شفقنا رسانه- روایتها، خاطرات و تجربیات چهرههای برجسته عرصه ارتباطات برگی از تاریخ اهل رسانه است. اساتید و پیشکسوتان رسانه که در زمانه خود تلاش کردهاند بخشی از جریان ارتباطی و صدای مردم باشند، امروز هم میتوانند با انتقال تجربیات خود به ارتقای کیفیت حرفهای و غنای روزنامهنگاری ایران کمک کنند. البته این اتفاق زمانی رخ میدهد که اهالی رسانه، خود منزلت دانش و تجربه اساتید و پیشکسوتان این عرصه را مغتنم بدانند.
این بار شفقنا، میزبان دکتر هادی خانیکی از اساتید و چهرههای برجسته حوزه ارتباطات، فرهنگ و سیاست بود. از او درباره نحوه ورودش به عرصه روزنامهنگاری و علاقهمند شدنش به این حوزه پرسیدیم و گفت: سوال چگونگی ورود به جهان روزنامهنگاری و تاثیری که این جهان برای هر کنشگر دارد، مهم است. یعنی روشنفکر، آکادمیسین و یا سیاستورزی که وارد حوزه روزنامهنگاری میشود چه آوردههایی برایش دارد و متقابلاً آن دنیا چه بهرهای از کنش چنین فردی دارد؟ منظورم از روزنامهنگاری صرفاً عالم رسانههای نوشتاری و مکتوب نیست بلکه منظور به تعبیر رایج آن ورود به ژورنالیسم است. چون گاهی ژورنالیسم در برابر آکادمیک و یا در برابر کنش مدنی، سیاسی و روشنفکرانه قرار میگیرد و عمدتاً معنای منفی از آن به ذهن متبادر میشود یعنی گویا روزنامهنگار کسی است که همه دغدغههای عوالم دیگر را سطحی، دم دستی و سرسری میکند.
او ادامه داد: من از زاویه دیگری میخواهم به این مسئله بپردازم. فرض کنید اگر یک فیلسوف، سیاستورز، دانشمند و… با عالم ارتباطات و رسانه آشنا شود چه دنیایی را برایش باز میکند و چرا من از ورودم به حوزه روزنامهنگاری و مشخصاً از مطبوعات تا به امروز به عنوان یک فهم نوستالوژیک با تعلق خاطر مثبت یاد میکنم؟
و اما هادی خانیکی در چه زمانی وارد عرصه روزنامهنگاری میشود؟ ورود مستقیم او به عرصه روزنامهنگاری به اویل دهه ۶۰ برمیگردد که حدود ۴۲ سال از آن دوران میگذرد. او درباره اوایل ورودش به روزنامهنگاری گفت: من معلم بودم و در دبیرستان تدریس میکردم که گروهی از دوستان به روزنامه کیهان رفته بودند. در آن زمان آقای خاتمی نماینده امام خمینی (ره) و سید حسن شاهچراغی هم سرپرست موسسه کیهان بودند. با درخواست این دوستان وارد روزنامه کیهان شدم. روزنامه کیهان در آن ایام پرتیراژترین روزنامه بود، شرایط کشور هم جنگی بود و ما تجربه جدید روزنامهنگاری را در پیش رو داشتیم. یعنی در ایام جنگ با ترکیبی از روزنامهنگاران حرفهای که قبل از انقلاب در موسسه بودند و روزنامهنگاران جوان یا جوانتری که به دلیل تعلق خاطر به انقلاب اسلامی و نظام در این روزنامه و منظومه کیهان حضور یافته بودند، فعالیت میکردیم.
