سهشنبه 29 آبان ماه 1397، انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات (دفتر استانی اصفهان)، انجمن جامعهشناسی و گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان، میزبان دکتر لیلا پاپلی جهت سخنرانی با موضوع ” باستانشناسی بدن” بود.
این استاد بهطور تخصصی ، به ارائه درس گفتاری پیرامون مباحث بدن و باستانشناسی بدن پرداخت. ایشان ابتدای جلسه تأکید کرد که این نشست بهصورت کارگاهی پیش خواهد رفت بدین معنی ابتدا به ارائه یک مقدمه درباره تئوریهای بدن در ایران پرداخت. به این صورت که؛ تئوریهای ارائهشده پیرامون بدن در ایران محدود به تئوریهای جنسیت شدهاند و این در حالی است که این دو نوع تئوری در عمل لزوماً رابطه خیلی مشخصی باهم ندارند. دکتر پاپلی، خاطرنشان کرد که تئوریهای پیرامون بدن، بعد از جنگ جهانی دوم شکلگرفتهاند. در آن زمان یکی از مباحثی که مطرح شد این گفته فروید بود که انسان میتواند میل داشته باشد به شر یعنی خیر و شر در دل آدمی را مطرح کرد. درنهایت با بیان این نوع آراء، این نتیجه حاصل شد که میشود انسان را بهعنوان یک فرد (Individual) مورد بررسی قرارداد. در تداوم این مسئله نیز بدن بهعنوان یک متن و موضوع موردتوجه قرار گرفت. ایشان سپس به چند تن از بزرگانی که دراینباره نظریهپردازی کردند ازجمله؛ مرلوپونتی، لویناس، کریستوا، باتلر و فوکو اشاره داشته که در ایران نیز نظریاتشان مطرح است؛ اما طیف دیگر نظریات با عنوان “پداگوژی بدن یا پداگوژی سرکوب” است که در آمریکای جنوبی و همچنین بیشتر در آرژانتین توسط شخصی به نام آگوستا بوال مطرحشدهاند و در ایران توجه زیادی به آنها نشده است. در این کارگاه بیشتر به این نظریات پرداخته شد.
در ادامه وی به مطالعاتی که در این زمینه ارائهشده است اشاره کرد و گفت در یکی از مطالعات مشخصشده که 73 درصد از زنان ایرانی هرگز ورزش نمیکنند و بنابران دچار مشکل افتادگی شانه هستند که این قطعاً تحلیلهای اجتماعی مخصوص به خود را دارد. از طرف دیگر بین مردان بیشتر بیماریهایی مثل گردن درد وجود دارد که دلیل آن را میتوان برداشتن بار سنگین توسط مردان دانست که از طریق فرهنگ جامعه برای آنان تعریفشده است. این ابژه مطالعاتی چیزی است که در جامعه به وجود آمده است؛ و به مسائل اجتماعی و فرهنگی مرتبط است. بر مبنای تمرینها و وارسیهای بدن در این نشست، ایشان، در ادامه این بحث بیان کردند که بدن ما دو عنصر دارد: 1- بدن قابللمس، قابلوارسی و بدنی که در آن زندگی میکنیم و بدنی است که یک سری مسئله دارد. 2- تصویری از بدن که توسط سایر سیستمها طراحیشده است؛ یعنی بدنی که به ما گفته میشود چگونه تنظیمش کنیم؛ یعنی تصویری از بدن که یک سیستم اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی ایجاد میکند.
دکتر پاپلی سپس درباره روش تحلیل بدن صحبت میکنند. این روش که همراه با تمرینهای بدنی است و توسط آگوستا بوال بعد از کودتای آرژانتین مطرح شد؛ که درواقع بهصورت بازیهای بدن مند انجامگرفته و اسمش را “تئاتر ستمدیدگان” یا “تئاتر قانون گذرا” گذاشته بود؛ که نتیجه این کار بیرون آوردن هنر از دست طبقه خاص به درون جامعه بوده است. نتیجه این کار درنهایت این بود که تصویری که افراد از بدنهایشان داشتند را تغییر بدهند. یکی از راههایی که میتواند کمککننده باشد تا ما با تصویر مطلوبی که یک فرهنگ یا اجتماع از اعضایش دارد نزدیک شویم و تصویری که از بدنمان داریم را تغییر دهیم، این است که بفهمیم مطلوب یعنی چه؟ زمانی که جامعه یک سری از افراد را بهعنوان تصویر مطلوب مرد یا زن معرفی میکند، افراد خواه یا ناخواه دوست دارند شبیه آنها شوند، مانندشان لباس بپوشند یا رفتار کنند و در یککلام خود را به آن مطلوب نزدیکتر سازند؛ بنابراین بدن انسان شروع میکند به تغییر کردن و شبیه شدن به آن تصویر. ازنظر دکتر پاپلی، شهر، نیز یکی از چیزهایی که استاندارد بدن را تعیین میکند؛ و میتواند برای افراد یک سری مسائل را به وجود آورد. ایشان در ادامه بحث به معرفی مهمترین آثار بوال میپردازد که شامل: تئاتر قانونگذار، تئاتر ستمدیدگان، بازیها برای بازیگران و نا بازیگران است و تأکید کرد که این کتابها حتماً خوانده شود و بهصورت عملی بخصوص برای کودکان بهصورت تمرین عملی شوند.
دکتر پاپلی در ادامه جلسه،باستانشناسی را اینگونه تعریف کرد: «باستانشناسی چیزی نیست جز لایهلایه شدن هر پدیدهای و بعد مطالعه کردن آن و درنهایت نظر دادن راجع آن پدیده در ابعاد مختلف تاریخی». وی سپس با توجه به بازیهای بدنی بر دو کلیدواژه اصلی که توسط هانا آرنت مطرحشده و قابل کاربرد در حیطه بدن هستند با نامهای “رهایی و آزادی” را طرح کرده و تفاوت آنها را اینگونه بیان کرد که آزادی جنبه سیاسی دارد و امری سیاسی است؛ اما رهایی لزوماً امری سیاسی نیست. رهایی میتواند یک بحث فردی و تاریخی باشد. ایشان در نهایت به این نتیجه میرسد که مدل بدن افراد و رفتاری که دارند بسته به فرهنگ، قومیت و ملیتشان متفاوت است و دلیل این مسئله تاریخهای متفاوتی است که افراد دارند. پس بدن انسان یک موضوع تاریخی است. تاریخیت انسان را در احاطه خودش درآورده است. اینکه انسانها رها نیستند چیزی نیست که یکروزه به وجود آمده باشد، بلکه این یک مسئله تاریخی است. ازنظر آگوستا بوال و کسانی همچون فریره، رهایی مقدم بر آزادی است؛ و هدفشان را آموزش دادن به افرادی میدانند که رها نیستند و باید رهایی را تمرین کنند تا به یک شهروند واقعی تبدیل شوند. این باستانشناس تاریخی، در ادامه به بحث نظری درباره بدن در ایران پرداخته و میگویند که ایرانیها خیلی کم از بدنشان استفاده میکنند؛ و به قول ایشان ایرانیها بدنشان را مصرف نمیکنند؛ و به همین دلیل کمتر رها هستند.
تنظیم و نگارش گزارش: مژگان پیرک