گزارش نشست علمی تخصصی «صلح و موسیقی»

نشست علمی تخصصی «صلح و موسیقی» روز یکم آبان 1397 ساعت 15 تا 17 در سالن انجمن های دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، توسط گروه ارتباطات صلح انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با حضور دکتر امیرحسن ندایی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، دکتر هومان اسعدی عضو هیات علمی گروه موسیقی پردیس هنرهای زیباتی دانشگاه تهران و شهرام فراز مدرس آواز سنتی، پژوهشگر حوزه موسیقی شهری برگزار گردید.

این جلسه ابتدا با سخنان دکتر افسر افشار نادری مدیر گروه ارتباطات صلح آغاز گردید که به ذکر مقدمه از صلح و موسیقی پرداخته و به پروژه موسیقی بی درفش “No flogs ” اشاره کرد. این پروژه به پیشنهاد عماد ساعدی و شمس اله ساعدی، پسر پیانیست و آهنگساز جوان ایرانی و پدر هنرمند به منظور فریاد صلح شکل گرفته است و پروژه مشترکی میان ایران و امریکاست (جان ادل موزیسین امریکایی ساکن تگزاس). موسیقی این پروژه به صورت بداهه ساخته و نواخته شده و حاصل یک حس لحظه ای است. شمس اله ساعدی، پدر عماد با خواندن بیتی از اشعار حافظ با صدای گرم خود، کلام صلح را به این قطعه آورده است.

عماد و جان همدیگر را تابحال ملاقات نکرده اند و این پروژه کاملا از راه دور و بدون حضور فیزیکی انجام شده است. آنچه انجام این پروژه را امکان پذیر ساخته، تکنولوژی است.

دکتر حسن ندایی نخستین سخنران گفته های خود را با تاکید بر این امر آغاز کرد که ملودی و ریتم هر دو در درون انسان وجود دارد و بدن با ریتم کار می کند؛ ما با ریتم نفس می کشیم و قلب ما با ریتم می زند پس بدون ریتم قلب و نفس از کار افتاده و ما بدون موسیقی مردیم.

موسیقی اولین هنر به لحاظ تاریخی و بیانی بوده است، پیش از آنکه نقاشی و پیکر سازی و یا معماری بوجود آید. موسیقی یک حس شبیه بودن در فضای خواسته درون ما را تداعی می کند که این حس در هر یک از ما متفاوت خواهد بود. برای مثال نقاشی و کشیدن یک درخت ارجاع به بیرون از ذهن ما و دیگران است، در حالیکه موسیقی هیچ ارجاعی به بیرون از ما ندارد.

مولانا اعتقاد داشت هرکسی که موسیقی را درک نکند آتش بر او باد و آرزوی مرگش را می کند.

دکتر ندایی در اینجا به مقاله ای در دانشگاه اسپانیا استناد کرده و ادامه دادند که در این مقاله سوال می شود که صلح چیست؟ صلح یعنی نبود جنگ و این تعریف یک بیان منفی از جنگ است و موقعیت منفی صلح را نشان می دهد. وقتی می گوییم اینجا لیوان نیست، به جز لیوان به هیچ چیز فکر نمی کنیم.

بیان موسیقی یک جور آرزوی جهان بدون جنگ است جهانی که در آن آدم ها رنج نکشند.

تئودور. آدورنو دو سخن درباره موسیقی می گوید:

یک اینکه تاریخ بشر از قبایل اولیه تا شهرهای بزرگ نیست. تاریخ بشر از تیر و کمان تا بمب های نگاتونی است. منظور او اینست که تاریخ بشر را جنگ  می سازد. جنگ ها، تمدن ها را شکل می دهند، نه صلح.

دوم اینکه پس از جنگ جهانی دوم آشویتس می گوید بعد از جنگ شعر گفتن بیهوده است.

از دوره باروک که بیان موسیقی خاص شد، ما مفاهیم جنگ و صلح را داریم در اپرا که جنبه نمایشی دارد، قطعات موسیقی جنبه نمایشی و دکوراتیو دارند. درآغاز دوره رمانتیک بتهون سنفونی 5، اولین قطعه ای که از این دیدگاه جنگ را به شکل خاص بیان می کند، را برای مبارزه انسان و سرنوشت سرود که مبارزه انسان و سرنوشت را نشان داده و ایجاد کننده زمینه های مربوط به جنگ بود که با چهار نت، جنگ را با گام مینورآغاز می کند و در پایان به گام ماژور می برد (سمفونی شماره 5 بتهون در سالن پخش می گردد).

