اولین نشست از سلسله نشستهای «نوجوانی و محصولات فرهنگی و رسانهای کرهای» از سوی گروه مطالعات کودکی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات روز چهارشنبه ۱۶ شهریور ماه ۱۴۰۱ برگزار شد.
در ابتدای این نشست وحیده شاه حسینی دبیر گروه مطالعات کودکی به ارائه گزارشی از فعالیتهای سالهای گذشته گروه و همچنین برنامههای گروه در سال جاری پرداخت.
در این نشست مرضیه ادهم، دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر حوزه سیاستگذاری فضای مجازی، مقدماتی را در خصوص شکلگیری موج کرهای در ایران و تشابه الگوریتم توسعه و محبوبیت کیپاپ با سایر صنایع شرق آسیا (چین و ژاپن) ارائه داد.
ضرورت پرهیز از شبه علم و خوشبینی و بدبینی در بررسی کیپاپ
وی با انتقاد از شبه علمهایی که در خصوص موج رسانهای شرق آسیا در ایران توسط برخی صاحبنظران مطرح میشود جای پژوهشهای کاربردی ساختاری در ادبیات دانشگاهی کشور را خالی دانست و تاکید کرد این نشستها میتواند انگیزهها و سرنخهای خوبی به پژوهشگران جوان بدهد.
این پژوهشگر ارتباطات صنایع فرهنگی رسانهای کره، چین و ژاپن را موضوعی برای پژوهش میان رشتهای در رشتههای ادبیات، روانشناسی، علوم اجتماعی، مطالعات فرهنگی و البته مهمتر از همه ارتباطات و مدیریت رسانه دانست.
از نظر ادهم چند دسته روش برای پژوهش در این حوزه وجود دارد: دسته اول مطالعه مخاطبان، شناسایی انگیزهها، رفتارها و دستهبندیهای موجود از مخاطبان است. مطالعه مخاطبان همچنین میتواند شامل مطالعه هویت، سرمایه نمادین-اجتماعی و فرهنگ هواداری باشد. به زعم این پژوهشگرِ سیاستگذاری فضای مجازی، شناخت دقیق مخاطبان میتواند به ایجاد بدیل رسانهای در فرهنگ ایرانی منجر شود. دسته دوم مطالعه خود رسانه است که میتواند شامل تحلیل محتوا و مضمون و گفتمان باشد.
به گفته وی مطالعه سیاستگذاری فرهنگی و بررسی چگونگی شیوع این صنایع فرهنگی دسته دیگری است که میتواند مورد پژوهش قرار گیرد؛ لکن لازمه آن بررسی دقیق دو دسته قبل و مطالعه تطبیقی و تاریخی است، اینکه دال مرکزی به عنوان سیاست کلان فرهنگی چه بوده و چه نوع سازمانی را تشکیل دادند و فرایندی را در سازمانهای خود شکل دادند؟ این سوالات میتواند مد نظر پژوهشگران قرار گیرد. نمیشود خروجی ۲۰ سال را دید و فرایند فلسفه و نگاه پشت آن را نادیده گرفت.
از نظر این پژوهشگر، موضوع محصولات فرهنگی و رسانهای شرقی آن قدر برای گروه کودک و نوجوان ایرانی مهم است که نمیتوان در حوزه رفتار رسانه آنان را مطالعه کرد و این بخش را نادیده گرفت. باید این موضوع به دور از خوشبینی و یا توهم توطئه و بدبینی در دستور کار پژوهشهای دانشگاهی قرار گیرد و این پژوهشها در اختیار نهادهای سیاستگذاری قرار گیرد تا نگاهی تعدیل شده و دقیق از موضوع به نهادهای حاکمیتی ارائه شود.
نوجوان ایرانی در بسیاری از سیاستگذاریهای فرهنگی رسانهای داخلی مغفول مانده است
در ادامه دکتر عبدالله بیچرانلو، دکترای مدیریت رسانه و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به ارائه پژوهشی که در خصوص دلایل و زمینههای گرایش نوجوانان ایرانی به محصولات رسانهای کرهای انجام داده بود پرداخت. این پژوهش در سال ۱۳۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات با همکاری خانم ریحانه اقبالی انجام گرفت که البته نسبت به آن زمان هواداری کرهای در ایران رو به افزایش بوده است.
وی با اشاره به پژوهشهایی که در طی سالهای اخیر در این زمینه انجام شده است از جمله پژوهش خانم شمس به عنوان بازار بتان، پژوهش خانم زینب شجاعیان در مورد سبک زندگی خرده سلبریتیها، و پژوهش آقای مومنی در خصوص مطالعات شهرت ابراز امیدواری کرد که چشمانداز تولید ادبیات در این حوزه روشن باشد.
