نشست تخصصی دفتر گلستان انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در سال تحصیلی 98-97 با عنوان «آسیب شناسی توسعه در ایران» با حضور استادان و دانشجویان، در دانشگاه گلستان، برگزار گردید.
سخنرانان حاضر در جلسه از اعضای هیئت علمی گروه علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه گلستان بودند که از سه منظر، فرهنگ، اقتصاد و جامعه، به تبیین آن پرداختند. دکترشریعتی با موضوع «زیست گفتمان فرهنگی ایرانیان»، دکترشهرازی با موضوع «علل توسعه نیافتگی در ایران»، و دکتر نیمروزی با موضوع «موانع شکل گیری حوزه عمومی در ایران» از آسیب شناسی توسعه در ایران سخن گفتند.
شریعتی عضو هیئت علمی دانشگاه گلستان، در توضیح مفهوم توسعه به عنوان دال مرکزی جامعه ایران در چند دهه اخیر، آن را «برخورداری منصفانه از آزادی، عدالت و رفاه» دانستند که با در اختیار داشتن آن، امکان «عزیزانه زیستن» انسانها فراهم خواهد شد، که در نتیجه موجب سعادت و استقلال افراد در تعامل و تفاهم اجتماعی و انسانی آنان خواهد شد.
شریعتی در ادامه، مهمترین خصوصیت زیست گفتمانی جامعه ایران را «جامعه خانه به دوش»، بر شمرد که ناظر بر سبک زندگی ایرانیان در امتداد، حیات تاریخی و فرهنگی آنان بوده و این نوع زندگی در سبک اندیشه و رفتار آنان تأثیرگذار و موجب گردیده، از استقرار و برنامهریزی بلندمدت و پایدار غافل گردد و با این ادبیات که «باری به هر جهت و چون فردا شود فکر فردا کنیم»، خود را به تحولات پیش رو، بسپارد. در خصوص عوامل به وجود آمدن این وضعیت باید به موقعیت جغرافیایی و ژئواستراتژیک و تهاجمهای پی در پی به ایران اشاره نمود که ما را با جامعهای مواجه نموده که برخوردار از تغییرات فراوان با نتایج نامتقارن است. تجربه زیسته تاریخی ناظر بر آن است که تغییر مستمر حکومتها نه تنها انتظارات و مطالبات جامعه ایران را اشباع ننموده، بلکه، احساس بخشی از نیروهای اجتماعی و مردم، آن است که جامعه همچنان، در تشنگی و سیراب شدن، بسر میبرد. بدین خاطر، به نظر وی مشکل، سامان نیافتگی، ایرانیان، نه از کابینه و دولت، بلکه از کاشانه و ملت است. چرا که حکومتها، عصاره فضائل و رذائل، جامعه خود هستند. پس اصلاح امور و انتظار سامان یافتگی یکسویه از ناحیه حکومتها نسخه شفاناپذیری است که از مشروطه تاکنون، درمانی برای دردهای تاریخی ایران فراهم ننموده است.
در ادامه دکتر محمدمهدی شهرازی با تأکید اینکه که توسعه مقولهای فراگیر است و ابعاد مختلفی دارد و تقلیل دادن آن به یک حوزه خاص نظیر اقتصاد صحیح به نظر نمیرسد، افزود: میتوان برای توسعه دو وجه قائل شد: یکی جسم یا صورت توسعه که رفاه را به ارمغان می آورد و به تعبیری همان رشد اقتصادی است، و دیگری روح یا هویت توسعه که آرامش و احساس امنیت خاطر را ایجاد می کند که بنده این وجه توسعه را همان ارتقا و بهبود زیرساختها معنا میکنم. تبلور جسم و روح توسعه در کنار یکدیگر سعادتمندی بشر را در پی خواهد داشت و طبعاً در صورت فقدان هر یک از این دو انسان به سعادت نمیرسد.
شهرازی افزود: از میان عوامل متعددی که محققان مختلف از آنها به عنوان عوامل توسعه نیافتگی اقتصادی ایران نام بردهاند چهار عامل را مهمتر میدانم: 1. بافت فرهنگی قبیلهای و عشیرهای جامعه ایران 2. اقتصاد وابسته به نفت 3. عدم تخصصگرایی 4. وجود مراکز متعدد در نظام تصمیمگیری یا به تعبیر برخی از اقتصاددانان نهادگرا همان پدیدة “تو در تویی نهادی”.
همچنین نوروز نیمروزی ناوخی استادیار جامعهشناسی دانشگاه گلستان و عضو انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات به «بررسی موانع شکلگیری حوزه عمومی در ایران» پرداخت و از نقش حوزه عمومی و کارکردهای آن در بحث آسیبشناسی فرایند توسعه یافتگی در ایران سخن گفت. به گفتة وی «سابقه شکلگیری حوزه عمومی در ایران به اوایل دوران صفویه بر میگردد که همزمان با اقزایش قهوهخانهها در قزوین و اصفهان مکانی برای طرح مباحث اجتماعی و سیاسی فراهم شده بود و میانه دوران حکومت صفویه مقارن با دوره شاه عباس اول با رشد آیینها و مناسک مذهبی بتدریج عرصه بر حوزه عمومی محدود شد.»
نیمروزی همچنین افزود: «در تحلیل موانع شکلگیری و تداوم حوزه عمومی دو رویکرد در مطالعات انجام شده در ایران وجود دارد؛ رویکرد اول رشد حوزه عمومی را نتیجه ظهور ساختارهای سیاسی دموکراتیک میداند و بر این اساس موانع شکلگیری حوزه عمومی را در ساخت قدرت سیاسی جستجو میکند. در رویکرد دوم گسترش حوزه عمومی را نتیجه اضمحلال ساختهای سنتی قدرت نظیر ساختار پادشاهی، دینی و… میداند و آن را زمینهساز شکلگیری ساختارهای سیاسی دموکراتیک میداند که مشابه فرایندی است که در غرب در قرون 16 و 17 میلادی روی داده است که هابرماس(1383) در کتاب دگوگونی ساختاری حوزه عمومی این فرایند را تحلیل میکند.»
همچنین در پایان این جلسه به پرسشهای شرکتکنندگان توسط اعضای پنل پرداخته شد.