شفقنا رسانه- محمدمهدی فرقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در مراسم بزرگداشت پدر علوم ارتباطات ایران با روایت دستور مدیریت وقت دانشگاه برای بازنشستگی اجباری معتمدنژاد گفت: ما افتخار میکنیم میراثدار ایشان هستیم. او به حق پدر علوم ارتباطات نام گرفت و این را تاریخ و زمانه به ایشان داد نه فلان مقام یا مسئول. این افراد سرمایههای دانشگاه و جامعهی علمی کشور هستند و ما تا چنین پشتوانههایی نداشته باشیم نمیتوانیم به آینده نگاه کنیم.
مفاخر به حاشیه رانده می شوند
به گزارش شفقنا رسانه، فرقانی، در ابتدای این مراسم از بانیان آن تشکر کرد و گفت: ما به چنین بزرگداشتهایی بسیار نیاز داریم. متأسفانه در جامعه ما بسیاری از مفاخر به بهانههای مختلف به حاشیه رانده میشوند و تلاش میشود نام و یادی از آنها مطرح نشود. بزرگداشت اشخاصی مثل معتمدنژاد هویت سازی و هویت بخشی به عرصه علم و آکادمی و عمل است. ما افتخار میکنیم میراثدار ایشان هستیم. او به حق پدر علوم ارتباطات نام گرفت و این را تاریخ و زمانه به ایشان داد نه فلان مقام یا مسئول. این افراد سرمایههای دانشگاه و جامعهی علمی کشور هستند و ما تا چنین پشتوانههایی نداشته باشیم نمیتوانیم به آینده نگاه کنیم. بدون تکیه بر این پشتوانهها نمیتوان پای در راه پر سنگلاخ آینده گذاشت.
زندگی در جامعه ارتباطی و غیر ارتباطی
فرقانی ادامه داد: ما در یک جامعه ارتباطی و در عین حال غیرارتباطی زندگی میکنیم. ابزارها و وسایل ارتباطی به وفور در اختیار همه است، انواع ارتباط برقرار میشود، اما این که آیا این گونه ارتباطات آنچه واقعاً از ارتباط انتظار داریم، انجام میدهد و دلها را به هم نزدیک میکند یا نه، بحث دیگری است. ما در جامعه ارتباطی زندگی میکنیم در حالی که در خانوادههایمان ارتباطات بسیار کمرنگ است و ارتباط کلامی میان آنها به کمترین حد ممکن رسیده است. در حالی که برخی از رسانههای اصلی ساکت هستند یا قصور میورزند، بخشی از این خلاء را ابزارها و رسانههای جدید پر کردهاند. جوامع از این لحاظ روزبهروز پیچیدهتر میشوند، نمیتوان غایت آن را پیشبینی کرد و در چنین جامعهای خوشحال هستیم میراث دکتر معتمدنژاد را احیا کردهایم.
معتمدنژاد اسوه اخلاق و شخصیت بود
به گزارش شفقنا رسانه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: معتمدنژاد تنها به خاطر دانش، تألیفات و درسهای ارائه شده معتمدنژاد نشد؛ ما چند هزار اعضای هیئت علمی در کشور داریم اما استاد واقعی شاید انگشت شمار باشد؛ کسی که الگو، راهبر، شاگردپرور و اسوهی اخلاق، رفتار و شخصیت باشد. به اعتقاد من برای یک معلم، اخلاق و شخصیت و شاگرد پروری بهتر از دانش اوست، دانش را به مرور میتوان آموخت اما اخلاق و شخصیت بسیار سخت است که تغییر کند.
به معتمدنژاد بگویید درخواست بازنشستگی کند
فرقانی در ادامه به برخی بیمهریها به معتمدنژاد اشاره کرد و گفت: در یک دورهای از طرف مدیریت وقت دانشگاه به من گفته شد تا از دکتر معتمدنژاد بخواهم که خودشان درخواست بازنشستگی کنند. اما در پاسخ گفتم چنین چیزی را نخواهم گفت و اگر هم دکتر معتمدنژاد چنین درخواستی بکنند، من اجازه نمیدهم. به مسئولان وقت گفتم دکتر معتمدنژاد سرمایه و هویت دانشگاه است و نمیتوان این سرمایه و هویت را به سادگی به دست آورد.