بتهون در نامه ای به دوستش می گوید: سرنوشت بدین گونه در می کوبد و این تاحدی در تاریخ تشدید می شود که بعد چایکوفسکی سنفونی شماره 4 را در مقابل این می سازد که با پیروزی انسان و شکست سرنوشت که اعتقاد داشت: من در برابر سرنوشت مغلوبم. چایکوفسکی مارش پیروزی را می زند و بعد تراژدی را در زیباترین شکل با یک نبرد، قطعه را به پایان می رساند. (فضای تراژدی که بتهون تصویر می کند، در سالن پخش می گردد). در تمام این آثار صلح و آرامش را با دو معنای جنگ می بینیم.

سیبریوس (جنگ جهانی دوم زمان هیتلر) برای تداعی صلح، جنگ را به نمایش می گذارد ولی به هیچ ارکستری اجازه پخش آن داده نمی شود. در سال 1812 که ناپلئون به روسیه حمله کرد (قطعه ای که در پایان با شلیک توپ همراه است و در داخل موسیقی زنگ کلیسا نشان دهنده پیروزی است).

پخش سمفونی جنگ در سالن صدای بسیار ناراحت کننده ای را دربر داشت به طوری که مخاطبان گوش خود را گرفته و خواستار قطع آن شدند و هنگامی که سمفونی جنگ پایان یافت، دکترندایی به آرامشی که به وجود آمد اشاره کرده و مقایسه دوران جنگ و صلح را ماهرانه اینگونه از طریق موسیقی به تصویر کشید.

سخنران دوم آقای دکتر هومان اسعدی سخنان خود را با این سوال آغاز کردند که؛ آیا اساسا موسیقی قابلیت بیانگری دارد و می تواند چیزی را بیان کند؟

پیش نیاز بحث اینست که درباره دو قسم از این پدیده صحبت کنیم: یکی موسیقی ناب (Absolute music) که دارای معنی است ولی معنی انضمامی و کلامی ندارد و بدون ذکر توصیف است حتی اگر از آواز به عنوان ابزار استفاده شود.

دومی موسیقی توصیفی (Non- Absolute) که در تلفیق با شعر است و تنها صوت نیست. اما اینکه کدام معنی دارد باید صحبت شود.

در زمینه موسیقی توصیفی روشن ترین موسیقی آنست که دارای کلام است که مشارکت موسیقی در اینجا چیست؟ نوع تلفیق انتخاب مدها، تمپ ها و نت های مناسب که در جهت تقویت بار عاطفی و تاثیر گذاری است و موسیقی می تواند به لحاظ کلامی ترویج بیشتری پیدا کند. قطعه معروف شجریان به نام ” تفنگت را زمین بگذار” که به نوعی دعوت به صلح بود که در این جا معانی شعر، اصل و موسیقی، فرع بود و دو نقش تاثیر گذار و اشاعه و ترویج در ابعاد وسیع تر دارد.

تمرکز ما در اینجا بر روی موسیقی ناب است. موسیقی فاقد کلام که اینجا با پیش نیاز دوگانه فرهنگ و طبیعت مورد بحث است که اگر ما معنا را در این بگیریم که چیزی منتقل شود و موسیقی بر روی ویژگی هایی که به صورت ذاتی و طبیعی در انسان وجود دارد،  چه تاثیری می تواند بگذارد، بحث به علم اعصاب (nerves science) بر می گردد و نشان می دهد که موسیقی ادراک بین فرهنگی افراد مختلفی است که می تواند اعتبار جهانی داشته باشد. خشم، غم، ترس و شادی. این چهار عنصر که جهان شمول است و ویژگی های صوتی از لحاظ زیر و بم داشته و افرادی که در سنین مختلف هستند لذت برده و فرهنگ تاثیر چندانی در آن ندارد.

اما عشق، حسادت، جنگ، نوستالژی؛ که در حوزه نشانه شناسی فرهنگی هستند. قطعه ای که برای افراد یک قوم معنی دارد برای قومی دیگر یا فاقد معنی است و یا بر عکس آن معنی را دارد.

موسیقی پدیده جهان شمولی است ولی ادراکش جهان شمول نیست و افراد مختلف بر اساس ادراک فرهنگی معنایی مختلف را درک می کنند و اینکه موسیقی جنگ یا صلح باشد چالش های بسیاری را به همراه دارد.

