عمر طولانی از جنبه تهدیدآمیز مطبوعات می‌کاهد

در طول تاریخ معاصر کشورمان اغلب سه گونه رفتار و نگاه نسبت به رسانه‌ها و مطبوعات وجود داشته است؛ اول رفتار دستگاه‌های ذی‌ربط در دولت بوده است که اکثرا به عنوان مانع در راه پیشبرد آزادی مطبوعات عمل کرده‌اند، به جز در دو دوره که به صورت استثنا دولت در راستای تسهیل آزادی و کمک به رشد مطبوعات گام برداشت، در مجموع دولت‌ها به عنوان مانع، ایفای نقش کرده‌اند. مورد دوم مربوط به دستگاه‌های قضایی است که با وجود وظیفه‌شان در تامین امنیت ارکان گوناگون جامعه که رسانه‌ها هم بخشی از آن هستند، و با وجود انتظاری که از دستگاه قضا به عنوان مامن و پناهگاه می‌رود، این دستگاه هم عمدتا رسانه‌ها به خصوص مطبوعات را به عنوان تهدید قلمداد کرده‌ است. مورد سوم مربوط به جو عمومی جامعه است، جوی که در آن اکثریت، مشتاق کسب اطلاعات و تشنه دانستن هستند اما با وجود این اشتیاق و تشنگی همواره با محدودیت مطبوعات روبه‌رو بوده‌اند.

رییس‌جمهور در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات گفت «به رسانه‌ای نیاز است که دهه‌ها از عمرش بگذرد، به حرفه‌ای بودن و پختگی آن افزوده شود». این نکته را کاملا به‌حق می‌دانم که عمر طولانی لازم است تا مطبوعات بتوانند به تعادل رفتاری در جامعه برسند. عمر طولانی اتفاقا سبب می‌شود تا جنبه‌های تهدیدآمیز آن‌ها کاسته شود و به زبانی نرم برسند. عمر کوتاه مطبوعات را بی‌قرار، پرخاشگر و به لحاظ رفتاری ناپایدار می‌کند در حالی که عمر طولانی به کار مطبوعات اصالت می‌دهد و سبب پختگی و نهادسازی می‌شود، نهادسازی سبب می‌شود که خود به خود رفتار رسانه بر پایه تعادل و توازن باشد و همان‌گونه که گفته شد نتیجه آن کاسته شدن از میزان تندخویی و رسیدن به یک زبان نرم است. چرا؟ چون عمر طولانی برای رسانه مسوولیت تاریخی می‌آورد، مسوولیتی دوگانه: یک وجه این مسوولیت متوجه این می‌شود که رسانه باید شرف و حیثیت بلندمدت خود را حفظ کند و برای حفظ این حیثیت باید از حقوق مردم دفاع کند. وجه دوم این است که برای حفظ این عمر طولانی و برای ثبات و بقای خود باید به صورت حساب شده عمل کند. هر نشریه‌ای که عمر طولانی دارد تعادل بیشتری هم دارد و این نقطه قوتی است که نفع آن به دولت و جامعه می‌رسد.

از سوی دیگر نباید فراموش کرد که زبان رسانه و حکومت تابعی از یکدیگر هستند. هر کدام از طرفین، هر زبانی را که برای خطاب قرار دادن طرف دیگر انتخاب کند با‌‌ همان زبان نیز پاسخ می‌شنود. همین است که باید نرم زبان را به کار گرفت و منطق و استدلال را به جای صدای بلند نشاند. نکته آخر اینکه تحقیقات می‌دانی انجام شده در کشور، نشان داده است که رابطه مستقیم میان اعتماد مردم به رسانه‌ها و میزان اعتماد مردم به دولت وجود دارد. این به این معناست که سلب اعتماد از یکی باعث سلب اعتماد از دیگری می‌شود و تقویت اعتماد مردم به هر یک از آن‌ها باعث تقویت اعتمادشان به آن دیگری است. این نکته به خصوص باید مورد توجه کسانی قرار گیرد که تلاش کرده‌اند اعتماد مردم از مطبوعات را سلب کنند، این تلاش به ضرر جامعه و حاکمیت است.

مطالب مرتبط

آخرین مطالب

برچسب ها

آب آموزش آینده‌پژوهی ارتباطات بین‌المللی ارتباطات سلامت اعتراضات ۱۴۰۱ اعظم صوفیانی افغانستان انتخابات انجمن جامعه‌شناسی ایران انجمن علوم ارتباطات دانشگاه تهران ایمان واقفی بازی‌های دیجیتال حلقه مطالعاتی نقد و بررسی متون شهری دکتر اصغر ایزدی جیران دکتر افسر افشاری نادری دکتر حسین پاینده دکتر شیرین احمدنیا دکتر عباس قنبری باغستان دکتر عباس کاظمی دکتر عبدالله بیچرانلو دکتر علی ربیعی دکتر فردین علیخواه دکتر فرزاد غلامی دکتر محمد امین قانعی راد دکتر محمد مهدی مولایی دکتر مسعود کوثری دکتر مقصود فراستخواه دکتر منصور ساعی دکتر نعمت‌الله فاضلی دکتر هادی خانیکی رسانه روابط عمومی روز جهانی آینده روز جهانی ارتباطات روزنامه‌نگاری زنان سلامت روان سلسله نشست‌های روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی سیاست‌گذاری سینما شبکه‌های اجتماعی شهر صلح طرح صیانت فرهنگ فضای مجازی فلسفه برای کودکان فناوری مجمع عمومی عادی مجموعه نشست‌های علم، فرهنگ و ارتباطات در خدمت مهاجران افغانستان محیط زیست مردم‌نگاری مرضیه ادهم مهاجران نقد کتاب نوجوان همایش همایش سلامت روان و رسانه همایش کنکاش‌‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران هنر هوش مصنوعی پایگاه خبری گلونی پدرام الوندی کارگاه آموزشی کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو کرسی نظریه‌پردازی کرونا کودک گردشگری