رییس همایش سلامت روان و رسانه:
بیش از یک میلیارد انسان به عدم سلامت روان مبتلا هستند
مصطفی معین، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس همایش تبعیض، نابرابری و سلامت روان گفت: دلیل انتخاب این همایش، بحرانهای اقتصادی و تبعیض است.
وی افزود: بیش از یک میلیارد انسان به عدم سلامت روان مبتلا هستند که از نظر روانی رتبه دوم جهانی را داریم. اگر برابری ایجاد شود، امید به آینده جامعه تضمین میشود؛ طبقه فرودست، دو تا سه برابر بیشتر از افراد معمولی دچار مشکلات روان هستند.
سلامت اجتماعی میان ۴۰ تا ۶۰ درصد در جامعه تاثیرگذار است. بودجه سلامت روان نیز در کشورهای توسعهیافته، بیشترین حد است.
او ادامه اداد: در سیاست جهانی، یک درصد جمعیت، ۳۸ درصد سرمایه اجتماعی را در اختیار دارد؛ در نابرابری با یکسری مشکلات مواجه هستیم. ما در کشور ایران، جامعه طبقاتی داریم که به دور از آرمانهای انقلاب است. کشور ما در شش حوزه محیط زیست، آموزش عالی، امنیتی، اجتماعی و .. رتبههای نه چندان افتخارآمیزی در سطح جهان دارد.
معین بیان کرد: در بین ۱۰ بحران اصلی، مسئله فقر و فرسایش سرمایه اجتماعی، موضوعات بسیار مهمی هستند. سرمایه اجتماعی نسبت غیرمستقیمی با نابرابری دارد. حتی در کشورهایی ماننند انگلیس و آمریکا، به دلیل نابرابری، سرمایه اجتماعی پایین است.
او در مورد پیامدهای تبعیض اظهار کرد: بهدلیل مورد غفلت واقع شدن این مسئله، میتواند تمام زندگی فرد را نابود کند. توجه به سلامت روان جامعه، در کاهش بهرهوری و رکود اقتصادی نیز تاثیر خود را دارد.
دکتر حسن عشایری در همایش سلامت روان و رسانه بیان کرد:
فقر میتواند سرعت پردازش اطلاعات کودکان آینده را کاهش دهد
حسن عشایری، عصبشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، گفت: از نظر عصبشناسی باید اشاره کنم که نوروسایکولوژی، میانرشتهای و با ادراک، زبان، آگاهی و مغز اجتماعی سروکار دارد. زبان میتواند کار کند، یاد بگیرد، احساس کند، خلاقیت داشته باشد، اجتماعی و همچنین سیاسی باشد.
وی در سؤالی مطرح داشت که فرهنگ در کجای این لیست قرار دارد و پاسخ را هنوز هالهای از ابهام دانست.
عشایری افزود: مدنیت بدون اجتماعی بودن شکل نمیگیرد. هر جا از مدنیت صحبت میشود باید بربربیت را نیز در نظر گرفت. ذهن بر مغز و مغز بر ذهنیت اثر میگذارد. اگلمن توانست ثابت کند که نه سلول، بلکه مدارهای داروینی در انسان یک طبیعت ثانوی ایجاد میکنند.
او گفت: اتفاق انقلابیای که در عصبشناسی رخ داد، با مکلین اتفاق افتاد. او میگوید سیستمهایی در مغز انسان وجود دارند که دارای طبیعت ثانوی هستند. بنابراین، مغز کهنه ما هنوز حرفی برای گفتن دارد. یک زمانی سنگ پرتاب میکردند و حالا کلمات.
عشایری بیان کرد: یکی از مسائل علومشناختی، بدنمندی است. یکی از این دوران، جنینی است و افرادی که در بدن مادر، موسیقی شنیدند، تغییرات بسیاری داشتند. در شرایطی که هیچ محرکی اضافیای نباشد، نوزاد اگر گرسنه نباشد، دچار سوشال رفلکس میشود که نخستین پایه اتم ذهن است و آن، لبخند زدن است که میتوان اوتیسم را از آن پیشبینی کرد.
او ادامه داد: در دوران پیشزمانی، اگر مادر نخندد، کودک نیز نمیخندد. اگر مقاومت الکتریکی پوست برقرار شود، با دیدن لبخند مادر، مثبت میشود.