خانیکی که سابقه عضویت در شورای سردبیری روزنامه کیهان و سردبیری این روزنامه را در کارنامه خود دارد، توضیح داد: در ایام جنگ تحمیلی نشریات قبل از انقلاب به تناسب تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قالب قدیم و ترکیبی از نیروهای حرفهای پیش از انقلاب و نیروهای جوان بعد از انقلاب منتشر میشدند. انتشار کیهان فرهنگی هم پس از انقلاب نقطه عطفی در فعالیتهای مطبوعاتی بود که بعدها به صورت ماهنامه منتشر میشد و بعداً کیهان اندیشه که مباحث حوزوی را در قم دنبال میکرد.
در سال ۶۷ تحولات روزنامه کیهان منجر به رفتن خانیکی و برخی از همکارانش میشود و گروه دیگری بر سرکار میآیند. این روزنامهنگار پیشکسوت توضیح داد: تحولات سیاسی طبیعتاً هیچ نهادی را در ایران مستثنی نمیکند، کما اینکه موسسه کیهان هم مستثنی نکرد و من هم از کیهان رفتم.
خانیکی که در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ تحصیل خود در دانشگاه شیراز و دانشگاه علم و صنعت را ناتمام باقی گذاشته بود به دلیل فعالیتهای سیاسی دانشجویی، دستگیر میشود و دو بار به زندان میافتد. او درباره این سالها گفت: بعد از به زندان افتادنم، مبارزه سیاسی پردامنهتری داشتم و مجبور به زندگی مخفی بودم. به عبارتی یکبار در دانشگاه شیراز اخراج شده بودم و یکبار هم در رشته مهندسی عمران ملی و راه و ساختمان در دانشگاه علم و صنعت تحصیلم ناتمام مانده بود. در نتیجه من روزنامهنگاری شدم که پشت سرم دو دانشگاه و سه رشته ناتمام داشتم که میخواستم هم روزنامهنگار باشم و هم درسم را ادامه دهم و به علت انقلاب فرهنگی این رشتهها تعطیل شدند و چون عمران ملی تعطیل شده بود و رشتههای ارتباطی از جمله روزنامهنگاری و روابط عمومی هم در حد یک گرایش در حوزه جامعه شناسی تقلیل پیدا کرده بودند در نتیجه من وارد حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی شدم.
خانیکی که در حال حاضر استاد تمام گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران است، به نحوه ورودش به حوزه ارتباطات اشاره کرد و گفت: در طول کار روزنامهنگاری متوجه شدم که روزنامهنگاری نیازمند داشتن نظریه است و فقط تکنیک نیست. به همین دلیل پیگیر چنین فهمی بودم که در دانشگاه با بزرگان و پیشکسوتان ارتباطات آشنا شدم. آشنایی با بزرگان ارتباطات همچون مرحوم دکتر معتمدنژاد، مرحوم دکتر نطقی، مرحوم دکتر بدیعی و بعدها مسئولیتهایم در وزارت علوم، وزارت آموزش عالی وقت در وزارت ارشاد و اسلامی سبب شد تا کار را در حوزه آموزش هم پیش ببرم و خودم جزو اولین کسانی بودم که در دوره کارشناسی ارشد و دکتری کار را ادامه دادم.
بعد از آن خانیکی در دورانی که محسن امین زاده، معاون مطبوعاتی و محمد خاتمی سرپرستی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشتند، مرکز گسترش آموزش رسانهها را تاسیس کرد. او در بیان اهدافش از تاسیس این موسسه گفت: در این مرکز هدفمان ایجاد رقیب برای دانشگاه نبود بلکه دنبال گسترش آموزش رسانهها با برگزاری دورههای حرفهای بودیم. به همین دلیل این مرکز توانسته بود حتی بر آموزشهای رسمی در دانشگاه پیشی بگیرد. علاوه بر آن روزنامهنگاران حرفهای مثل آقای محمد مهدی فرقانی، فریدون صدیقی، قاضی زاده، مرحوم قندی از جمله افرادی بودند که در این مرکز تدریس میکردند و در دانشگاه هم افرادی چون دکتر معتمدنژاد، دکتر بدیعی و دکتر مختاریان (صفحهبندی) مشغول تدریس بودند. بنابراین از سردبیری نشریات کیهان به راهاندازی اولین نشریه تخصصی روزنامهنگاری با مسئولیت خودم قدم برداشتم. هدف این بود که مسئله را از جامعه روزنامهنگاری و پاسخ را از حوزه علمی پیگیری کند. به عبارتی در داخل و خارج از کشور میزگرد، نشست، ترجمه و… داشته باشیم و یک قدم از روزنامهنگاری حرفهای که به کار خبر، مقاله، گزارش و … میپرداخت، گام برداریم.
