نشست «چالش های فرهنگی و ارتباطی جامعه ایرانی» از سری نشست های پنجمین همایش «کنکاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران»، با همت انجمن جامعه شناسی ایران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، روز چهارشنبه، 25 خرداد ماه سال جارى، با سخنرانی دکتر هادی خانیکی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر مسعود کوثری و دکتر عباس قنبری باغستان، اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران و دکتر محمدمهدی مولایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به صورت برخط برگزار شد. آنچه در ادامه می خوانید، گزارشی از سخنان دکتر مسعود کوثری، دانشیار دانشگاه تهران، با موضوع «تلویزیون و انسداد ارتباطی در ایران» است.
دکتر مسعود کوثری، دانشیار دانشگاه تهران، در این نشست به مسأله انسداد ارتباطی در تلویزیون پرداخت و گفت:«انسداد ارتباطی سبب می شود تلویزیون تنها به رسانه اي یکسویه که نمی تواند هیچ گونه جریان بازشناسی هویتی را هدایت کند، تبدیل شود».
وی با اشاره بر اینکه تلویزیون نقش مهمی در ملت سازی دارد، افزود:«بیشتر کتاب هایی که در حوزه ارتباطات مطالعه می شود، بحث کارکردهای تلویزیون را به تفریح، اخبار، گریز از انزوای خود، همذات پنداری و هویت یابی که در سطح فردی است محدود می کنند، در حالیکه خدمات پخش عمومی (Public Service Broadcasting) که شامل رادیو و تلویزیون می شود، در تاریخ خود کارکرد بزرگتری به نام ملت سازی دارند و دولت ملت های رهاشده از استعمار یا دولت ملت های شکل گرفته در دوران مدرن، از این نقش تلویزیون استفاده زیادی کردند و این حوزه در ایران کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است.
او در تکمیل صحبت های خود بیان کرد که جریان تلویزیون و تلویزیون ها به سوی یک نوع تصویر غالب از خود حرکت کرده اند که نشان دهنده گرایش به برنامه سازی در حوزه های فراغت و سرگرمی است و بیش از کارکردهای ملت سازی و تمدن سازی، به یک تصویر جذب مخاطب به هر قیمت متوسل شده اند که به داغ کردن بازار سرگرمی ها منجر شده است.
وی با اقتباس از بوردیو اظهار داشت:«بوردیو می گوید دولت ها تصوری از خود به ما می دهند که با همان تصور درباره آنها می اندیشیم و میتوان گفت رسانه ها اندک اندک دارند تصوری از خود به ما می دهند که با همان تصور درباره آنها فکر می کنیم و در یک دور گرفتار می شویم که نمیتوانیم نگاه بازاندیشانه داشته باشیم».
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه باید در حوزه ارتباطات، با الهام از جامعه شناسی بوردیو، یک جامعه شناسی بازاندیشانه ارتباطی (reflexive sociology of communication) را جا بیندازیم، ادامه داد:«اگر عنصر بازاندیشانه (Reflexive) را به نقش ملت سازی وارد کنیم، تصویر ما از ملت کامل و تلویزیون به ابزاری تبدیل می شود که امکان بازاندیشی درباره خود را به ما می دهد».
او اظهار داشت که خدمات پخش عمومی (PSB) در کنار سایر کارکردهای خود، باید جایی برای گردش تفکر درباره ملت نیز باشند. این امر موجب بازاندیشی درباره خود و یافتن نقاط قوت و ضعف خود می شود؛ بنابراین این بازاندیشی هم به جامعه شناسی بازاندیشانه از ارتباطات و هم به مردم بازمی گردد و به آنها اجازه می دهد از طریق رسانه نسبت به خودشان بیندیشند.
دکتر کوثری اضافه کرد:«این در حالی است که اگر گردش تفکر درباره ملت در خدمات پخش عمومی رخ ندهد، نوعی مرگ رسانه ها را به دنبال خواهد داشت و این وظیفه به شبکه های اجتماعی و پلتفرم های دیگر منتقل می شود.
او در ادامه بیان کرد:«من معتقدم در کشورمان داریم با انسدادهای مختلفی از جمله انسداد ارتباطی مواجه می شویم و در اینجا منظور از انسداد ارتباطی، انسداد رسانه ای نیست؛ ما ممکن است چندین رسانه و شبکه داشته باشیم و با وجود آنها نتوانیم درباره خود حرف بزنیم». بلکه در اینجا منظور از انسداد ارتباطی، خصلت گفتگویی ارتباط است که هابرماس نیز به آن اشاره کرده است. من معتقدم ارتباطات به معنای انتقال نیست و باید در یک خصلت بازاندیشانه به آن فکر کنیم و از این طریق به زوایای وجودی، تاریخی و فرهنگی خود پی ببریم و از این طریق نقاط قوت و ضعف خود را پیدا کنیم. متأسفانه دانش ارتباطات در ایران خصلت گفتگویی را گم کرده است و در بحث های رسانه ای خیلی به آن پرداخته نمی شود. این انسداد ارتباطی اجازه نمی دهد تضارب افکار و آراء در رسانه ها گردش پیدا کند. نباید مناظرات سیاسی و میز گردها در چند برنامه و شبکه را مساوی جریان ارتباطی دانست. فکر میکنم این جریان ارتباطی بزرگتر فراموش شده است و عملا سبب می شود این تصویر مبهم شود و با چیزهای دیگری پر شود. برای مثال شبکه های خارجی نوعی تصویر را از ایران می سازند که برایش رقیبی نیست و موجب می شود تصور ملت از خود و پیشینه شان پیش نرود.
در پایان مباحث، دکتر کوثری بیان کرد که برای گشودگی ارتباطی، باید نگاه بازاندیشانه ارتباطی داشته باشیم و به سوی یک گفتگوي عام اجتماعی پیش رویم.
لازم به ذکر است که این نشست به پیشنهاد انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و در «پنجمین همایش کنکاش های نظری و مفهومی در ارتباط با جامعه ایران» برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر عباس قنبری باغستان، مدیر پنل و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، ضمن معرفی سخنرانان حاضر در این نشست و نیز تبیین موضوعات پنل در چارچوب مساله اصلی همایش، ابراز امیدواری کرد که موضوعات و مسائل مطرحشده بتواند افق هاي جدیدي پیش روي سیاستگذاران، مسئولان و برنامه ریزان این حوزه ها به خصوص از زاویه علم و دانش ارتباطات، بگذارد.
تهیه و تنظیم: مهراوه تقی زاده، دانشجوی ارتباطات دانشگاه تهران