وی با شناختی شناساندن مغز گفت: مسئله مغز اجتماعی، تنها در مغز نیست بلکه در آیینه دیگران به وجود میآید. امروزه ثابت شده است که بدون هیجان، شناخت وجود ندارد.
او با بیان این پرسش که «سازمانبندی پردازش اطلاعات اجتماعی چگونه است»، اذعان کرد: آخرین منطقه برای روشن شدن، احساسات و آخرین مرحله نیز همان است. بزرگترین سانسورچی مغز، دروغ گفتن است. تنها امری که این سیستم را کنترل میکند «شناخت» است.
وی مطرح کرد: فیزیولوژی در سوختوساز مغز اثر میگذارد. به همین دلیل است که روانشناسها زودتر خودکشی میکنند. برای ساختن این سیستم، لیپوپروتئین لازم است. غلاف میانی در دوران کودکی، امر سرعتدهنده است. به دلیل فقر، کودکان نسل آینده، سرعت کافی برای پردازش اطلاعات نداشته باشند که امیدواریم پزشکان آن را به عقبماندگی تقلیل ندهند.
عشایری اظهار کرد: نئوکورتکس باید ایجاد شود یعنی هر انسانی برای خود، روان ویژهای فراتر از روان قومیاش دارد. اگر خشمی به دلیل ترس ابراز پیدا نکند، تبدیل به بیزاری میشود که اکنون در جامعه بیداد میکند.
عشایری در انتها افزود: تحقیقات منتشرشده نشان میدهد که همدلی، شناخت اجتماعی و… تنها در خارج از ایران وجود دارد. هنگامی که پرسشگری وجود نداشته باشد، علم نیز پیشرفت پیدا نمیکند.
دکتر مریم رسولیان:
شنیدهنشدن صدا با عبور از سطح فردی، پرخشاگری اجتماعی را به دنبال دارد
مریم رسولیان، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در پانل اول دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه گفت: هنگام ترجمه دو کلمه پیشداوری، رفتار تبعیضآمیز و احساس تبعیضآمیز متوجه میشویم که کلیشهها بسیار حائز اهمیت هستند. ممکن است در هر فردی، کلیشه وجود داشته باشد که بر بقیه رفتارها و احساسات تاثیر میگذارند.
رسولیان افزود: نخستین یافتهها در مورد روانپویایی این است که حس ناکامی ذهنیایجاد شده و رفتاری فیزیولوژیک ایجاد میشود. تجربه پرخاشگری، دو بعد سایکو و فیزیولوژی دارد. این خشمها اکثرا در کودکان رشددهنده هستند تا بازدارنده. پرخاشگر لزوما پیکار نیست بلکه نشانهای از حیات است تا مرگ.
وی همچنین ادامه داد: در فرضیه «محرومیت – پرخاشگری» که در دو سطح فردی و اجتماعی رخ میدهد، انسان را به فکر فرومیبرد. نشنیده شدن صدا که از سطح فردی عبور میکند، پرخشاگری اجتماعی نیز در آن به وجود میآید و اگر خواستههایش شنیده شود، خشونت او پایین میآید.
وی افزود: فرضیه دوم «تبعیض – پرخاشگری» است که با بیعدالتی رخ میدهد. در ابعاد اجتماعی بیعدالتی نیز در ادامه پرداخت خواهد شد.
دکتر احمدعلی نوربالا:
شرایط اقتصادی، موجب اختلالات روانی در طبقات خاص شده است
احمدعلی نوربالا، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در پانل اول دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، در سخنرانی خود با عنوان «سلامت روان و مهاجرت اختیاری و اجباری» گفت: در نظام سلامت به خصوص در ایران، عوامل اجتماعی سلامت مغفول ماندهاند. اگر هر عامل دستخوش تغییر شود، فرد دچار بیماری میشود.
وی افزود: سلامت روان، فراتر از اختلال روانی است. در تفکر و رفتار، تغییراتی منجر به اختلال روانی میشوند که با هنجارهای جامعه مطابق نیستند.
