تعدد و تشتت آییننامهها و حوزههای تصمیمساز؛ مشکل اصلی پذیرش دانشجوی بینالمللی
به گزارش ایسنا، دکتر عبدالحمید علیزاده در بیست و ششمین رویداد سیاستی پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف (برنامه آفاق) که با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با عنوان «سازگاری فرهنگی- اجتماعی دانشجویان بینالمللی در ایران» برگزار شد، در مورد سیاستهای آموزش عالی و مسائل فرهنگی و اجتماعی دانشجویان بینالمللی گفت: در ۱۰ سال گذشته، یکی از اتفاقاتی که افتاد این بود که در شورایعالی انقلاب فرهنگی، نگاه ویژه به دانشجویان بینالمللی به وجود آمد و مصوبهها و بخشنامههایی در این زمینه تدوین و تصویب شد.
معاون همکاریهای علمی مرکز همکاریهای علمی بینالمللی وزارت علوم در ادامه بیان روند سیاستگذاریها در زمینه پذیرش دانشجوی بینالمللی گفت: در سال ۹۴ با تدوین آییننامهای، موضوع جذب دانشجوی بینالمللی رسمیت یافت و این آییننامه به دانشگاههای سراسر کشور ابلاغ شد. متأسفانه مخاطب این آییننامه، کلیه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بودند و بهاینترتیب همه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی اقدام به پذیرش دانشجوی بینالمللی کردند و بدون تعیین سنجه و شاخص مناسب این مسیر آغاز شد.
دکتر علیزاده با معرفی قطبهای بینالمللی سازی آموزش عالی در دنیا گفت: اولین قطب آموزش عالی غرب بوده و کشورهای آمریکا، انگلستان، کانادا و … بهعنوان قطب پیشرو وارد مسیر بینالمللی سازی شدند. در این کشورها عمدتاً کشورهایی وارد مسیر بینالمللی سازی شدند که جایگاه قابلتوجهی در رنکینگ جهانی داشتند و به همین خاطر توانستند در جذب دانشجویان خارجی موفق عمل کنند.
وی با اشاره به قطبهای شکلگرفته در اروپای شرقی و آسیای شرقی قطبهای دیگر آموزش بینالمللی معرفی کرد و گفت: قطب دیگری نیز متشکل از کشورهای عربستان، قطر، امارات، ترکیه و … در سالهای اخیر شکلگرفته است.
معاون همکاریهای علمی مرکز همکاریهای علمی بینالمللی وزارت علوم در خصوص مسائل فرهنگی اجتماعی دانشجویان بینالمللی گفت: امروز در مقایسه با دهه گذشته، اتفاقات فرهنگی اجتماعی زیادی برای دانشجویان بینالمللی اتفاق افتاده است. یکی از این اتفاقات، پذیرش نسبی اجتماعی این دانشجویان است. در اوایل دهه ۹۰ شاید به تعداد انگشتان دودست، دانشجوی بینالمللی نداشتیم و دانشجوی خارجی اجازه تحصیل، تردد، اشتغال و … را نداشت. ولی اکنون در تمامی استانهای کشور، حداقل در مراکز استانها دانشجوی خارجی پذیرفته شدهاند.
وی ادامه داد: همچنین در سایر ارگانها و دستگاهها هم موضوع دانشجوی بینالملل تعریف و سازماندهی شد. امروز پلیس گذرنامه و بخش امنیتی و مراکز خصوصی دستاندرکار، حضور دانشجوی خارجی را به رسمیت میشناسند و میدانند که باید بهطور مرتب و منظم به ارائه خدمات بپردازند.
علیزاده بابیان اینکه امروز آمار دانشجویان بینالمللی ما به چند ۱۰ هزار نفر رسیده است، گفت: این افزایش بیرویه را باید از منظر فرصت و تهدید (ازنظر کاهش کیفیت آموزش) بررسی کرد.