همزمان با فعالیت در این مرکز، خانیکی مسئولیت سردبیری فصلنامه فرهنگی «نامه فرهنگ» را بر عهده میگیرد که هدفش را در انتشار این فصلنامه دنبال کردن مسئله ارتباطات میان فرهنگی و چگونگی دنبال کردن عرضه تحولات جهانی در سطح ایران و شناساندن تحولات ایرانی در سطح جهان عنوان میکند. او گفت: اگرچه این نشریات در حاشیه نهادهای دولتی بودند ولی تبلیغاتی نبودند بلکه محتوا و رویکردمان در آنها با مضمون علمی و مدنی بود.
خانیکی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، مشاور رئیسجمهور در امور رسانه و مطبوعات و سپس مشاور رئیسجمهور در امور فرهنگی میشود و در معاونت هم فصلنامه «آموزش عالی دفتر دانش» را تاسیس میکند. او در بیان هدفش از انتشار این فصلنامه گفت: هدف از انتشار این فصلنامه انعکاس مسائل علمی نهاد در سطح جامعه بود به عبارتی نشریهای که به جای صرفاً علمی-پژوهشی بودن، وارد کیوسک و در جامعه دیده و خوانده شود. این مسیری بود که برای سیاستگذاری و طراحی این نشریات دنبال میکردم.
خانیکی بعدها سردبیری ماهنامه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی «آیین» را از شماره سوم آن برعهده میگیرد. او درباره هدفش از فعالیت در این نشریه گفت: در آنجا هم تلاش میکردم تا ماهنامه «آیین» یک مفصلی بین دنیای فکریام از دانشگاه تا عرصه سیاست باشد.
این استاد ارتباطات تاکید کرد: من همچنان علاقهام به روزنامهنگاری کم نشده است. به عبارتی از دنیایی که در آن به سر میبردم به طور کامل به دنیای دیگری کوچ نکردم. بلکه سعی کردم جهان جدیدم به جهان قبلی پیوسته و متصل باشد. به همین دلیل از وقتی شبکههای مجازی در جهان مهم شدند، این مسئله را دنبال کردم. پایاننامه من در دوران کارشناسی ارشد نسبت بین مطبوعات، جامعه مدنی و قدرت سیاسی است و رسالهام در دوره دکتری نسبتی بین تحولات فناورانه و ورود جهان به انگاره جدید مجازی با روی آوردنش به گفتگو به طور عام و گفتگوی فرهنگها و تمدنها به طور خاص بود. سعی میکردم از این تحولات بیشتر بیاموزم. برای همین وقتی در دهه ۸۰ مسئله وبلاگها مهم شد، وبلاگی شدن فرهنگ را مطرح کردم که هنوز جزو مقالات پربازدید من است، چون در آن زمان فکر میکردم اتفاق مهمی در عرصه فرهنگ میافتد.
خانیکی یادآور شد: اگرچه در دانشگاه بودم ولی خود را محدود و محبوس به دانشگاه نکردم به همین دلیل درگیر فعالیتهای وبلاگی، فعالیتهای شبکهای و… شدم تا بفهمم در چه جهان متفاوتی زندگی میکنیم. در واقع سعی کردم جهان زیست روزنامهنگاریام را در محدوده تقاطع بین دانش نظری، کنش فرهنگی و فعالیت حرفهای در حوزه ارتباطات قرار دهم.