بیچرانلو نوجوان ایرانی را در مرکزیت مطالعه این موضوع و چرایی اهمیت آن پدیده در ایران دانست چرا که ماهیت فرهنگی و خرده فرهنگی دارد. به اعتقاد وی دامنه هواداری کیپاپ به لحاظ نسلی نیز گسترش پیدا کرده است چرا که هواداران اولیه به سن جوانی رسیدند و از سویی کودکان نیز به جمله هواداران این موج پیوستهاند.
این استاد دانشگاه در ادامه اشاره کرد؛ نوجوان ایرانی در بسیاری از سیاستگذاریهای فرهنگی رسانهای ایران مغفول مانده است، به این معنا که آهنگ خاص، فیلم و محتوای خاص وی تولید نشده است. همچنین از سال ۱۳۸۸ فضای سیاسی اجتماعی کشور به سمت سیاستزدایی پیش میرفت، در چنین شرایطی موج کیپاپ مورد اقبال و توجه قرار گرفت، در فضایی که رسانههای عامهپسند و سطحی مورد توجه عمومی بوده است.
وی زمینه تحصیلی کنکور مدار برای نوجوان ایرانی، عدم توجه به تفکر نقادانه و سواد رسانهای در فضای آموزشی و مضامین عامگرایانه و مثبتگرایانه موسیقی کیپاپ را از دیگر عوامل گرایش نوجوانان به موسیقی کیپاپ کرهای دانست. همچنین عدم توجه به موسیقی پاپ و سیاستگذاری صحیح در این حوزه توسط ایران را از دیگر عوامل زمینهساز گرایش نوجوانان به رسانههای کرهای برشمرد.
این استاد دانشگاه در ادامه بحث خود گفتمان غالب و رسمی در خصوص هواداری کیپاپ در ایران را سلبی دانست که رویکرد پدیدارشناسانه و همدلانه در آن مغفول است که موجب شناخت غیردقیق این پدیده میشود. اگر نگاه همدلانه و با درک دقیق کودکی و نوجوانی نباشد، بیشتر برچسبهای از پیش تعیین شده شکل میگیرد تا نگاه مبتنی بر پژوهش و نتیجه آن افزایش شکاف نسلی است و دستاوردی نخواهد داشت.
او در ادامه ویژگیهای درونی کیپاپ از جمله مضامین امیدآفرین، انگیزشی، عامگرا، ساختارشکن، رویکرد هوادار محور جهانی، شیوه رقص، ترکیب رنگ و نور، تجاریسازی محصولات، رویکرد میانفرهنگی و… را موجب علاقهمندی نوجوانان و هواداری آنان از موسیقی کیپاپ برشمرد.
دکتر بیچرانلو در انتهای بحث خود گفت ما شاهد روندهای تشدید شونده رشد کیپاپ در ایران هستیم که گسترش شبکههای اجتماعی در آن موثر است و با پدیده هوادارای گروههای مختلف نسلی ایران از کیپاپ نیز روبهرو هستیم.
دستهبندی کنشهای هواداران کیپاپ؛ از کنش مصرفی تا کنش تولیدی
در ادامه نشست مریم رحیمی پور به ارائه پایاننامه کارشناسی ارشد خود در حوزه مطالعات جوانان با عنوان خرده فرهنگ هواداری کیپاپ پرداخت. رحیمی پور که خود معلم دبیرستان است شیوع کرونا را عاملی دانست که پدیده هواداری کیپاپ را تشدید کرده است.
این پژوهشگر در ادامه گفت همانطور که کیپاپ را دقیق نشناختهایم پدیده هواداری از آن را نیز نشناختهایم؛ ما با فرهنگ هواداری روبهرو نیستیم بلکه با خرده فرهنگها و جمعیتهای مختلفی از هواداری روبهرو هستیم. برای کنشهای هواداران در این فضا دستهبندیهای مختلفی وجود دارد و نمیتوان آن را با یک تعریف پیش برد.
وی این کنشها را در پنج دسته تقسیمبندی کرد که عبارتند از: 1- کنش مصرفی، که صرفاً محصولات رسانهای را میبیند و میشنود؛ ۲- کنترل مصرف صفحات هواداری؛ ۳- کنش تعاملی که در جهت هواداری در تعامل با سایرین است و جنبه هویتیابی برای هوادار دارد؛ ۴- کنش حمایتی؛ ۵- کنش تولیدی.
این کنشها نشاندهنده سطوح مختلفی از فعالیت هواداران است. وی در ادامه به توضیح هر دسته و بیان مثالهایی از آن پرداخت و با استناد بر یافتههای خود به این موضوع تاکید کرد که اگر بخواهیم نگاه علمی به مسئله نوجوانی و هواداری کیپاپ داشته باشیم، باید پیچیده و چند وجهی به موضوع نگاه کنیم. حتی اگر قصد آسیبشناسی این موضوع را داشته باشیم، باید به همه موارد در کنار هم توجه کنیم تا تحلیل جامعی داشته باشیم.