نوربالا افزود: تمایل به مهاجرت خارج از کشور در میان ارشد و دکتریها بیشتر است اما فرار مغزها، بحث «فرار ژنها» است که از ایران رفته و احساس ایفای نقش در جامعه ندارند. بنابراین، در کشور دیگری تولید مثل میکنند.
او در مورد مهاجرت اختیاری ادامه داد: افرادی که احساس آرامش و توانایی مالی داشته باشند، اقدام به مهاجرت میکنند اما آن دسته افرادی که امکان اقامت در محل سکونت خود را ندارند، مجبور به سکون در مکان دیگری میشوند. اگر تنشها غیرعادی و زیاد شوند، سلامت روان خدشهدار میشوند. البته افرادی که آسیبپذیری ژنتیکی دارند، فقیرتر شده و بیماریشان مزمنتر میشود.
نوربالا با ارائه مثالهایی بیان کرد: پس از کرونا، حتی استانهای برخوردار نیز دچار مشکلات عدیده روانی شدند که ارزیابی کنونی قطعا مقدار بیشتری را نشان خواهد داد. حتی مناطق جغرافیایی شهر تهران نیز، سلامت روانی متفاوتی دارند.
وی ادامه داد: در این باره، دو تحلیل وجود دارد: ۱- شرایط اقتصادی، موجب اختلالات روانی در طبقات خاص شده است، ۲- تبعات اقتصادی بیماری، آن را تشدید میکند.
نوربالا گفت: کسانی که اختلال روانی دارند، الزاما به حاشیهها کشیده میشوند اما با عدم سلامت روان بهتر میتوان کنار آمد.
دکتر میرطاهر موسوی:
پیدایش ۹ کلانشهر در طی سه دهه آیینه تمامنمای نابرابری است
میرطاهر موسوی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت روان، در سخنرانی خود در پانل اول دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، در مورد جلوههای نابرابری در ایران کنونی گفت: ما در شرایط امکان و امتناع قرار داریم؛ امید و بیم. هرچه امید بیشتر شود، بیم نیز کمتر میشود.
وی افزود: یکی از فقیرترین حوزههای کشور گزارش از وضعیت کشور است. با دو مولفه نابرابری و همبستگی میتواند این حوزه را تعدیل بخشید. خاستگاه نابرابریهای افقی و عمودی گسترده در جامعه، استبداد بلند تاریخی، ویژگیهای اقلیمی ایران، عدم عدالت و انصاف، چهار ویژگی «چندلایه شدن»، «چندخاستگاهی»، «بزرگتر بودن اندازه برابری از خدمات» و «سیستماتیک شدن» را به وجود آورده است.
موسوی در ادامه اظهار کرد: نابرابریهای اجتماعی بیش از هرچه موجب واگرایی میشود که بخشی از جامعه در کیک منابع کشور سهم کمی پیدا میکنند. ما شاهد طبقه جدید در جامعه هستیم که به ویژه در دو دهه اخیر، موجب سرعت ضربآهنگ فقر شده است. همچنین امید به زندگی در مناطق مرزی بسیار پایین است که میتواند خطرات جدی به همراه داشته باشد.
وی این سؤال را مطرح کرد که «چند برنامه توسعه دیگر باید اجرا شود تا ایران توسعه پیدا کند؟» موسوی افزود: از سال ۱۳۲۷، یازده برنامه تعیین شده اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. چطور میتوانید درآمدهای نفتی را شش ماهه پیشبینی کنید؟ برنامهریزی میبایست منطقهای و کوتاه مدت باشد.
وی با ارائه مستندات علمی اعلام کرد: سرمایههای اجتماعی از سال ۸۵ تاکنون بسیار ریزش کرده است. جامعه اگر در آینده امید نداشته باشد، دچار فاجعه میشود.
موسوی افزود: دامنه مسکن نامطلوب و حاشیهنشینی، ۲۲ میلیون نفر است. در این جامعه، توسعه و سرمایه اجتماعی چه معنایی دارد؟ یکی از معجزات پیدایش ۹ کلانشهر در سه دهه و آیینهتمامنمای نابرابری است.
موسوی گفت: پس از انقلاب، ما در ایران شهر – روستا داریم که فاجعه است. ۱۳۴۶ شهر در ایران وجود دارد که به این صورت وجود دارند. ناگفته نماند که هم تهران و هم کرج، شهر – روستا هستند.
