مسئولان، حوادث را از نگاه تأثیرپذیران ببینند

✍️ دکتر منصور ساعی (عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

وقتی حوادث پنج، شش سال اخیر را مرور می‌کنیم، می‌بینیم که در هر حادثه‌ای چه در زمینه سیاسی و اقتصادی، چه در حوزه سلامت و محیط زیستی، کمتر از نگاه «شهروندان» و «تأثیرپذیران» از آسیب ارزیابی و تحلیل می‌شوند. به نظر می‌رسد اصولا متولیان در ایران بیشتر به خود می‌اندیشند تا تأثیر حوادث بر زندگی و اقتصاد تأثیرپذیران از آن. اگر «بحران» را به مثابه یک «بیماری» ببینیم، در یک بیماری یا بحران، بدنی دچار آشفتگی و بی‌نظمی و اختلال می‌شود و «بیمار (تأثیرپذیر از بحران)» روانه مراکز پزشکی و درمانی پزشکان (متولیان مدیریت بحران) می‌شود. در شرایط بیماری، بیمار چه انتظاری از پزشک (متولی مدیریت بحران) درباره بحران (بیماری‌اش) دارد؟ ابتدا یک ارزیابی، معاینه و گفت‌و‌شنودی برای شنیدن و دیدن همدلانه علائم و دردهای بیمار برای تشخیص دقیق و کامل دلایل بیماری و در مرحله دوم انجام بهترین اقدام علمی و تجربی پزشکی به‌روز و بهینه و مطلوب برای درمان و کنترل بیماری و درنهایت ارائه راهکارهایی برای تغییر سبک زندگی، تغذیه و مراجعه و کنترل دوره‌ای و بازگشت به نظم طبیعی ارگانیسم انجام می‌شود. حال اگر متولی بحران با نادیده‌گرفتن یا کم‌توجهی به تمام جزئیات مرحله اول، تشخیص نادرستی بدهد، اقدام و عملیات درمانی و کنترلی نادرستی را هم انتخاب می‌کند و در نهایت راهکار اشتباهی را برای جبران و بازگشت به شرایط عادی به بیمار توصیه می‌کند. در مرحله اول، بیمار ناراحت و دردمند با انبوهی از سؤال‌ها و ابهام‌ها به سراغ پزشک می‌رود که دردش دیده و شنیده شود و به‌طور دقیق چک و معاینه شود تا بر مبنای داده‌های دریافتی، تشخیص درستی از بیماری داده شود. اگر در این مرحله پزشک تمام جزئیات‌ را برای «تأثیرپذیر از بحران (بیمار)» تشریح نکند و او را اقناع نکند، پزشک نمی‌تواند همدلی و همراهی بیمار را برای پذیرش اقدام‌های پزشکی و نجات‌بخش، جلب کند و حتی گذار به مرحله بعدی، مزمن و چالشی خواهد شد و احتمال عود بیماری و قربانی‌شدن بیمار وجود دارد. مثال بحران بیماری در هر بحران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست‌محیطی، صادق است با این تفاوت که در بحران‌های فردی نظیر بحران بیماری یک فرد و نزدیکان او درگیر می‌شوند اما در بحران‌های کلان اجتماعی نظیر فقر، بی‌کاری، ناامیدی جمعی، تورم و فشارهای اقتصادی، تحریم، آلودگی هوا، کم‌آبی و تغییرات ارزش‌های نسلی و ارزش‌های فرهنگی، شهروندان و تعداد زیادی از افراد از آن متأثر می‌شوند و بحران می‌تواند پیامدهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی در بعد محلی، قومی و ملی و حتی فراملی پیدا ‌کند.

اگر روند مدیریت یک بحران فردی یا اجتماعی نادیده گرفته شود، می‌توان سه پیامد برای فرد یا جامعه متصور بود:

1- مرحله رنج و آشفتگی: این مرحله با فقدان کنترل و تعادل در بعدی فردی یا اجتماعی همراه است. در این مرحله‌ اگر در یک زمان کوتاه به بحران پاسخ مسئولانه داده نشود و مشکل و مسئله نادیده گرفته یا انکار شده یا به حاشیه رانده شود، موضوع طولانی و بحران عمیق می‌شود و فرد یا جامعه وارد مرحله دوم می‌شود.