معاون همکاریهای علمی مرکز همکاریهای علمی بینالمللی وزارت علوم مشکل پذیرش دانشجوی بینالمللی در ایران را تعدد و تشتت آییننامهها و حوزههای تصمیمساز دانست و گفت: من نیاز امروز را هنوز این نمیدانم که ما در جامعه مشکلات فرهنگی و اجتماعی برای پذیرش دانشجوی بینالملل داریم.
وی مشکل حال حاضر را قوانین، مقررات و سیاستگذاران، مجریان و سازمانهای دستاندرکار در حوزه دانشجوی بینالمللی عنوان کرد و خاطرنشان ساخت: معتقدم که این بخشها ابتدا باید ساماندهی شوند و مراکز سیاستگذار و تصمیمساز باید در این زمینه وحدت رویه داشته باشند و به یک عهد ملی برسند.
علیزاده در ادامه، با تأکید بر اینکه اسناد ملی زیادی در این زمینه وجود دارد، گفت: اسناد در این زمینه زیاد است؛ ولی هنوز آن هماهنگی و وفاق ملی که باعث شود همه یک حرف را بزنند و از یک سیاست واحد پیروی کنند، وجود ندارد.
وی در پایان این جلسه اظهار داشت: من اخیراً شنیدهام که در نظر است تمامی آییننامهها و بخشنامههایی که در حدود ۱۰ سال گذشته در مورد دانشجویان بینالمللی بوده و مورداستفاده قرار میگرفته، ملغی شود و مجدد در این زمینه آییننامه بنویسند و ما همچنان در حال اختراع چرخ هستیم!
هنوز زیرساخت پذیرش دانشجوی خارجی در ایران وجود ندارد
دکتر عباس قنبری باغستان، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این رویداد سیاستی، با اشاره به اینکه دانشجویان خارجی مانند سفرای کشورهای خود هستند، گفت: زمانی که از لفظ «سفیر» استفاده میشود، سطحی از تشریفات، پروتکلهای جامع، آمادگی و… در ذهن میآید و ما باید برای حضور این سفیران علمی آمادگی لازم را داشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه در آینده نزدیک احتمالاً مذاکرات ما در مورد برجام به نتیجه میرسد و میتوانیم بهصورت گستردهتر فعالیت بینالمللی داشته باشیم، تصریح کرد: این در حالی است که هماکنون اکوسیستم آموزش عالی ما آمادگی پذیرش دانشجوی خارجی، نه در حد سفیر، بلکه در حد استاندارد بینالمللی را نیز ندارد.
قنبری با بیان نقش تحریمهای ناجوانمردانه در جذب و پذیرش دانشجوی خارجی اظهار کرد: درست است که تحریمها در این شرایط نقش داشتند ولی ما تجربه برجام را داشتیم و فضا تا حدودی برای این تبادلات علمی بینالملل آماده شد؛ اما باید گفت مشکل اینجاست که ما از درون آمادگی نداریم و نتوانستهایم اقداماتی که برای این اکوسیستم نیاز است را انجام دهیم.
وی به دیوارهای بلند و سدهایی که در برابر یک دانشجوی خارجی در ایران وجود دارد اشاره کرد و گفت: ما در زمینه جذب دانشجوی خارجی خیلی کُند جلو رفتیم و تنها چند کار تکنیکال انجام دادیم و به چند آییننامه بسنده کردیم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران گفت: در زمینه جذب دانشجوی بینالمللی باید به این سؤالات پاسخ دهیم که ما برای اوقات فراغت این دانشجویان چه برنامهای داریم؟ چند نفر از کارمندان ما میتوانند به انگلیسی و یا زبان دوم با آنها صحبت کنند؟ اگر یک دانشجوی بودایی بخواهد یک ساعت در مورد مذهبش صحبت کند این امکان وجود دارد؟ اگر دانشجوی خارجی بخواهد یک وعدهغذای غربی بخورد باید کجا برود؟ ما دانشجویان بینالمللی جذب کردیم که بهطور کامل بورس شدند ولی به خاطر برخی مشکلات بعد از یکی دو روز به کشور خود برگشتند.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر ما شاید ۶۰، ۷۰ هزار دانشجوی خارجی داشته باشیم. این در حالی است که این تعداد باید ۴۰۰، ۵۰۰ هزار نفر باشد و باید هر عضو هیئتعلمی پارتنر بینالمللی خود را پیدا میکرد.