در دهه اخیر کتاب های مهمی درباره نسبت موسیقی و جنگ، تعارض و حل تعارض و صلح نوشته شده است. شاید در سه سطح اصلی بتوان رابطه میان صلح و موسیقی را دنبال کرد:

  1. در سطح خرد؛ منظور تاثیر موسیقی بین افراد در محافل و صلح و آشتی برقرار کردن در محافل کوچک است. مانند رساله هایی که از تاثیر موسیقی بر نفوس در یونان باستان و یا هند باستان نوشته شده و (اخوان الصفا در دهم میلادی که این رساله به عربی است و بفارسی به نام مجمع الحکم نیز ترجمه شده است).
  2. در سطح میانه؛ که در حوزه اجتماعی و خرده فرهنگ هایی که در کانسپد کوچکتری قرار دارند (موسیقی نواحی کردنشین) و موسیقی است که اقوام با فرهنگ مشابه را بهم نزدیک می کند. البته نه تنها خود موسیقی بلکه روند تولیدش را هم باید در نظر گرفت که سبب کاهش اختلاف اقوام گشته و همنشینی فرهنگی میان آنها را تامین می کند(process music making).
  3. در سطح کلان؛ که بین فرهنگ ها و اقوام و ملل مختلف مطرح است و از آن به عنوان موسیقی کاربردی( applied music) نام می برند و مطرح می کند موسیقی چگونه می تواند به درک متقابل فرهنگی، صلح و پرهیز از نزاع ملل کمک کند. بعد از 11 سپتامبر این موسیقی با موضوع ترور مطرح گردیده است.

بحث سلبی و ایجابی که نبود این و یا بود آن هم به جنگ و هم به صلح پرداخته یا تبدیل کردن نزاع به صلح که به صورت مطالعه موردی بررسی شده اند، نشان می دهند که چگونه از طریق موسیقی آرامش برقرار شود مثل شوروی سابق پس از شکل گیری جمهوری ها، ایرلند شمالی بلفاست و … . موضوع این موسیقی آموزش دادن مسائلی در سطح عمومی و بطور کلی موسیقی درمانی و درمان یک ملت بعد از حوادث جنگ است.

هنرمندان ایرانی چون کلهر که تور صلح گذاشته اند و از زوایای مختلف و فضاهای متنوع به این بحث در جهان پرداخته اند.

سخنران پایانی مهندس شهرام فراز نسبت صلح و موسیقی از منظر علم و هنر را بررسی کردند. ایشان معتقدند؛ صلح سازش نیست قدرت آگاهی است. فراز درتعریفی عام ازپیوند موسیقی با صلح گفتند: موسیقی هنر بشر متمدن است که صدای نیاکان هر قومی به خوبی ازعهده ی حفظ روح اجتماعی در مسیر تاریخی برآمده است. موسیقی آشتی دهنده انسان با آزادی و تنوع فرهنگ هاست. وی بیان کرد: فارابی معلم دوم جهان در قرون سه و چهار هجری قمری(ده و یازده میلادی) می زیسته است و آهنگ ها را به سه دسته تقسیم می کند:

ملیذه: نشاط انگیز که لذت و خوشی را در روان ایجاد و رفع کسالت می کند.

مخیله: خیال انگیز که اندیشه و فکر را شکوفا و محرک قوه تصور است.

انفعالیه: احساس انگیز که سبب رفتارمتناسب با آهنگ مثل وجدو سماع

او تأکید کرد که این آهنگ ها بر انسان های گوناگون تأثیرمتفاوت دارد. ردیف موسیقی شهری ایران با جوهره درونی اش پیام آور صلح و قدرت آگاهی است. زیرا پشتوانه ایجاد آن حکما و عالمان جهان اسلام بوده است. در دوران انقلاب مشروطه رویکردی اجتماعی با ساخت فرمی تازه در موسیقی به نام تصنیف شکل گرفت این رویکرد با حمایت از ایران انقلابی و مبارزه با استبداد و ستایش میهن و کینه جویی از امپریالیسم و آزادی و حقوق زنان پا به عرصه اجتماعی نهاد و هدفی جز صلح و قدرت آگاهی نداشتند. از سردمداران این حرکت می توان از هنرمندانی همچون ملک الشعرا بهار، درویش خان، عارف قزوینی، مرتضی نی داوود، بانو قمر الملوک وزیری نام برد. مهندس فراز به بحث موسیقی درمانی پرداخت و بیان کرد: موسیقی درمانی در خدمت علم پزشکی وروانپزشکی اساسا موسیقی را در هفت تم که از نظر تأثیر بر نرون های حسی و سلول های بدن و اعصاب و روان بررسی علمی کرده و موسیقی را کاربردی در علم درمان دانسته است.

