جوامع امروز با شهروندانی سر و کار دارد که شاهد درک و لمس رسانه اینترنت هستند، شهروندانی که شاهد گستردگی صعودی اطلاعات و توزیع افقی آن بودهاند، همزمان در حالی که جریان تولید و توزیع اطلاعات با ظهور رسانههای اجتماعی به عنوان تکنولوژیهای جدید ارتباطی پهنتر و گستردهتر میشود، شهروندان نیز همگام با آنها دچار تغییر در رویهها شدهاند.
امروزه سرآمد رسانههای اجتماعی جهان، شبکههای اجتماعی مجازی هستند و شهروندان نه تنها در این شبکهها منفعل نیستند، بلکه به عنوان نماد شبکههای اجتماعی به عنوان «کاربران تولیدکننده محتوا» یا «شهروندان روزنامهنگار» شناخته میشوند.در این شبکهها رابطه و پیوند نزدیکی میان کاربران تولیدکننده محتوا و روزنامهنگاران شهروند شکل گرفته است، زیرا هر دوی آنها تنها محتوا تولید و در این شبکهها منتشر میکنند.اما تفاوت در تأثیرگذاری و دامنه توزیع محتوای آنهاست.شاید بتوان گفت، شهروندان روزنامهنگار همان کاربرانی هستند که در این فضا و مکان جدید محتوا تولید و توزیع میکنند.
حوادثی مانند توییت یک فرد از عملیات نیروهای امریکایی در حمله به مقر بن لادن برای کشتن او نشان داده است که شهروندان روزنامهنگار امروز به راحتی میتوانند معادلات رسانهای آنلاین و آفلاین دنیا را رقم بزنند و به درک بهتر، روشنی و درستی محتوا کمک کنند.
در عین حال، مفهوم روزنامهنگاری شهروندی به طور پیوسته و جداییناپذیر همیشه همراه با سایر رسانهها وجود داشته، اما دامنۀ آن همیشه محدود بوده است.در حالی که فعالیت شهروندان روزنامهنگار در شبکههای اجتماعی مجازی، به نوعی حیات رسانههای آفلاین و آنلاین را بسط داده است.
شبکههای اجتماعی سرعت، بازخورد لحظهای و چندصدایی را در روزنامهنگاری شهروندی متحول و افزایش داده و عرصه جدیدی برای «روزنامه نگاران شهروند» به عنوان «کاربران تولیدکننده محتوا» ایجاد کرده است، تا جامعه گفتمانی و چندصدایی را بسط دهند.
«مارک گلاسر» معتقد است، «ایده اصلی پشت روزنامهنگاری شهروندی در این است که مردم بدون آموزش روزنامهنگاری حرفهای با استفاده از ابزارهای مدرن و توزیع جهانی اینترنت برای ایجاد، تقویت یا بررسی حقیقت رسانهها به صورت خود به خودی یا با مشارکت دیگران فعالیت کنند».اما «اسکات کلسوکی» میگوید، «روزنامه نگاری شهروندی اشاره به مردمی دارد که هر روز مشارکتکننده، جمع کننده، گزارش دهنده و منتشرکننده اخبار و اطلاعات هستند و افراد با استفاده از شبکههای اجتماعی میتوانند صدای خود را به جهانیان برسانند».
در عین حال، مارک «زاکربرگ» بنیان گذار و مدیرعامل فیس بوک میگوید، «در صد سال آینده اطلاعات تحت فشار به مردم ارائه نمیشود،، بلکه اطلاعات در میان میلیونها مردمی که متصل هستند، توزیع میشود».
بنابراین میتوان گفت، شبکههای اجتماعی، تقویتکنندۀ مردم در بیان عقایدشان هستند.
با رشد و گستردگی روز افزون روزنامهنگاری شهروندی و گردش عظیم اطلاعات تولیدی در اینترنت و شبکههای اجتماعی، رسانههای با عنوان «رسانههای شهروندی» پا به این حوزه گذاشتند.«ویکی پدیا» در تعریف آن میگوید: «رسانههای شهروندی اشاره به اشکال محتوای تولید شده توسط شهروندانی که روزنامهنگاران حرفهای نیستند، دارد».
«استوین کلیفت» (2008) در تعریف رسانههای شهروندی میگوید: «عموم مردم برای بیان نظرات خود و توزیع اخبار از ابزارهای آنلاین (رسانههای شهروندی) استفاده میکنند».کلیفت مدعی است، رسانههای شهروندی با درگیری آنلاین سر و کار دارد.
