جلسه نقد سیاستگذاریهای حوزه مد و لباس روز شنبه 26 دیماه ساعت 15 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سالن انجمن جامعهشناسی، با حضور سرکار خانم سهیلا کلاهی کارآفرین برتر و از فعالان حوزه مد و لباس و خانم مریم توکل نیا صنعتگر سازمان صنایعدستی و میراث در حوزه ورودیهای صنعتی ثبت شده در یونسکو، آغاز شد. در این جلسه دکتر افسر افشار نادری ریاست گروه سیاستگذاری فرهنگی، اعضای اصلی و جمعی از مخاطبان حضور داشتند.
خانم توکل نیا ابتدا با توجه به تجارب خود درباره کمبودهای حوزه سیاستگذاری در زمینه مد و لباس گفتگو کردند. و اظهار داشتند که” وقتی اسم مد میآید این حس در جامعه شکل میگیرد که مد، یک سلیقه زودگذر و فصلی و چیزی فانتزی و غیرضروری است اما همانطور که خداوند فصلهای مختلف و رنگهای متفاوت برای گردش روزگار و ایجاد تنوع و گرفتن رخوت از آدمها خلق کرده است، مقوله مد هم با توجه به فرهنگ ما و نمادهایی که جنبه نوستالژی و تاریخی دارند، را باید خودمان برای خودمان به وجود آوریم. ولی من سیاست خاصی برای مد و لباس در ایران سراغ نمیبینم و این مقوله باریبههرجهت در حال گذار است فقط به چند مقاله، عکس و گزارش نمیتوان اکتفا کرده و آن را سیاستگذاری تلقی نمود و مطمئناً اتفاقی هم در عرصه مد و لباس روی نخواهد داد. اگر نیازی در جامعه حس میشود چرا نباید در این زمینه سیاستگذاری نمود و برنامهریزی داشت؟
چرا باید دیاند جی (برند لباس ایتالیایی) برای زنان مسلمان جهان لباس، چادر و عبای رنگی، روسری و عینک و کیف و کفش و غیره طراحی کند. چون دیاند جی بازار هدف را بهخوبی شناخته و میداند کجا میتواند مخاطب پیدا کند و دست بر روی چه عاملی بگذارد!
سخنران بعدی خانم سهیلا کلاهی کارآفرین نمونه صنعت نساجی همسخنان خود را با عدم ارتباط درست بین صنعت و دانشگاه آغاز کردند: ” یکی از ضعفهای کشور ما بیکاری دانشجویان است و دلیلش هم این است که دانشگاه از صنعت جداست، شما در دانشگاه درباره چیزهایی صحبت میکنید که در صنعت معنا ندارد، درصورتیکه در تمام دنیا پروژههای اقتصادی توسط بخش خصوصی از دانشگاه خواسته میشود و دانشگاه هم با توجه به واقعیت طرحها، بخش خصوصی را اجرایی و صنعتی میکند” . سؤال اینجاست که چرا دانشگاه قبول کرده که صنایع به دو بخش دانشبنیان و غیر دانشبنیان تقسیم شود ؟ مگر ما صنعت غیر دانشبنیان هم داریم اگر صنعت دانشبنیان نباشد همین میشود که الآن است. صنعت یعنی دانش. فقط نانو، بیو تکنولوژی . صنایع اتمی دانشمحور هستند؟ با مزون داری نمیشود به مد ملی رسید. ایشان با اشاره به جهتدهی نادرست دروس و سیلابس های درسی نامناسب در دانشگاهها معتقد است: مشکل این است که بروز رسانی نه در دانشگاه است و نه در صنعت. در دانشگاه هنوز با چرخ فاف به دانشجو خیاطی یاد داده میشود درحالیکه صنعت به خیاط احتیاج ندارد، صنعت به اپراتور چرخهای صنعتی نیاز دارد احتیاج به بریدن و الگو درآوردن نیست یعنی دانشگاه دانشجو را به سمت مزون و شخصی دوزی میبرد اما از آنطرف میخواهیم به مد سامان دهیم . مد یعنی بخش انبوه، ربطی به مزون ندارد، کدام مزون توانسته انبوه تولید کند که اصلاً بخواهد مطرح شود؟
همین است که دانشجو از دانشگاه بیرون میآید و بیکار میماند چون چیزی که دانشگاه به او آموخته به درد محیط کار و صنعت نمیخورد. ما کمکاری کردیم دانشگاه هم کمکاری کرده درصورتیکه 5000 میلیارد گردش مالی، فقط گردش مالی روسری در ایران است حالا فکر کنید سهم خودمان از این بازار چقدر است؟
