نشست تخصصی «زیست مجازی» با همکاری انجمن مطالعات فرهنگی (دفتر اصفهان) و جهاد دانشگاهی واحد اصفهان با سخنرانی دکتر سعید ذکایی و دکتر فردین علیخواه، در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۴۰۰ برگزار شد.
در ابتدا دکتر ذکایی با ذکر اینکه جامعهی ما اکنون دچار نوعی آشفتگی تحمیلی از سوی فضای مجازی است گفت: این آشفتگی هم دارای سویههای شیرین و هم سویههای تلخ و ناگوار است. فضای مجازی و شبکههای دیجیتال عملاً حوزهی عمومی ما را برهم زدهاند. شبکههای اجتماعی بیش از آنکه در خدمت نیازهای مدنی قرار بگیرد و جبرانی باشند برای کاستیهای حوزهی عمومی مثلاً کار خیریه و داوطلبانه و کار مشارکتی، تحتالشعاع ظرفیتهای نمایشی و ابزاری و اظهاری قرار گرفته است. او افزود فضای مجازی فرهنگ عامهپسند ما را بیشازاندازه عاطفی و هیجانی کرده است. این عاطفی شدن در سیاست، اقتصاد، در ارتباط ما با خوانش تاریخمان، هویتمان و در سایر عرصهها مشخص است.
ذکایی با بیان اینکه نسبت به فضای مجازی در ایران دیدگاه خوشبینانه، بدبینانه و بینابینی وجود دارد ادامه داد: در حالت خوشبینانه اظهار میشود که فضای مجازی رهاییبخش است، به نحوی دانش عمومی و تخصصی را در اختیار همه قرار میدهد، دموکرات است، در آن میتوان از مرزبندیهای فرهنگی عبور کرد، فرصت آزمون و خطا میدهد، میتوانیم همزمان هم خالق و هم کارگردان و تهیهکنندهی نمایشی که دوست داریم باشیم. تمرکز نگاه بدبینانه هم روی آثار عاطفیای است که فضای مجازی نصیب مردم و جامعه میکند، ارتباطات انسانی را از محتوای عاطفیاش دور کرده، انزوای اجتماعی را تشدید میکند، باعث ملال، خودشیدایی، سطحی کردن عواطف، بحران هویت، هویتهای دوسویه و کم شدن ارتباط با دنیای واقعی میشود.
دکتر ذکایی در نیمهی دوم صحبتهایش با نگاهی به جنبههای حافظهی تاریخی، مناسبات سیاسی قدرت و نگاههای روانکاوانه اظهار داشت: فضای وب، فنّاوریهای وب هم در نسخههای سختافزاری و هم نرمافزاری فضایی خنثی نیست، اصولاً فنّاوری نمیتواند خنثی باشد. به همان اندازه که ما تأثیر میپذیریم از فنّاوری بر آن تأثیر هم میگذاریم. فنّاوری در واقع یک بازیگر و کنشگر است که ما را فارغ از اینکه تحلیلهای سیاسی و روانی و اجتماعی از آن داشته باشیم، تحت تأثیر قرار میدهد؛ پس واقعیتش را باید فهم کرد و شرح داد. ما اساساً فنّاوری را فقط یک ابزار میگوییم و دیگر کاری نداریم این یک دنیای پسا انسانی است که در معرضش قرار گرفتهایم نه یک دنیای فانتزی تخیلی.
در ادامه دکتر ذکایی به صحبتهای خانم سارا پوراحمد اشاره کرد: اقتصاد عاطفه که خانم سارا پوراحمد به آن اشاره میکند یعنی اینکه اقتصاد تولید و مبادله و نمایش عواطف و احساسات با بروز و ظهور شبکههای دیجیتال اساساً تحول پیداکرده، هم از لحاظ کمّی و کیفی. کمّی چون ما دائماً در حال شاد شدن و اندوهگین شدن با یک زنگ، پیام یا تصویر هستیم. کیفی هم با وجود تنوع و تکثر و پیچیدگیهایی که در بحث سرمایهداری عاطفی وجود دارد. او با بیان این نکته که امید در شبکههای اجتماعی از نوع جمعی است افزود: امید در فضای مجازی از جنس رسمی نیست و این ویژگی خاص فضای مجازی ایرانی است. طبیعتاً ما به امید جمعی نیاز داریم برای اینکه بتوانیم از شکافهای اجتماعی مصون بمانیم. او به سؤال پیشبینی شما از ادامهی روند زیست مجازی در ایران چیست؟ و پیامدهای آتی زیست مجازی چه خواهند بود؟ اینگونه پاسخ داد: دو وضعیت محتمل است؛ وضعیت کمی خوشبینانهتر و وضعیتی که امتداد وضع موجود است. با نگاه خوشبینانه، هنگامیکه این عطش و میل برای مصرف از بین برود، اعتدال در حد فردی و عمومی به وجود میآید و بعد از مدتی نگاه مسئولانه و واقعگرایانه رقم میخورد. در نگاه بدبینانه نیز این فضا، شکافهای اجتماعی ما را از وضع موجود هم عمیقتر میکند.