2- مرحله خستگی و خشم: وقتی رنج و ناراحتی و آشفتگی تکرارشونده و مزمن شود، فرد یا جامعه از تداوم بحران و عدم حل آن خسته می‌شود. خستگی و خشم ناشی از سؤال‌های بی‌پاسخ، دیده‌نشدن، شنیده‌نشدن و تلنبارشدن درد روی درد، هم‌زمانی بحران‌ها و سرایت بحران به جاهای دیگر یا بروز بحران‌های دیگری در بدنه فرد و جامعه است. این مرحله به‌تدریج رخ می‌دهد. این امر نتیجه سال‌ها به‌حاشیه‌راندن پرونده‌های باز بحران‌ها و واقعیت‌های تلخ در جامعه است.

3- مرحله عصیان: زمانی که فرد یا جامعه از شدت بیماری و هم‌آیندی و هم‌زمانی چندین بحران خسته و خشمگین شد، دست به عصیان و نافرمانی می‌زند و این ناشی از ناامیدی از حل بحران است و در عین حال عصیان تلاش برای خلق امید به بهبود اوضاع است. عصیان در حوزه فردی و اجتماعی به شیوه‌های مختلف بروز می‌کند. در حوزه فردی، فردی که خشمگین و خسته و ناامید است، یا خودزنی می‌کند یا برای نجات خود از بحران، از اطرافیان و جامعه انتقام می‌گیرد و به سرقت و قتل و خشونت و طلاق و… برای رفع مشکلات شخصی و دستیابی به آرزوهای فردی دست می‌زند یا اینکه در جست‌وجوی درمان، از آن محیط فرار/ مهاجرت می‌کند. اما عصیان در حوزه بحران‌های اجتماعی، پیامدهای به نسبت گسترده‌تری دارد که جامعه را از مسیر تحول و توسعه در ابعاد مختلف بازمی‌دارد و موجب عقب‌ماندگی‌های جبران‌ناپذیر فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی می‌شود.

متولیان امر باید به ابعاد و پیامدهای بحران در سطح فردی و اجتماعی از نگاه تأثیرپذیران مستقیم و غیرمستقیم توجه کنند. نادیده‌گرفتن مراحل مدیریت بحران یا وجود نگاه‌های تک‌مرحله‌ای، تک‌بعدی و مقطعی کمکی به حل‌وفصل بحران‌ها نمی‌کند و نیازمند یک نگاه جامع و دقیق و علمی با در نظر گرفتن مخاطبان بحران و تأثیرپذیران از آن است.

مطالب مرتبط

آخرین مطالب

برچسب ها

آب آموزش آینده‌پژوهی اخراج اساتید دانشگاه ارتباطات بین‌المللی ارتباطات سلامت اعتراضات ۱۴۰۱ اعظم صوفیانی افغانستان انتخابات انتخابات انجمن انجمن جامعه‌شناسی ایران انجمن علوم ارتباطات دانشگاه تهران بازی‌های دیجیتال حلقه مطالعاتی نقد و بررسی متون شهری دکتر اصغر ایزدی جیران دکتر افسر افشاری نادری دکتر بهار زند رضوی دکتر حسین پاینده دکتر شیرین احمدنیا دکتر عباس قنبری باغستان دکتر عباس کاظمی دکتر علی ربیعی دکتر فردین علیخواه دکتر محمد امین قانعی راد دکتر محمد مهدی مولایی دکتر مسعود کوثری دکتر مقصود فراستخواه دکتر منصور ساعی دکتر نعمت‌الله فاضلی دکتر هادی خانیکی رسانه روابط عمومی روز جهانی آینده روز جهانی ارتباطات روزنامه‌نگاری زنان سالمندی سلامت روان سلسله نشست‌های روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی سیاست‌گذاری سینما شبکه‌های اجتماعی شهر صلح طرح صیانت فرهنگ فضای مجازی فلسفه برای کودکان فناوری مجمع عمومی عادی مجموعه نشست‌های علم، فرهنگ و ارتباطات در خدمت مهاجران افغانستان محیط زیست مردم‌نگاری مرضیه ادهم مهاجران نقد کتاب نوجوان همایش همایش سلامت روان و رسانه همایش کنکاش‌‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران هنر هوش مصنوعی پایگاه خبری گلونی پدرام الوندی کارگاه آموزشی کرسی نظریه‌پردازی کرونا کودک گردشگری