دکتر مقصود فراستخواه:
نهادهای مدنی ایران در مستعمرگی دولت و فرادولت هستند
مقصود فراستخواه، جامعهشناس و استاد برنامهریزی توسعه آموزش عالی در موسسه پژوهش و برنامهریزی، در پانل دوم دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، گفت: نهادهای مدنی در ایران، در مستعمرگی دولت و فرادولت هستند.
او اظهار داشت: ثروت، منزلت و قدرت هستند که تمام جامعه را به عنوان مستعمره خود میداند و حیات مدنیای برای جامعه یا باقی نمیگذارند یا آن را از خود میکنند. اما در چنین جامعهای هم نهادهای مدنی به طور کامل از میان نرفته و به رغم تمام انسدادها، پرفورمنس خود را حفظ میکنند.
فراستخواه افزود: پرسش این است که نهادهای مدنی برای مواجهه با تبعیض و توانمندسازی گروههای اجتماعی چه کاری میتوانند انجام دهند؟
دکتر نعمتالله فاضلی:
انسان امروز میخواهد دیده شود
نعمتالله فاضلی، استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در دومین پانل دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه گفت: نابرابری مولفه ساختاری جوامع امروز است. نهادهای مدنی نیز به معنای وجه سازمانیافته مردم است. مردم در برابر نابرابریها چه کنند؟
وی ادامه داد: وجه مربوط به نابرابریهای بازنمایانه است؛ اینکه چه افرادی دیده میشوند و چه کسانی انکار. زمانی که «بود»ها، نمود نداشته و بالعکس، از چند حیث ویرانگر است. آلن بدیو میگوید هنگامی که توازن میان بود و نمود از میان برود، انقلاب میشود. بنیاد دنیای معاصر، تصور و ذهن است. ذهن، تنها در تکتک افراد نیست بلکه در کل جامعه است.
فاضلی ادامه داد: این امر به دلیل رسانهای شدن جهان، جزو حقوق بشر محسوب میشود. انسان امروز میخواهد دیده شود. دیده نشدن از زندان رفتن بدتر است، زیرا زندان بازنمایی منفی و مخربی ارائه میکند و همین امر، جوامع را به طغیان بازمیدارد. در همین راستا است که رسانههای داخلی، بسیجیها و حامیان حکومت هستند، نه دیگریهایی که نجس، گناهکار، کافر و… شناخته میشوند.
فاضلی افزود: امروز در کتابهای درسی مدارس، کینهورزی را آموزش میدهند. هنگامی که بود و نمود در رسانه و آموزشوپرورش، این گونه دیده میشود، افراد مخالف حق دیده شده ندارند. تصاویر، صدا، خواستهها و «بود» آن افراد به طور کلی نادیده گرفته میشوند تا آبروی گروهها منسوخ شود.
فاضلی در مورد برچسبهایی چون «غربزدگی» ادامه داد: این مفهوم مبهم است و جلال آلاحمد که بدون ملاحظه اخلاق، مفهومپردازی میکرد، آبروی گروههای بسیاری را منسوخ کرد.
وی ادامه داد: گروههای مدنی باید این بحث را جدی بگیرند. سرکوب کردن خودبیانگری، بدترین نوع ضربه به افراد است. مردها متوجه نادیده شدن زنان نیستند و به دلیل این تبعیضها دیده نمیشوند.؛ نکته دوم، محققان هستند که هیچ مقاله یا کتابی در مورد تبعیض ننوشتهاند. گفتمان بازنمایی بسیار است اما نه روی تبعیض؛ نکته سوم نیز این است که نهادهای مدنی، بازوی مطالبهگر برای نهادهای دیگر باشند. چرا در تصاویر صداوسیما اگر فقط حزباللهی باشند دیده میشوند؟
فاضلی در انتها درباره مسائل مربوط به زنان، گفت: تنها مسئله حجاب مطرح نیست، بلکه وجود خود زن است که انکار میشود. این بازتولید نادیدهانگاری در حال تبدیلشدن به امری بدیهی است.