قنبری با اشاره به لزوم بسترسازی برای جذب دانشجوی خارجی، گفت: اگر میخواهیم بگوییم بینالمللی هستیم و از ظرفیت آن میخواهیم استفاده کنیم، باید تغییر و تحول را از خودمان شروع کنیم، بسترسازی کنیم و بعد اقدام به جذب کنیم. درصورتیکه بعضی مسئولان میگویند دانشجوی بینالمللی بیاید بعد این اقدامات را انجام میدهیم.
وی با اشاره به تجربه مالزی در این خصوص گفت: وقتی نظام آموزش عالی مالزی تصمیم گرفت بینالمللی شود ابتدا برنامه ریختند نظام جدید آموزش عالی را پایهریزی، تحکیم و تقویت کنند و به شکوفایی برسانند. آنها هنوز هم ادعا ندارند که بینالمللی شدهاند و میگویند ما تازه داریم وارد فاز پایداری میشویم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران بر لزوم تغییر و اصلاح در تمام حلقههای آموزش عالی تأکید کرد و گفت: این تغییر و اصلاح باید در تمام حلقههای آموزش عالی اتفاق بیفتد و صرف آییننامه نوشتن و تغییر سایت و … به نتیجه نمیرسد.
وی بابیان اینکه ما نیاز به انجام کارهای کوچک در سطح انجمن دانشجویی، سلف و رستوران و… هستیم، گفت: در این ریزهکاریها گیر کرده و کند حرکت کردهایم. این در حالی است که در مسائل فرهنگی و اجتماعی، چالشها عمیقتر میشود. برای مثال اگر یک دانشجوی بینالمللی دست همکلاسی خود را بگیرد و به کلیسا ببرد چه اتفاقی میافتد؟
قنبری با تأکید بر اینکه باید ظرفیت نشستن در کنار یک دانشجوی خارجی و پذیرش او به همان صورت که هست، ایجاد شود، گفت: ما متأسفانه کُند پیش رفتیم و اگر به این شکل ادامه دهیم، همین مقدار را نیز از دست خواهیم داد.
وی در پایان تأکید کرد که باید زیرساختها و زمینههای پرداختن به اوقات فراغت، دین، کار، ازدواج و … برای دانشجویان خارجی در کشور ما ایجاد شود.
سازگاری فرهنگی- اجتماعی دانشجویان بینالمللی در ایران
در ادامه جلسه، سپیده اکبرپوران، پژوهشگر برنامه آفاق سخنان خود را در رابطه با موضوع فرهنگی اجتماعی دانشجویان بینالمللی اینگونه آغاز کرد که این موضوع نه در سطح سیاستگذاران و نه در سطح برنامهریزان دانشگاهی و نه در سطح پژوهشگران و محققان آموزش عالی پروبلماتیک (مسئله) نشده است. وی تشریح کرد که منظور از پروبلماتیک کردن این است که بین همه ذینفعان بر سر اینکه مسئلهای وجود دارد اجماع صورت بگیرد، صورتبندیهای متفاوتی از مسئله ارائه شود و به بحث گذاشته شود. به تجربههای جهانی (ادبیات نظری و تجربی موضوع) علاقهمند شویم و تولید محتوا در فضای آکادمیک و عموم جامعه طی این فرآیند ما را به فهم نسبتاً مشترکی از چیستی مسئله برساند و ضرورت مداخله سیاستی نهادهای مرتبط و چگونگی مداخله آنها مورد اجماع قرار گیرد. بر همین اساس، اقدام در سطوح مختلف برنامهریزی پژوهش و اجرا شکل بگیرد.