او ادامه داد: نیم قرن سپری شده است تا چنین سرمایهای بهتدریج و ذره ذره فراهم شود. آنها حتی کسالت دکتر معتمدنژاد را هم به نوعی بهانه کردند تا او را بازنشسته کنند ولی باز هم من مخالفت کردم و گفتم حتی دکتر معتمد نژاد اگر سالی دو سه مورد رساله دکتری را راهنمایی کند و هر از گاهی هم در راهروهای دانشگاه قدم بزند و ده دقیقه در اتاقشان بنشینند برای احساس هویت دانشکده ما کافی است.
فرقانی گفت: در بسیاری از دانشگاهها شاهد هستیم تا آخرین روز حیات اساتید برجسته، علی رغم این که کلاس هم نداشته باشند، اتاق آنها حفظ میشود و افتخار میکنند یکی دو روز در خدمت چنین اساتیدی هستند. اگر دانشگاههایی مثل کمبریج، هاروارد و… اکنون در این جایگاه هستند به خاطر اساتید و نیروهایی است که داشتهاند. ما نیز در دانشگاه علامه سعی کردیم این سنت را داشته باشیم و اتاقی را به دکتر معتمدنژاد اختصاص داده و برخی از کتابها و وسایل استاد را در اتاقشان قرار دادهایم. همچنین تندیسی از ایشان در دانشکده قرار دادهایم و حتی درختی نیز به اسم دکتر معتمدنژاد غرس شده است؛ چرا که معتقدیم این سرمایهها دانشگاه را بارور، و اعتماد به نفس تولید میکند. اعتماد به نفس به اتکای پشتوانهها شکل میگیرد به همین دلیل این بزرگداشتها چه در زمان حیات چه در فقدان بزرگان و شخصیتهای شایسته میتواند مفید باشد.
فرقانی در پایان ، 27 اردیبهشت روز ارتباطات را تبریک گفت و افزود: دکتر معتمدنژاد نیز به این روز و قبل از آن به 13 اردیبهشت یعنی روز آزادی مطبوعات تأکید زیادی داشتند.
معتمدنژاد توانش ارتباطی داشت
در ادامه مراسم هادی خانیکی عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی نیز سخنرانی کرد و گفت: میخواهم به سه نکته اشاره کنم. نکته اول این که چرا بعضی از روزها را باید گرامی داشت و از جمله روز ارتباطات که از طرف دوستان به نام مرحوم دکتر معتمدنژاد هم انتخاب شده است. من میخواهم این روز را به روز 25 اردیبهشت یعنی روز فردوسی پیوند دهم. می توان بین فردوسی که ملت و زبانی را زنده نگه داشت و روزی مثل امروز ارتباط برقرار کرد. بویژه آن که هم فردوسی و هم دکتر معتمدنژاد از دیار خراسان هستند و به قول ایرج میرزا آنها دو لب و ده ها گوش داشتند: برادر جان خراسان است اینجا/ سخن گفتن نه آسان است اینجا/خراسان مردمی باهوش دارد/ خراسانی دو لب ده گوش دارد. یعنی شنوا بودن ویژگی است که توانش ارتباطی به وجود میآورد.
ما را دوست خطاب میکرد
خانیکی گفت: آنچه معتمدنژاد را از میان اندیشمندان متمایز میکند، این است که او اهل شنیدن بود و چون اهل شنیدن بود به دومین نیاز امروز ما یعنی اهل ادب و اخلاق بودن پاسخ مثبت میداد. کسانی که قدرت شنیدن دارند، میتوانند به دیگران توانایی هم سخنی بدهند و معتمدنژاد نیز چنین بود. او همیشه در یادگاریهایی که در صفحات کتابهایمان مینوشت همه ما را به عنوان دوست و همکار خطاب میکرد نه دانشجو.