عباس عبدی:
حکومت بدون نظارت مدنی فساد مطلق است
عباس عبدی، روزنامهنگار و پژوهشگر، در دومین پانل دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، به این مسئله پرداخت که چرا سیستم سیاسی ایران تغییر خط مشی نمیدهد؟
او گفت: پاسخ مشخص است. زیرا مردم قدرتمند نیستند، یعنی در نهادهای مدنی حضور ندارند. تبعیض را حکومتها علیه مردم ایجاد میکنند و اگر نهاد مدنی نداشنه باشند، هیچ کاری از پسشان برنمیآید.
عبدی افزود: موازنه قوا در جوامع جدید به این گونه است که اگر چیزی را به دولت دادید، از او پس بگیرید. اگر میبینیم که جوامع غربی به پژوهش پاسخ مثبت میدهند، دولتها نیستند. چنین قدرتی تنها در نهادهای مدنی است. این نهادها در ارتباطات افقی ملتها تاثیر بهسزایی دارند.
او در ادامه بیان کرد: نخستین وظیفه نهادهای مدنی، بسیج قدرتهای مردمی، ضد حکومت است. این اتفاق یا از طریق خیابان اتفاق میافتد یا از طریق نهادهای مدنی. بحران اساسی ۱۴۰۱، برای دیدهنشدگان بود. سیاست غالب رسانه ایران، روایت است، نه حقیقت. بنابراین، افراد خود را به صورت دیگری بروز میدهند؛ دوم این که به نهادهای مدنی در بحث سرمایههای اجتماعی، کمتر پرداخته شده است. سهم نیروی انسانی را چه کسی جز نیروی انسانی میتواند بگیرد.
عبدی اذعان کرد: عنصر سوم، توانمندسازی افراد است.
عبدی افزود: آخرین و مهمترین اثر نهادهای مدنی این است که حکومت بدون نظارت مدنی، فساد مطلق است. نظارتهای حکومتی دو دسته رسمی و غیررسمی هستند. نظامهای رسمی در کشورهای پیشرفته، مستقل هستند اما در کشور ما اصلا استقلال ندارند که حتی اگر داشتند هم چه دستگاهی به آنها نظارت میکند؟ در همه جای دنیا، دستگاههای رسمی و غیررسمی بر یکدیگر نظارت دارند و فساد، گسترده نخواهد بود.
وی اظهار کرد: از چهار گروه اشخاص و افراد بانفوذ، نهاد بازار، نهادهای تخصصی مستقل، نهادهای عمومی، سوال شده است که نظارت از چه سویی صورت میگیرد که بالاترین رتبه را افراد بانفوذ آوردند که البته نباید آن را نظارت مثبت در نظر گرفت. در این پژوهش مشخص شد که انتظارات بسیار متفاوت بوده و نمیبایست به چنین نتایجی رسید.
عبدی گفت: تا نهاد رسانه درست کار نکند، امری درست نمیشود و تا اصلاح در این مورد صورت نگیرد و نظارت نکند، چشمانداز امیدبخشی وجود نخواهد داشت اما میتوان امید داشت که از خلال نهادهای مردمی به ارتقای خودمان کمک کنیم.
دکتر محمدجواد صالحی:
نقش نهادهای مدنی در ایجاد مهارت است، نه کمک کردن
محمدجواد صالحی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه پژوهشهای اقتصادی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، در دومین پانل دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، گفت: دو فاکتور مهم هست که تولید را افزایش میبخشد. یکی، مهارت نیروی انسانی و دیگری، تکنولوژی است.
وی افزود: سرمایه انسانی دو اثر اقتصادی در سطح خرد (فرد) و کلان (شاخصهای جامعه) دارد. «آثار غیربازاری» تاثیر کلانتری دارند که بیشتر بر زنان تاثیر میگذارد. مثلا امید به زندگی، کیفیت کالای خانگی، تربیت فرزندان، دموکراسی، حقوق بشر، ریسکهای مالی، سیاسی، اقتصادی و … هستند که اگر نباشند، سلامت روان کاهش پیدا میکنند.
وی اظهار کرد: سطح ۹ گانه دکتر رنانی در این زمینه بسیار قابل توجه است. «توسعه یعنی تحول در بنیانهای فکری جامعه» رفاه، رضایت، هستیشناسی باید در جامعه به طور همزمان رشد پیدا کنند.