دکتر فردین علیخواه نیز در بحث خود با بیان اینکه فرهنگ ترس در سالهای اخیر مورد توجه دانشمندان و محققان مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی قرار گرفته ادامه داد: وقتی از سلامت حرف میزنیم؛ از رنج و اضطراب هم حرف میزنیم. اینها قطعاً وجوه اجتماعی-فرهنگی دارند و ورود به این عرصهها توسط محققان با این نگاه است و با این توجیه حتی پدیدههایی مثل اختراع و نوآوری و نابغه بودن وجوه اجتماعی-فرهنگی دارند. موضوع ما فرهنگ ترس است و اینجا پیوند فرهنگ و ترس را شاهدیم. او گفت همهی ما این روزها حس میکنیم انواع ترسها ما را احاطه کردهاند و تجربهی زیستهی ما لبریز شده از تجربهی ترسهای مختلف و میشود گفت انگار ترس علاوه بر اینکه بر بند بند وجود ما سیطره یافته بند بند وجود جامعه را هم تحت نفوذ قرار داده است. برای همین از تعبیر فرهنگ ترس استفاده میشود. اگر به سیاست و اقتصاد و محیطزیست و فرهنگ نگاه کنیم میبینیم چگونه نسبت به این حیطهها و نسبت به رویدادهایی که در داخل اینها میگذرد با موضوع ترس درگیریم. دکتر علیخواه با اشاره به اینکه ما دچار ترسِ رسانهای شده هستیم گفت: چیزی که در قرن جدید بسیار پررنگ شد و گسترش پیدا کرد گذار از رسانههای جمعی به چیزی هست که برخی محققان آن را «رسانهی من» میدانند. یعنی هر فرد میتواند با استفاده از گوشی علاوه بر استفاده از محتوای رسانهای تولیدشده، محتوا تولید کند. البته وضعیت اینگونه نماند و بهتدریج که جلو آمدیم رسانه من رقیب پیدا کرد؛ یعنی دولتها، سازمانهای اقتصادی و مؤسسات هم وارد این کارزار شدند. همچنین او با ذکر این موضوع که شبکههای اجتماعی ایرانی آگاهانه یا ناآگاهانه ترسهای ما را دامن زده و آنها را ترویج میدهند، به چند مثال از ترسهای ساخته و پرداخته در شبکههای مجازی ایرانی اشاره کرد. دکتر علیخواه در ادامهی صحبتهای خود به تناقض موجود در شبکههای ایرانی اشاره کرد: «درواقع در شبکههای اجتماعی ایرانی شاهد یک جریان پارادوکسیکال هستیم. اینکه از یکسو ما با انبوه پیامها مواجهیم که میگویند از وضع حال لذت ببر و در اکنون زندگی کن و بهموازات با انبوه پیامهایی مواجهیم که لذت از اکنون و حال را متلاشی میکنند و خاکستری روی آن میپاشند».
دکتر علیخواه در جمعبندی سخنان خود گفت: خیلی باید از ترسهایمان مراقبت کنیم و باید بدانیم ترس هم یک برساخت اجتماعی است و میتواند در جامعه توسط عوامل مختلف شکل بگیرد. برای همین باید نسبت به ترسهایمان توجه داشته و بعضی از آنها را جدی نگیریم، هرچند برخی از ترسهای ما جدی هستند و کمک میکنند ما از زندگیمان مراقبت کنیم. ایشان در نهایت افزودند ترس میتواند واقعی باشد یا متصور. ترس میتواند دستکاری شود و باید حواسمان باشد ترس حتی میتواند به شکل غیرانسانی مورد استثمار قرار بگیرد.
تهیه و تنظیم گزارش: فروه محمدی