خلاءارتباطات در عصر ارتباطات پر نمیشود
رئیس گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با اشاره به خلاء ارتباطات در جامعهی امروز، به استفاده از مکانهایی مثل فرهنگسراها تأکید کرد و گفت: نکته سوم این است که ما در کجا سرمایههای نمادین و اجتماعی را باید خلق کنیم که به نیازهای امروز جامعه ما جواب بدهند؟ یکی از نیازهای امروز ما ارتباطات است، نه تنها خلاء ارتباطات در این عصر ارتباطات پر نمیشود بلکه بیشتر به وجود میآید. ارتباطات چهره زانوسی دارد، یعنی در یک طرف میتواند ارتباط برقرار کند و در طرف دیگر گسستگی به وجود آورد. پس ما نیازمند ارتباط هستیم و برای ارتباط باید کسانی را به خدمت گرفت که قدرت و توانش ارتباطی دارند. به کمک آنها سرمایههای نمادین و فرهنگی خلق کرد.
جای خالی معتمدنژاد را با گفتوگو درباره او پر کنیم
خانیکی گفت: بدون هیچ اغراقی هر چه دانشگاههای ما بزرگتر و دایرهی ما در حوزه فرهنگ وسیعتر میشود، در کنار آن چند نیاز هم برجستهتر میشود؛ نیاز به اخلاق، ارتباط و نیاز به ادب مهمترین آنها هستند. هرچه آموزشدیدگان بیشتر و دکتری به وفور دیده شود، به گفتهی لرنر سطح روشنفکری بزرگتر از نیازهای جامعه میشود و همه اینها به معنای افزایش افرادی نیست که نمادهای اخلاقی باشند. دکتر معتمدنژاد به معنای دقیق کلمه معلم بود، یعنی اخلاق و ادب و ارتباط داشت و جای او برای ما خالی است و جای خالی او را باید با گفتوگو دربارهی او باید پر کنیم.
دخالتها امکان تعریف درست سنت و مدرنیته را از ما گرفته است
مهدی محسنیانراد، سخنران سوم این مراسم بود که در ابتدا به آشنایی دیرینه خود با معتمدنژاد اشاره کرد و با ابراز امیداواری به ادامهی راه معتمدنژاد گفت: به نظر من معتمدنژاد میتوانست برای کشور بسیار مفیدتر از آنچه شد، باشد. من به نوعی میخواهم به صحبتهای دکتر فرقانی اشاره کنم. دکتر فرقانی به شرایط خاص جامعه و بحران ارزشی موجود اشاره کرد. در جامعه ما توافق اکثریت درباره ارزشها وجود ندارد. از طرف دیگر در کلیپی هم که پخش شده به جامعه در حال گذار اشاره شد ولی جامعه در حال گذار تعریف مشخصی دارد، یعنی جامعهای است که از سنت به مدرنیته حرکت میکند. ما متأسفانه در چند دههی گذشته به دلیل مداخله سنگین برخی از نهادهای اجتماعی ایران تعریف درست این دو واژه را گم کردهایم.
خرد مدرن و تجربیات سنتی
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: جامعه سنتی جامعهای است که وقتی با مسئلهای رو به رو میشود برای حل آن مسئله به تجربیات گذشتگانش نگاه، و از آن تقلید میکند. به عنوان مثال همین جامعه سنتی قنات را در ایران ابداع کرد، توسعه داد و یک کشور خشک را نجات داد و تمدن را تداوم بخشید. پس این که میگویند جامعه سنتی بد است، حرف درستی نیست یعنی جامعهای است که از ذخیره انباشته شده تجربیات گذشتگان خود استفاده میکند. ولی بعد از انقلاب صنعتی و رنسانس پای خرد به این میان باز میشود. جامعه مدرن جامعهای است که برای پاسخ به پرسشها به خرد و دانش روی میآورد. اگر این خرد و دانش بتواند بر دوش تجربیات سنتی گذشته سوار شود، بسیار عالی میشود یعنی دقیقاً همان کاری که ژاپن انجام داد.
به گزارش شفقنا رسانه محسنیانراد اظهار کرد: تحقیقات من با عنوان ارتباط جمعی در جهان اسلام که در دانشگاه امام صادق(ع) و علامه طباطبایی در دوره دکتری انجام دادم نشان میدهد ما تنها کشوری در کره زمین و در طول تاریخ هستیم که در جریان گذار از سنت به مدرنیته، توقف کردیم و به عقب برگشتیم. ما نمیخواستیم دنده عقب بکشیم و به عقب بازگردیم ما میخواستیم تغییر دهیم ولی شرایطی بر ما تحمیل شد که ما بازگشت به عقب و سنت انجام دادیم. دکتر معتمدنژاد از آنچه در آن سالها اتفاق میافتاد، رنج میبرد.
