در چهارمین نشست از سلسله نشستهای روز جهانی ارتباطات؛
«جایگاه روابط عمومی در ساختار سازمانی»،«کمبود نیروی متخصص»، «ناسازگاری با فناوری» و «بودجه»؛ معضلات چهارگانه روابط عمومی هستند/ حل چالشهای روابط عمومی نیازمند اراده و قوانین فرابخشی است/ روابط عمومی در زیست بومهای فرهنگی زیست میکند/ ما نیازمند افزایش ارتباطات درون استانی و میان استانی هستیم.
چهارمین نشست از سلسله نشستهای روز جهانی ارتباطات و روابط عمومى به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با دو محور «کارکردهای حرفهای روابط عمومی در استانها: زمینهها، فرصتها و چالشها» و «روابط عمومی در استانها: نگاهی به وضعیت روابط عمومی در کرمان» روز شنبه، 31 اردیبهشت ماه سال جارى، به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر عباس قنبری باغستان، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ضمن معرفی سخنرانان این نشست، به بیان اهمیت و جایگاه روابط عمومی در حوزه ارتباطات و استفاده از تجربه روابط عمومی در استان ها با توجه به ویژگی های متمایز و مختلف خود در هر بوم پرداخت.
در این نشست، دکتر عبداللهی نژاد، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، چهار مشکل ساختاری در نهاد روابط عمومی های ایران به نام «معضلات چهارگانه» شامل « جایگاه روابط عمومی در ساختار سازمانی»، «فقدان نیروی حرفه ای و متخصص»، «فناوری و سازگاری فناورانه» و «بودجه» را نام برد و به تشریح ابعاد آنها پرداخت.
وی چالش نخست، یعنی جایگاه سازمانی روابط عمومی را مهمترین چالش روابط عمومی ها دانست و بیان کرد: «نهاد روابط عمومی آنطور که روابط عمومی های جهان متناسب با دنیای جدید و نیازهای روز رشد و تغییر پیدا کرده اند، توسعه نیافته اند و ما درگیر مشکلات ساختاری اعم از جایگاه و چارت سازمانی روابط عمومی هستیم». «در بسیاری از شهرستان ها روابط عمومی را مرکزی مبتنی بر انجام کار حرفه ای به رسمیت نمی شناسند و بر سر اداره کل، اداره بودن و واحد بودن روابط عمومی بحث است و متأسفانه در این زمینه سلیقه ای عمل می شود».
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در خصوص «فقدان نیروی حرفه ای و متخصص» بیان کرد: «تا یک دهه پیش روابط عمومی محل اجتماع نیروهای تبعیدی و یا تازه استخدام بود». «در حال حاضر این موضوع کمرنگ شده است اما متأسفانه هنوز به کفایت نیروی متخصص نداریم و در تحقیقی که سال 1398 در وزارت علوم انجام دادیم، تنها 3/8 درصد از مدیران روابط عمومی ها در حوزه ارتباطات تحصیل کرده بودند». «وقتی مدیر روابط عمومی حرفه ای نباشد، نمیتوان انتظار ایجاد یک ساختار حرفه ای را داشت که در دو بعد تسهیل ارتباطات درون سازمانی و ایجاد و توسعه ارتباطات برون سازمانی به طور مؤثر ایفای نقش کند».
او در تکمیل صحبت های خود اضافه کرد: «رؤسای سازمان ها دنبال افراد امین و معتمد هستند و آن را قربانی تخصص می کنند و این عامل در استان ها نمود بیشتری دارد زیرا روابط قومی و رفاقتی در آنجا بیشتر می شود».
وی ادامه داد مشکل سوم، «فناوری و سازگاری فناورانه» است، نه بدین معنا که فناوری وجود ندارد، بلکه میزان، سطح، نوع و بستر استفاده از فناوری در روابط عمومی ها مناسب نیست. همچنین اراده معطوف به استفاده از فناوری وجود ندارد و روابط عمومی ها رغبتی به گسترش خود در فضای مجازی و توجه به ابعاد الکترونیک شدن و فضای سایبر ندارند. نکته دیگر نیز تولید محتوای یکسان و بدون توجه به ویژگی های بسترهای ارتباطی در روابط عمومی هاست.