وی در تعریف «درگیری آنلاین» میگوید: «استفاده بسیار تعاملی از رسانههای اجتماعی در زندگی عموم!».نکته درگیری آنلاین در این است که محور آن، زندگی خصوصی مردم نیست، بلکه بر روی زندگی عمومی فعالیت میکند.رابطهای که این دو ایجاد میکند، منجر به ارتباط بین شهروند با شهروند، شهروند با دولت، شهروند با نهادهای عمومی و بالعکس است.خروجی آنها نیز شامل مشارکت، آگاهی عمومی، بیان عقاید، تصمیمگیری بهتر، حل مشکلات عمومی و در نهایت اخبار و اطلاعات است.
اما آنچه که مسلم است، ارتباطات در رسانههای جمعی از ارتباطات یک به چند به ارتباطات چند به چند در رسانههای شهروندی تبدیل شده است. ارتباطی که محدودیتی برای شهروندان قائل نیست و همه آنها میتوانند در این فرایند ارتباطی، مشارکتکنند تا در نهایت مشارکتکننده اصلی جامعۀ خود باشند.
به نظر میرسد، پرنفوذترین رسانه شهروندی امروز، شبکههای اجتماعی هستند، رسانههایی که با ساختار شبکهای و فضای تعاملی، شهروندان را در قالب اجتماعی آنلاین درگیر خود کرده است.
بنابراین میتوان گفت، شبکههای اجتماعی مجازی ابزار نوینی برای روزنامهنگاری شهروندی است، زیرا در این نوع مکان، قابلیتهایی مانند تولید و توزیع گستره محتوا، بازخورد و تعامل لحظهای، پایش و آنالیز محتوا، چک کردن حقیقت، اعتبار و مالکیت محتوا و بسیار کاربردهای دیگر برای روزنامهنگاری شهروندی فراهم است.
اما نکته مسلم این است که روزنامهنگاری شهروندی به تنهایی نمیتواند وظایف و کارکردهای روزنامهنگاری را به دوش بکشد یا به عبارتی «روزنامه نگاری شهروندی جایگزین روزنامهنگاری حرفهای نیست، بلکه مانند چای کیسهای (teabags) برای همنشینی در آب است؛ هر دو به تنهایی میتوانند ساکن باشند، اما وقتی که باهم ترکیب میشوند چیز فوق العادیای حاصل میشود».(Clyde H.Bentley, 2008)
به نظر میرسد، همگرایی روزنامهنگاری شهروندی در کنار روزنامهنگاری حرفهای در شبکههای اجتماعی، بتواند قدرت صداقت، حقیقت و شفافیت اطلاعات را در این اجتماع مجازی و در نهایت اجتماع فیزیکی قابل لمس کند.
امروزه سرآمد رسانههای اجتماعی جهان، شبکههای اجتماعی مجازی هستند و شهروندان نه تنها در این شبکهها منفعل نیستند، بلکه به عنوان نماد شبکههای اجتماعی به عنوان «کاربران تولیدکننده محتوا» یا «شهروندان روزنامهنگار» شناخته میشوند.در این شبکهها رابطه و پیوند نزدیکی میان کاربران تولیدکننده محتوا و روزنامهنگاران شهروند شکل گرفته است، زیرا هر دوی آنها تنها محتوا تولید و در این شبکهها منتشر میکنند.اما تفاوت در تأثیرگذاری و دامنه توزیع محتوای آنهاست.شاید بتوان گفت، شهروندان روزنامهنگار همان کاربرانی هستند که در این فضا و مکان جدید محتوا تولید و توزیع میکنند.
حوادثی مانند توییت یک فرد از عملیات نیروهای امریکایی در حمله به مقر بن لادن برای کشتن او نشان داده است که شهروندان روزنامهنگار امروز به راحتی میتوانند معادلات رسانهای آنلاین و آفلاین دنیا را رقم بزنند و به درک بهتر، روشنی و درستی محتوا کمک کنند.
در عین حال، مفهوم روزنامهنگاری شهروندی به طور پیوسته و جداییناپذیر همیشه همراه با سایر رسانهها وجود داشته، اما دامنۀ آن همیشه محدود بوده است.در حالی که فعالیت شهروندان روزنامهنگار در شبکههای اجتماعی مجازی، به نوعی حیات رسانههای آفلاین و آنلاین را بسط داده است.
شبکههای اجتماعی سرعت، بازخورد لحظهای و چندصدایی را در روزنامهنگاری شهروندی متحول و افزایش داده و عرصه جدیدی برای «روزنامه نگاران شهروند» به عنوان «کاربران تولیدکننده محتوا» ایجاد کرده است، تا جامعه گفتمانی و چندصدایی را بسط دهند.