ما استفاده از رسانه را یاد نگرفتیم
محسنیانراد تصریح کرد: در ایران دو نکته اتفاق افتاده است که در جهان کم نظیر است. در طول تاریخ در کشورهای پیشرفته مردم یاد گرفتهاند که رسانههای مختلف، متعدد و متکثر وجود دارد و مردم رسانه معتبر را از رسانه حزبی تشخیص میدهند و یاد گرفتهاند هر چیزی را گوش نکنند و یا به هرچیزی پشت نکنند. ولی از 1837م. [1216 ه.ش] تا کنون به ما گفتهاند هر چه ما میگوییم شما گوش کنید یا تماشا کنید، هرچه ما میخواهیم فاش میکنیم و هر آنچه دوست نداشتیم فاش نمیکنیم. یعنی احساسی که یک ژاپنی دارد و میان تلگرام، وایبر و یک روزنامه معتبر تفاوت قائل میشود، ما هنوز یاد نگرفتهایم و برای همین شاهد هستیم همه از تلگرام و وایبر نقل میکنند. یا مطالب مختلفی میبینیم مثل اظهارنظر کوروش درباره ادیسون. و این بلایی است که مسیر تاریخی بر سر جامعه ایران آورده و باعث شده است ما از رسانههای جدید دل نکنیم.
سفره رسانه ای
محسنیان با اشاره به اصطلاح «سفره رسانهای» گفت: تحقیقات ما نشان میدهد در برخی از کشورها در سال 2016 سفره رسانهای گستردهای وجود دارد یعنی انواع رسانههای مختلف وجود دارد که در صدر آنها کشورهای اسکاندیناوی قرار دارند. بنابراین یاد گرفتهاند چگونه از یک سفره معقول و منطقی مصرف کنند ولی به ما اجازه ندادند که این را بیاموزیم.
مقام اخلاقی معتمدنژاد اجازه نمیداد گله کند
او به تعبیر «فرزانه فروتن» درباره دکتر معتمدنژاد اشاره کرد و گفت: این اصطلاح که فکر میکنم دکتر خانیکی برای اولین بار آن را به کار برد، در واقع به تمام مقام علمی و اخلاقی دکتر معتمدنژاد اشاره میکند. در پوستر هم به مقام علمی و اخلاقی ایشان اشار شده است. معتمدنژاد دقیقاً مقام اخلاقی داشت و من فکر میکنم یکی از دلایلی که حوزه ارتباطات ما به این روز افتاده است، مربوط به ترکیب این دو واژه علمی و اخلاقی با همدیگر است. بارها من شاهد بودم مقام اخلاقی دکتر معتمدنژاد اجازه نمیداد حتی آخ هم بگوید و از برخی مسائل و مشکلات مثل وضع مطبوعات، بگیر و ببندها و… گله کند؛ ولی اگر این دو را جدا میکردیم و این مقام اخلاقی نبود، معتمدنژاد درگیرتر و شاید برخی نظریههای دکتر اجرا میشد.
معتمد نژاد خود خوری کرد
به گزارش شفقنا رسانه، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: به نظر من این ترکیب بین مقام علمی و اخلاقی باعث شد تا دکتر معتمدنژاد در طول حیاتش خودخوری کند. معتمدنژاد بسیار حساس بود. او آنچه در مسیر سنت به مدرنیته بد عمل میشد را می دید و احساس میکرد. به هرحال هدف این بزرگداشتها بازگو کردن برخی مطالب توسط اشخاصی مثل دکتر فرقانی و سایر افراد است. من یقین دارم روح دکتر معتمدنژاد شاد است و کسانی هستند که راه او را ادامه خواهند داد. همیشه حس میکنم دکتر فرقانی شباهت بسیاری به روحیههای خاص دکتر معتمدنژاد دارد و بسیار خوشحالم شاگردان ایشان به طور شایسته این مسیر را ادامه میدهند.
در پایان این مراسم سردیسی از دکتر معتمدنژاد به نمایش گذاشته شد که یکی از هنرمندان در طول مراسم ساخته بود. این مراسم یکشنبه 26 اردیبهشت در فرهنگسرای فردوس با حضور جمعی از اساتید و چهرههای ارتباطات کشور برگزار شد.