استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: بازنمایی گوناگون حقوق شهروندی در رسانهها و به عبارتی تمرکز تلویزیون برخود و بر نقش نهادهای دیگر در تحقق حقوق شهروندی از جمله حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی، آزادی و امنیت شهروندی، دسترسی به اطلاعات میتواند به تحقق این حقوق کمک کند.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست مجمع سالانه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با موضوع «حقوق شهروندی، ارتباطات و رسانهها» با حضور حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاستجمهوری، باقر انصاری، استاد حقوق دانشگاه شهیدبهشتی، عبدالله بیچرانلو، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، هادی خانیکی، مدیرگروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، مهدی منتظرقائم، دانشیار ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، عبدالله گیویان، عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه صدا و سیما و کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه، سهشنبه سوم بهمنماه در تالار شریعتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست، عبدالله بیچرانلو، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه عنوان بحث من رسانههای عمومی و حقوق شهروندی در ایران است، گفت: حقوق شهروندان یا مردم در قبال دولت یا حکومت مطرح میشود بنابراین صحبت ما در مورد رسانههای عمومی و مشخصاً صدا و سیما که شعارگونه از آن تحت عنوان رسانه ملی یاد میشود، است چرا که رسانههای خصوصی یا تجاری التزامی به توسعه حقوق شهروندی یا پایبندی به گفتمانسازی در این مورد ندارند.
او با اشاره به اینکه رسانههای عمومی در کشور ما «حقمحور» نیستند، اظهار کرد: حقمداری با انسانمداری در ارتباط است. رویکرد تلویزیون در ایران، انسانمدارانه نیست و اما به باور خودشان دینمدارانه و یا خدامحور عمل میکنند. در طول دو دهه اخیر تلویزیون جمهوری اسلامی سهم جمهوریت را ادا نکرده و تمرکز ویژهاش بر دینمحوری و اسلامیت بوده است.
بیچرانلو تصریح کرد: از تمرکز جمهوری اسلامی بر دینمحوری تحت عنوان «ایدئولوژیک شدن» یاد میشود. مسئله از شکلگیری یک تصور خوشبینانه به رسانههای جمعی یا ارتباطات انتقالی در سیاستگذاری تلویزیون نشئت میگیرد به این معنا که میتوان از طریق رسانههای جمعی، دین را در جامعه گسترش داد و تقویت کرد که در نهایت منجر به محدود شدن ارتباطات آئینی توسط ارتباطات انتقالی شد.
او ادامه داد: این مسئله فقط مربوط به حوزه دین نبوده بلکه یک رویکرد پروپاگاندا شکل گرفت که هدف اساسی آن «تودهسازی» بوده است. با وجود اینکه اکنون وارد دوره پساتلویزیون شدهایم اما انحصاری بودن آن در دورههای گذشته یک فرهنگ تلویزیونی را که میتواند در همه حوزهها، دین، فراغت و… همه کاره باشد در جامعه شکل داد و هنوز آسیبهای آن وجود دارد مثلاً اگر تلگرام صوت و یا تصویر نداشته باشد به جهت حاکمیت ویدئو در طول این سه دهه، مردم حتماً به یک رسانه دیگر که تصویرمحور باشد کوچ میکنند.
با تمرکز بر حقوق شهروندی بعد «جمهوریت» نظام تقویت میشود
استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: من تمرکز بر حقوق شهروندی را مبارک میدانم و فکر میکنم اگر رسانهها به آن بپردازند، بعد جمهوریت نظام که بعد مظلومی است میتواند تقویت شود لذا رسانهها نیز میتوانند در این زمینه نقش موثر داشته باشند.
او با بیان اینکه نسبتی را بین رسانههای عمومی و حقوق شهروندی قائل هستم، اظهار کرد: بازنمایی گوناگون حقوق شهروندی در رسانهها و به عبارتی تمرکز تلویزیون بر نقش نهادهای دیگر در تحقق حقوق شهروندی از جمله حق حیات، سلامت و کیفیت زندگی، آزادی و امنیت شهروندی، دسترسی به اطلاعات میتواند به تحقق این حقوق کمک کند.
بیچرانلو ادامه داد: رویکرد دوم در مورد خود تلویزیون است یعنی نقشی که میتواند در این زمینه ایفا کند. باید خود رسانه در کارکردهای گوناگون حقمدار باشد. همه رسانههای به ویژه رسانههای عمومی از زبان استفاده میکنند. زبان خنثی و شفاف نیست و میتواند سوگیری داشته باشد. از زبان رسانهها تحت عنوان زبان مصنوع یا ساختگی یاد میشود. رسانهها باید در بازنمایی به سمت حقوق شهروندی میل داشته باشند.
او ویژگیهای بازنمایی حقمدارانه رسانهها را اینچنین برشمرد: بازنمایی مردان و زنان به صورت عادلانه (زبان مبتنی بر حقوق جنسیتی باشد)، بازنمایی براساس تنوع فرهنگی و تکثر اجتماعی (قومیتهای مختلف به صورت برابر بازنمایی شوند)، عدم تمرکز بر مرکز و طرد حاشیه (بازنمایی مبتنی بر تنوع جغرافیایی باشد)، بازنمایی مبتنی بر تنوع و تکثر گفتمانی در جامعه، بازنمایی مبتنی بر اقناع و متقاعدسازی خردگرایانه و نه فریب و پروپاگاندای عواطفبنیان و بصیرتزا بودن بازنمایی.
استاد دانشگاه تهران در پایان با بیان اینکه سطحی و زرد شدن رسانه عمومی یک رویکرد تخدیرگرایانه است، گفت: دو ژانر «مستند- واقعیت» و «ژورنالیسم تحقیقی» میتوانند زمینهساز حقوق شهروندی در رسانههای عمومی باشند. ژانر ژورنالیسم تحقیقی، ژانری افشاگر است که میتواند آگاهیبخش باشد و به روحیه مطالبهگری شهروندان کمک کند.