتی مانند عدالت اجتماعی در این حوزه مطرح هستند که باید پژوهش شوند.

حقوق حیوانات هم یکی از مسائل محیط زیستی است که خوب مورد توجه قرار گرفته است و اگر رسانه‌های ما با این نگاه‌ها به مسائل محیط زیست بپردازند می‌شود توقع داشت که جامعه‌ی ما به سمت جامعه‌ی دوست‌دار محیط زیست حرکت کند. به قول مرحوم دکتر قانعی راد، مسئله‌ی محیط زیست در ایران صرفاً مربوط به آگاهی نیست بلکه بحثی مربوط به نیازهای براورده نشده‌ی اوّلیه است. جامعه‌ی ما به مسئله‌ی محیط زیست نیاز دارد زیرا این مسئله از بحث آلودگی هوا گرفته تا بحث آب واقعاً به زندگی مردم ما گره خورده است. اشتباهی که در فضای رسانه‌ای ما صورت می‌گیرد این است که به جای راهکارهای ساختاری، راهکارهای فردی در نظر گرفته می‌شود. برای مثال در بحث آب، روی سرانه مصرف آب شرب تاکید می‌شود در حالی که این مسئله، بنیان‌های کلانی دارد که به توسعه گره خورده است. البته اثرگذاری کنش‌های فردی را نفی نمی‌کنیم ولی نیاز داریم که رسانه‌ها خصوصاً رسانه‌های جریان اصلی مسئله‌ی محیط زیست را در قالب سیاست‌های کلان در نظر بگیرند. تا وقتی مسئله‌ی سرمایه‌ی اجتماعی را حل نکنیم از پیام‌هایمان برداشت معکوس انجام می‌شود مثلاً کشاورز آنچه را که به او گفته شده نکارد، با بدبینی می‌کارد. تا وقتی نگاه ما به سمت  واقعیت‌های کلان سیاسی و اجتماعی نباشد نمی‌توانیم توقع داشته باشیم جامعه‌ی ما به سمت دوست‌داری محیط زیست برود. در عرصه‌ی دانشگاهی هم نیازمند پژوهش‌های مسئله-محور توسط انسان‌های شجاع هستیم که صرفاً به دنبال منفعیت شخصی نباشند و واقعیت‌های ناخوشایند را برای بهبود جامعه بیان کنند.

در انتهای این نشت و در جمع بندی از بحث های مورد اشاره، دکتر قنبری باغستان، دبیر نشست، روی دو نکته تاکید نمودند. نخست آنکه در حوزه‌ی ارتباطات محیط زیست نباید ارتباطات را فقط به رسانه و به طور مشخص، تولید محتوای رسانه ای، تقلیل داد. ارتباطات هم یک اکوسیستم است و حلقه‌ها و بخش‌های بسیاری دارد که فراتر و گسترده‌تر از رسانه می‌تواند پشتیبان محیط زیست باشد. برای مثال روابط عمومی‌ها که پیشانی و سخنگوی سازمان‌ها هستند و کارشناسان روابط عمومی که درواقع زیرمجموعه‌ی ارتباطات محسوب می‌شوند می‌توانند در اقناع افکار عمومی نقش مهمی داشته باشند. یا به طور مثال ما در حوزه تبلیغات، بیش از 50 تا 60 تکنیک تبلیغاتی داریم که می توانند در اقناع افکار عمومی مورد استفاده قرار گیرند، اما می بینیم که تکنیک‌های تبلیغاتی که در حوزه‌ی محیط زیست استفاده می‌شوند به ندرت به 15 یا 20 تکنیک می رسند و این تکنیک های به کار رفته نیز عموما از تکنیک های ابتدایی هستند. لذا در این زمینه ها نیز ارتباطات می‌تواند نقشی اساسی ایفا کند.

نکته‌ی دومی که روی آن تاکید شد، تعریف مقوله‌ی «ارتباطات محیط زیست» به صورتی تعاملی و دیالکتیکی بود. به طور مشخص همانطور که کنشگران محیط زیستی به دنبال استفاده از ظرفیت های رسانه ای هستند، کنش گران رسانه و ارتباطات نیز انتظار دارند که بستر و زمینه برای حضور ارتباطات را در حوزه های محیط زیستی فراهم کنند. برای مثال آیا در دانشکده‌ی کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران کلینیک محیط زیستی ویژه‌ی روزنامه نگاران یا دانشجویان ارتباطات وجود دارد؟ در ساختارهای سازمان‌های محیط زیستی در بخش روابط عمومی افراد با چه تخصصی و چه پیش‌زمینه‌ای فعالیت می‌کنند؟ کنشگران ارتباطاتی باید بتوانند از بستری که کنشگران محیط زیست فراهم می‌کنند برای فعالیتشان استفاده کنند. اینگونه نیست که ارتباطات به صورتی یک طرفه بتواند در خدمت سایر عرصه‌ها قرار بگیرد. لذا فراهم شدن بستر تعاملی و ارتباط دوسویه و دیالکتیکی بین آنها موضوعی ضروری است.

تهیه و تنظیم: ریحانه حیدری، بردیا مختاری

مطالب مرتبط

آخرین مطالب

برچسب ها

آب آموزش آینده‌پژوهی اخراج اساتید دانشگاه ارتباطات بین‌المللی ارتباطات سلامت اسلایدر اعتراضات ۱۴۰۱ افغانستان انجمن جامعه‌شناسی ایران ایمان واقفی حلقه مطالعاتی نقد و بررسی متون شهری دکتر اصغر ایزدی جیران دکتر افسر افشاری نادری دکتر حسین امامی دکتر حسین پاینده دکتر شیرین احمدنیا دکتر عباس قنبری باغستان دکتر عباس کاظمی دکتر عبدالله بیچرانلو دکتر علی ربیعی دکتر فردین علیخواه دکتر محمد امین قانعی راد دکتر محمد مهدی مولایی دکتر مسعود کوثری دکتر مقصود فراستخواه دکتر منصور ساعی دکتر نعمت‌الله فاضلی دکتر هادی خانیکی رسانه روابط عمومی روز جهانی آینده روز جهانی ارتباطات روزنامه‌نگاری زنان سلامت روان سلسله نشست‌های روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی سیاست‌گذاری سینما شبکه‌های اجتماعی شهر صلح طرح صیانت فرهنگ فضای مجازی فلسفه برای کودکان فناوری مجمع عمومی عادی مجموعه نشست‌های علم، فرهنگ و ارتباطات در خدمت مهاجران افغانستان محیط زیست مردم‌نگاری مرضیه ادهم مهاجران نقد کتاب نوجوان همایش همایش اعتراضات، رسانه و فرهنگ همایش سلامت روان و رسانه همایش کنکاش‌‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران هنر هوش مصنوعی ورزش پایگاه خبری گلونی پدرام الوندی کارگاه آموزشی کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو کرسی نظریه‌پردازی کرونا کودک گردشگری