«مارک گلاسر» معتقد است، «ایده اصلی پشت روزنامهنگاری شهروندی در این است که مردم بدون آموزش روزنامهنگاری حرفهای با استفاده از ابزارهای مدرن و توزیع جهانی اینترنت برای ایجاد، تقویت یا بررسی حقیقت رسانهها به صورت خود به خودی یا با مشارکت دیگران فعالیت کنند».اما «اسکات کلسوکی» میگوید، «روزنامه نگاری شهروندی اشاره به مردمی دارد که هر روز مشارکتکننده، جمع کننده، گزارش دهنده و منتشرکننده اخبار و اطلاعات هستند و افراد با استفاده از شبکههای اجتماعی میتوانند صدای خود را به جهانیان برسانند».
در عین حال، مارک «زاکربرگ» بنیان گذار و مدیرعامل فیس بوک میگوید، «در صد سال آینده اطلاعات تحت فشار به مردم ارائه نمیشود،، بلکه اطلاعات در میان میلیونها مردمی که متصل هستند، توزیع میشود».
بنابراین میتوان گفت، شبکههای اجتماعی، تقویتکنندۀ مردم در بیان عقایدشان هستند.
با رشد و گستردگی روز افزون روزنامهنگاری شهروندی و گردش عظیم اطلاعات تولیدی در اینترنت و شبکههای اجتماعی، رسانههای با عنوان «رسانههای شهروندی» پا به این حوزه گذاشتند.«ویکی پدیا» در تعریف آن میگوید: «رسانههای شهروندی اشاره به اشکال محتوای تولید شده توسط شهروندانی که روزنامهنگاران حرفهای نیستند، دارد».
«استوین کلیفت» (2008) در تعریف رسانههای شهروندی میگوید: «عموم مردم برای بیان نظرات خود و توزیع اخبار از ابزارهای آنلاین (رسانههای شهروندی) استفاده میکنند».کلیفت مدعی است، رسانههای شهروندی با درگیری آنلاین سر و کار دارد.
وی در تعریف «درگیری آنلاین» میگوید: «استفاده بسیار تعاملی از رسانههای اجتماعی در زندگی عموم!».نکته درگیری آنلاین در این است که محور آن، زندگی خصوصی مردم نیست، بلکه بر روی زندگی عمومی فعالیت میکند.رابطهای که این دو ایجاد میکند، منجر به ارتباط بین شهروند با شهروند، شهروند با دولت، شهروند با نهادهای عمومی و بالعکس است.خروجی آنها نیز شامل مشارکت، آگاهی عمومی، بیان عقاید، تصمیمگیری بهتر، حل مشکلات عمومی و در نهایت اخبار و اطلاعات است.
اما آنچه که مسلم است، ارتباطات در رسانههای جمعی از ارتباطات یک به چند به ارتباطات چند به چند در رسانههای شهروندی تبدیل شده است. ارتباطی که محدودیتی برای شهروندان قائل نیست و همه آنها میتوانند در این فرایند ارتباطی، مشارکتکنند تا در نهایت مشارکتکننده اصلی جامعۀ خود باشند.
به نظر میرسد، پرنفوذترین رسانه شهروندی امروز، شبکههای اجتماعی هستند، رسانههایی که با ساختار شبکهای و فضای تعاملی، شهروندان را در قالب اجتماعی آنلاین درگیر خود کرده است.
بنابراین میتوان گفت، شبکههای اجتماعی مجازی ابزار نوینی برای روزنامهنگاری شهروندی است، زیرا در این نوع مکان، قابلیتهایی مانند تولید و توزیع گستره محتوا، بازخورد و تعامل لحظهای، پایش و آنالیز محتوا، چک کردن حقیقت، اعتبار و مالکیت محتوا و بسیار کاربردهای دیگر برای روزنامهنگاری شهروندی فراهم است.
اما نکته مسلم این است که روزنامهنگاری شهروندی به تنهایی نمیتواند وظایف و کارکردهای روزنامهنگاری را به دوش بکشد یا به عبارتی «روزنامه نگاری شهروندی جایگزین روزنامهنگاری حرفهای نیست، بلکه مانند چای کیسهای (teabags) برای همنشینی در آب است؛ هر دو به تنهایی میتوانند ساکن باشند، اما وقتی که باهم ترکیب میشوند چیز فوق العادیای حاصل میشود».(Clyde H.Bentley, 2008)
به نظر میرسد، همگرایی روزنامهنگاری شهروندی در کنار روزنامهنگاری حرفهای در شبکههای اجتماعی، بتواند قدرت صداقت، حقیقت و شفافیت اطلاعات را در این اجتماع مجازی و در نهایت اجتماع فیزیکی قابل لمس کند.
منبع اصلی:
افتاده، جواد. (1390) «شبکههای اجتماعی مجازی؛ ابزار نوین روزنامهنگاری شهروندی»، همایش شبکههای اجتماعی و زندگی روزمره. تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1 خ