هفت تم عاطفی نهفته در موسیقی آرام بخش، نیرو بخش، حزین، هیجانی (هستریکال)، شیدایی، فرح بخش و خواب آور (سبک ساز) تقسیم می شوند. موسیقی درمانی صلح درونی و بیرونی بر بنیاد آشتی خود با خود است. در ایران در سال ۱۳۸۰ انجمن موسیقی درمانی با اهداف چهارگانه زیر تأسیس شد. ۱- ارتقا دانش موسیقی درمانی در جامعه ۲- تقویت روحیه مثبت اجتماعی۳-بهداشت روانی موسیقایی۴- توسعه زمینه های کاربرد این رشته در توانبخشی بیماران (پزشکی و روانپزشکی)

ریشه های موسیقی درمانی توسط دانشمندان پیشرو در اروپا و آمریکا به منظور تجدید و ایجاد و تقویت و سلامت بدن و روان شکل گرفت. دانشمندان این رشته واسیلیوس (۱۹۱۸)، هاریت ایرسیمور و ویلهم وان دووال (۱۹۳۶) و ایر ام آلتشولر (۱۹۴۸) هستند.

وی گفت: چرا موسیقی درمانی در زندگی مردم در اجتماع موثر است. زیرا پنج نیاز اجتماعی شامل فیزیولوژی، شناختی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان ها مطالعه شده است. دانش اتنوموزیکولوژی به مطالعه روحیه و سیر عاطفی و حالات روحی مردم توجه داشته تا بتواند این پنج نیاز را در علم مردم شناسی به کار گیرد. موسیقی هرمنطقه ای بر اساس طبیعت و گنجایش ظرفیت عاطفی و نگرشهای حسی و حرکتی مردم آن شکل می گیرد. در انتها مهندس فراز سخنان خود را با شعری از فردوسی بزرگ به پایان رساند.

زدل ها همه کینه بیرون کنیم به مهراندرون کشور افزون کنیم

همه ز آشتی کام مردم رواست که نابود باد آنکه او جنگ خواست

عماد ساعدی و عامر شادمان دو جوان هنرمند نیز در جلسه حضور داشته از آنها تجلیل و قطعاتشان پخش گردید. در پایان مخاطبان پرسش ها و پاسخ هایی را مطرح کردند.

جلسه با خواندن شعری از مولانا توسط دکتر افشارنادری مدیر گروه ارتباطات صلح به پایان رسید.

تو مگو همه بجنگند     که زصلح من چه آید

تویکی نه ای هزاری      تو چراغ خود برافروز

صلح و موسیقی (۱) صلح و موسیقی (۳)

مطالب مرتبط

آخرین مطالب

برچسب ها

آب آموزش آینده‌پژوهی اخراج اساتید دانشگاه ارتباطات بین‌المللی ارتباطات سلامت اعتراضات ۱۴۰۱ اعظم صوفیانی افغانستان انتخابات انتخابات انجمن انجمن جامعه‌شناسی ایران انجمن علوم ارتباطات دانشگاه تهران بازی‌های دیجیتال حلقه مطالعاتی نقد و بررسی متون شهری دکتر اصغر ایزدی جیران دکتر افسر افشاری نادری دکتر بهار زند رضوی دکتر حسین پاینده دکتر شیرین احمدنیا دکتر عباس قنبری باغستان دکتر عباس کاظمی دکتر علی ربیعی دکتر فردین علیخواه دکتر محمد امین قانعی راد دکتر محمد مهدی مولایی دکتر مسعود کوثری دکتر مقصود فراستخواه دکتر منصور ساعی دکتر نعمت‌الله فاضلی دکتر هادی خانیکی رسانه روابط عمومی روز جهانی آینده روز جهانی ارتباطات روزنامه‌نگاری زنان سالمندی سلامت روان سلسله نشست‌های روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی سیاست‌گذاری سینما شبکه‌های اجتماعی شهر صلح طرح صیانت فرهنگ فضای مجازی فلسفه برای کودکان فناوری مجمع عمومی عادی مجموعه نشست‌های علم، فرهنگ و ارتباطات در خدمت مهاجران افغانستان محیط زیست مردم‌نگاری مرضیه ادهم مهاجران نقد کتاب نوجوان همایش همایش سلامت روان و رسانه همایش کنکاش‌‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران هنر هوش مصنوعی پایگاه خبری گلونی پدرام الوندی کارگاه آموزشی کرسی نظریه‌پردازی کرونا کودک گردشگری