پژوهشگر برنامه آفاق، با توجه به مطالعات و پژوهشهای خود در این زمینه مشکلات دانشجویان بینالمللی را در 4 دسته پذیرش، مشکلات آموزشی، مشکلات دانشجویی [رفاهی] و مشکلات فرهنگی تقسیمبندی کرد و افزود: به دلیل تازگی موضوع و در اولویت قرار گرفتن مسائل اداری و حقوقی جذب، سایر مسائل به حاشیه رفته است. بهطور مثال اکبرپوران با تأکید بر اینکه درهمه کشورها سیاست این است که در خوابگاه دانشجویان بینالمللی و دانشجویان داخلی یکجا اسکان داده شوند به خاطر تسهیل ادغام اجتماعی و یادگیری زبان و … ولی در ایران اکثر دانشگاهها خوابگاهها رو جدا میکنند که از تنشی که قرار است شکل بگیرد پیشگیری کنند این نوع مواجهه با دانشجویان بینالمللی در کشور نشان میدهد که ادغام فرهنگی اجتماعی یا بهصورت کلی معنای بینالمللی سازی را درست متوجه نشدهایم و اینگونه که تعدادی دانشجوی بینالمللی وارد کشور شود و در محیط گلخانهای بهدور از جامعه و بهصورت منفک تحصیل کنند و بعد فارغالتحصیل شوند و برگردند این معنای بینالمللی شدن نیست.
وی با اشاره به اینکه کتابها و پژوهشهای موجود در این حوزه بیشتر از اینکه تجربی باشند و به میدان بپردازند به ادبیات نظری موضوع پرداختند، به بیان نتایج برخی از پژوهشها در این حوزه پرداخت و گفت: اغلب پژوهشهای انجامشده در مورد بینالمللی سازی آموزش عالی نشان میدهد نبود فرهنگ تعامل و همدلی در جامعه ایرانی ازجمله موانع اصلی پذیرش دانشجوی بینالملل است. بهعلاوه بر اساس پژوهشها، 62% دانشجویان گزارش کردند که ایرانیان برای سنتهای خارجیها ارزش قائل نیستند. 58% در درک سنتها و ارزشهای ایرانی مشکل داشتند. 56% اعلام کردند که از طرف ایرانیان حمایت عاطفی دریافت نمیکنند. 54% در برقراری ارتباط با ایرانیان مشکل داشتند. 54% در اعتماد به ایرانیان دچار مسئله بودند.
اکبرپوران تصریح کرد: در واقع تضاد و تنش بین جامعه میزبان و مهمان یک امر یکسویه نیست و به این معنا نیست که ما بهعنوان میزبان بیگانه هراسیم و تعامل بلد نیستیم و … بالاخره مهمانان هم نیاز به این دارند که خود را با فرهنگ ما سازگار کنند.
وی بهعنوان جمعبندی بحث خود افزود: ما درواقع درِ دانشگاهها به روی دانشجویان شهریهپرداز کشورهای همسایه گشودیم و با جهش قابلتوجهی در تعداد دانشجویان بینالمللی مواجه شدهایم. ولی تمرینی دربارهی تساهل و تعامل فرهنگی نداریم و نتیجه آن تنش و تضاد بین جامعه ایرانی و دانشجویان بینالمللی میشود که در قالب دعوا، خشونت، تحقیر، استهزا، تبعیض، انزوا، کنارهگیری، تفکیک، جداسازی و مانند آن بروز و ظهور مییابد؛ که نیازمند این هستیم که در همهی سطوح سازگاری فرهنگی اجتماعی دانشجویان بینالمللی را بهعنوان یک مسئله به رسمیت بشناسیم و نسبت به آن اقدام کنیم.