این اقتصاددان در انتها افزود: نقش نهادهای مدنی در ایجاد مهارت است، نه کمک کردن. بیشترین فقر در کشورهایی است که کمترین شاخصه انسانی را دارند و پنج درصد جهان را شامل میشوند.
دکتر مهدی نصر اصفهانی:
هرچه زمینه بروز هیجانات مثبت بیشتر باشد، سلامت روان بهتر خواهد شد
مهدی نصر اصفهانی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در دومین پانل دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، با اشاره به معانی سلامت روان گفت: چند خطا در تعریف سلامت روان وجود دارد. امروزه، میانگین و متوسط بودن در سلامت روان نقش نداشنه و وابسته به منطقه جغرافیایی و تاریخ است. مورد دیگر نیز، درک خطر دوگانه آلودگی به ارزشها است.
او در مورد مدلهای سلامت روان افزود: اولین مورد، بالاتر از بهنجار است. بنابراین، انسان سالم نیز میتواند ارتقاء یابد. دومین مدل، سلامت روان به عنوان بلوغیافتگی است. یعنی کلیه یک کودک ۱۰ ساله سالمتر از یک انسان ۵۰ ساله است اما مغزش نیز این گونه است؟ پس سلامت روان یک فرآیند است که باید در طول زمان بررسی شود. عبور از بحرانها مثلا از نوجوانی به جوانی بسیار مهم است. اگر دولتها نتوانند از طریق ایجاد شغل و چشمانداز روشنتر از بحران بگذرد، امیدی وجود خواهد داشت.
نصر اصفهانی افزود: مدل بعدی سلامت روان عبارت است از هیجانات مثبت و معنوی. هیجان مثبت، عشق، امید، بخشندگی و… است. چقدر باید عزاداری کنیم؟ هیجانات منفی بیشتر مبتنی بر خود فرد است. هرچه زمینه بروز هیجانات مثبت بیشتر باشد، سلامت روان بهتر خواهد شد. در این موقعیت نهادهای مدنی چه کار میتوانند بکنند؟ این سوال خود من نیز است.
نصر اصفهانی بیان کرد: مدل بعدی، هوش هیجانی – اجتماعی است. تمامی سازمانهای مردمنهاد در این زمینه کار میکنند اما مربوط به دولتهاست؛ سلامت روان بهعنوان رفاه ذهنی، مدل دیگری است که ممکن است ربطی به ثروت و فقر ندارد. این آرامش باید درونی باشد.
وی در انتها اذعان کرد: مدل آخر، تابآوری است که چطور با مشکلات مواجه میشود؛ نقش نظارتی و کنترلی بهطور کامل بر عهده دولت است نه مردم.
دکتر سعید معیدفر:
مهمترین مسئله جامعه باید تعدد گسترده سازمانهای مدنی و نخبگان باشد
سعیدمعیدفر، جامعهشناس و رئیس انجمن جامعهشناسی، در دومین پانل دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، گفت: فقر و نابرابری به قدمت جامعه بشری است اما آنچه این مسئله را متفاوت میکند، امکان مداخله گسترده انسان در مسائل مختلف بود که موجب افزایش رنج آنها شد.
او افزود: این نخستین گام انسان بود که بعدها، برساختگراها اساس را در سطح خودآگاهی و قرار گرفتن آن در جایگاه خاص خود مشخص کردند.
او افزود: اگر چنین طبقهبندیای ارائه نشود، تنها رنج ما افزوده شده است. برساختگرایی در پی شناختن جایگاه رنج ما است. گام بعدی پس از اولویتبندی، مداخله است. مهمترین مسئله جامعه باید تعدد گستردهای از سازمانهای مدنی و نخبگان باشد. در قدرت طبقهبندی این مسائل وجود داشت، نهادهای مدنی آن را به سمت پیش بردن، میبردند.
معیدفر ادامه داد: اگرچه مردم نسبت به گذشته، با جوامع دیگر همسان شدهاند، تنها رنجشان را افزودهاند. اینجاست که نخبگان باید قدرت چنین برساختی را فراهم کنند. در چنین جامعهای، تنها مسئله پیشرو، فقدان چنین شرایطی است.