عبداللهی نژاد معضل چهارم را بحث «بودجه» دانست و افزود: «نظام تأمین بودجه در روابط عمومی ها مبتنی بر سیستم تنخواه گردان و زیرنظر معاونت اداری است و کمتر روابط عمومی ای وجود دارد که بودجه مستقل داشته باشد».
او در ادامه اظهار داشت: «این مسائل اساسی را یک نهاد نمیتواند حل بکند و نیازمند اراده و قوانین فرابخشی است». همچنین وی با بیان تجربیات زیسته خود در روابط عمومی وزارت علوم، از تقلیل روابط عمومی و ادغام آن در دفتر وزارتی ابراز تأسف کرد و آن را عامل آسیب مضاعف به نهاد روابط عمومی در ایران دانست.
همچنین وی به فرصت های روابط عمومی در استانها و توسعه و تسری دانش ارتباطات در شهرهای مختلف پرداخت و گفت: «توسعه حرفهای روابط عمومی و متخصصان ارتباطات، افزایش سواد فناوری میان نیروهای جوان، تغییر نگاه مدیران به روابط عمومی و میل به تغییر جایگاه آن، نویدبخش تغییر و تحول در روابط عمومی و ارتقای جایگاه روابط عمومی است».
دکتر قنبری، دبیر نشست، در ادامه صحبت های دکتر عبداللهی نژاد از نزول جایگاه روابط عمومی ها ابراز تأسف کرد و افزود: «کنش گران روابط عمومی در این خصوص خنثی عمل کردند و آنطور که باید واکنش نشان ندادند که به ضعف نهادهای مدنی روابط عمومی و دستگاه های آموزشی بازمی گردد». وی از حضور نسل جوان در روابط عمومی ابراز امیدواری کرد اما رغبت مدیران به ارتقای جایگاه روابط عمومی را ناشی از برهه های زمانی خاص مانند انتخابات دانست که به سرعت به فراموشی سپرده می شود.
همچنین دکتر عباس تقی زاده، عضو هیأت مدیره انجمن روابط عمومی استان کرمان، به بیان ظرفیت های ارتباطی، فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی استان کرمان پرداخت. وی با اشاره بر اینکه نگاه به روابط عمومی عمدتا ملی و درون مرزهای سیاسی است، افزود:«ما در زیست بوم های متنوع فرهنگی زندگی می کنیم و روابط عمومی نیز در همین فضا تنفس می کند و در نتیجه باید به طیف های فرهنگی توجه کرد».
وی در ادامه به چالش های عمومی روابط عمومی ها شامل مؤلف نبودن روابط عمومی ها، شکاف دیجیتال در روابط عمومی ها، تمرکز بر تبلیغات و تک سویه بودن روابط عمومی، کم توجهی به تخصص گرایی در انتصابات و سختی کار، اشکال در ساختار سازمانی، نبود بودجه مشخص، مدیر محوربودن روابط عمومی ها در مقابل سازمان محوری و کم ارزش بودن پژوهش، برنامه ریزی و مهارت آموزی اشاره کرد.
همچنین او اضافه کرد: «آموزش های حوزه روابط عمومی باید به وسیله متخصصان ارائه شود و باید از فعالیت های غیرحرفه ای پرهیز کنیم». «متأسفانه فضایی فراهم شده که برخی به دنبال کار تجاری در آموزش روابط عمومی هستند و چیزی عاید شرکت کنندگان نمی شود». «افزون بر آن بسیاری از همایش ها نیز پروژه های عنوان سازی است و اینگونه چیزی جعلی را جا میاندازیم و باید از اعتبار و رسمیت بخشیدن به آن جلوگیری کنیم»
عضو هیأت مدیره انجمن روابط عمومی های استان کرمان، همچنین چالش ها و مسائل استانی در روابط عمومی ها شامل گستردگی و توسعه نامتوازن استان، شکاف در توانایی مالی بین روابط عمومی های دولتی و خصولتی، نبود رشته های مرتبط در دانشگاه های استان کرمان (دانشجو، استاد و دانش آموخته)، موازی کاری سازمان ها به جای کار مشارکتی، خلوت گزینی و رسانه هراسی برخی شخصیت ها، سواد ارتباطی و رسانه ای پایین مسئولان استانی، ارجحیت دادن نگاه غیرعلمی به نگاه حرفه ای، استفاده از میکروسلبریتی ها به عنوان مشاور رسانه ای و تولیدکننده محتوا، اعتماد به نفس پایین در مقایسه با پایتخت و پاسخگو نبودن برخی مدیران به رسانه ها را برشمرد.
وی در تکمیل صحبت های خود، فاصله ارتباطی مدیران سازمانی با رسانه ها و جامعه و فاصله ارتباطی سازمانها با یکدیگر را چالشی مهم در روابط عمومی ها دانست و تصریح کرد:« برخی مدیران در حباب های ساختگی و اداری خود گیر افتاده اند و چندان به ارتباطات مردمی توجه ندارند؛ بلکه آنها به دنبال تأیید شدن در گروه همالان و گریز از انتقادپذیری هستند». «همچنین گسست ارتباطی میان سازمان ها، صدای واحد در روابط عمومی ها و سازمان ها را از بین برده و حتی گاهی موجب خنثی شدن اقدامات یکدیگر می شوند».
در ادامه دکتر تقی زاده تجربیات خود در روابط عمومی را به اشتراک گذاشت و گفت: «طبق پژوهشی که در سال 97 انجام دادیم، 79 درصد مدیران روابط عمومی در سطح دستگاه های وابسته به وزارت کشور و 50 درصد مدیران روابط عمومی در کلیه سازمان های استان کرمان دارای تحصیلات غیرمرتبط بودند». «به همین دلیل طرح قطبب ندی روابط عمومی ها را نوشتم تا هر بوم و قطب متناسب با نیازهای خودش، آموزش ها، مهارت ها و امکانات لازم را کسب، در هزینه ها صرفه جویی و از امکانات بومی ارتباطی استفاده کنند». «این تجربه در بحرانی مانند کرونا به کمکمان آمد و توانستیم ظرفیت های بومی در مدیریت بحران را فعال و به نیازهای ارتباطی مبتنی بر فرهنگ و جغرافیا را فعال کنیم».
تقی زاده با اشاره به تجربه های زیسته خود در روابط عمومی، تغییر و تحولات سیاسی را عامل از میان رفتن بخشی از فرایند تبدیل ایده ها و سیاستگذاری ها به عمل در حوزه روابط عمومی دانست.
همچنین وی با اشاره بر اینکه به اشتراک گذاشتن تجربیات روابط عمومی ها عمدتا به هفته ارتباطات و روابط عمومی خلاصه می شود افزود: «ما نیازمند افزایش ارتباطات درون استانی و میان استانی هستیم». «در واقع ما به یک زیست بوم پویا و کارآمد در روابط عمومی های کشور و استانداردی برای ارزیابی روابط عمومی ها در ایران نیاز داریم».
او در پایان صحبت های خود اظهار داشت: «با وجود مشکلاتی که وجود دارد، کار روابط عمومی یک مبارزه ارتباطی و ارتباط گری فعالانه است. مشکلات همیشه بوده اند و تکرار آنها کاری را از پیش نمی برد و ما باید خلاق و یک روابط عمومی مؤلف باشیم».
در ادامه دکتر عباس قنبری باغستان بر اهمیت مستندسازی تجربیات در حوزه روابط عمومی جهت استفاده و کاربست در اکوسیستم روابط عمومی ها تأکید کرد.
تهیه و تنظیم: مهراوه تقی زاده