خانم توکل نیا (هنرمند صنایعدستی در حوزه رودوزیهای سنتی) از تجربهاش در حوزه طراحی لباس و عدمحمایت سازمانهای مربوطه، مورد تأسفانگیزی را مطرح کردند: ” سعیده صادقی دو سال و نیم پیش نایبقهرمانی در رشته کمانگیری روی اسب را کسب کرد و ما برای ایشان با توجه به پوشش رسانهای گستردهای که وجود داشت لباسی طراحی کردیم که باوجوداینکه فرم این لباس ورزشی، استاندارد است اما آلمانیها نمادهایی از فرهنگ خودشان را در آن لحاظ کردند. دلیل دیگر هم این بود که در این رشته ورزشی، داشتن طراحی لباس خودش امتیاز است. من با هزینه شخصی خودم از یکی از این هنرمندان بومی خواستم تا پارچهای را به رنگ آبی ببافد و از سنگهای خود ایران ، سنگهایی مثل فسیل ماهی برای نصب روی لباس حکاکی کند. ضمن اینکه خودم هم با خط میخی به روش پته، رودوزی کردم تا کلیت این طراحی خلیجفارس را یادآوری کند بعد از طراحی و اجرای این کار ما این اثر را به سازمانها معرفی کردیم تا از این لباس استفاده فرهنگی شود و در عرصههای فرهنگی بینالمللی بتوانیم خودمان را معرفی کنیم چون بر این اعتقادم با هر ابزاری میتوان خودمان را فریاد بزنیم و این لباس بهخوبی میتوانست یک حامل و رسانه فرهنگی برای جهان باشد. اما نشان به همان نشان مسابقات در لهستان برگزار شد و از تمام رسانهها از امریکا تا فرانسه و درمجموع شصت کشور شرکتکننده از لباسی که برای سهیلا صادقی طراحیشده بود، گزارش تهیه کردند بهجز کشور خودمان! یعنی حتی برای رونمایی آن برای مردم هم اطلاعرسانی نشد. بنیاد ملی مد و لباس رفتیم اما حتی برای عکس انداختن هم نیامدند این کار بودجه نمیخواست فقط احترام و توجه نسبت به حساسیت این قضیه راکمی میطلبید.
اینجا طراح زحمت میکشد و طرح ثبت و ارزشیابی میشود از موقعی که سازمانهای مرتبط شکلگرفتهاند هیچ نوآوری و تغییر مدیریتی دیده نشده، یعنی شما میبینید طرحتان توسط یک ماما یا کارشناس که تخصصش هیچ ربطی به حوزه لباس ندارد، ارزیابی میگردد که مسلم است وقتی چنین برخوردی با یک حوزه تخصصی وجود دارد نه کار طراح نمود خواهد داشت و نه حمایت لازم برایش صورت میگیرد تا کار بهدرستی ادامه پیدا کند یا برای نمونه نمایشگاه مد و لباس اسلامی در کشور ترکیه در هتل هیلتون برگزار شد و از کشور ما هم چند نفر بهعنوان طراح در این نمایشگاه شرکت داشتند اما وقتی با عنوان سازمانی عدهای طراح را به کشورهای دیگر میبرند باید برایشان برنامه طراحیشده باشد که بهخوبی معرفی شوند نه اینکه یک سری را ببرند و بدون هیچ برنامهریزی و بعد هم آنها را برگردانند همانطور که ما یک گروه طراحی بودیم به هتل هیلتون رفتیم، کشورهای زیادی هم شرکت کرده بودند اما چون برنامهریزی کلانی برای این برنامه صورت نگرفته بود بدون دستاورد هم برگشتیم، هزینه زیادی هم صورت گرفت اما بازده در حد صفر بود.
از طرف دیگر تمام دستگاههای مد و لباس جهان در خارج از کشور با سفرا و رایزنهای فرهنگیشان در ارتباط هستند تا با کمک آنها در هفتههای فرهنگی و نمایشگاههای کشورهای مقصد شرکت کنند اما ما در این زمینهها خیلی ضعیف عمل کردیم و عملاً اگر چیزی هم برای ارائه وجود داشته باشد با غفلت مسئولان و مدیران در سکوت محض فراموش میشود.
خانم مریم توکل نیا نمونه دیگری از تجربیات خود را با عدمحمایت لازم از طرحهای خو در زمینه تولید لباس برای جانبازان عزیز کشورمان عنوان کردند و گفتند: نمونه دیگری از تجربیات من در عرصه طراحی لباس برای رفع اشکال لباسها باوجود پروتزها برای جانبازان عزیز کشورمان بود که من با توجه به این موضوع جورابهای خاصی را طراحی کردم که نمونه خارجی آنها هرکدام 600 هزار تومان قیمت دارد اما وقتی نیاز به اطلاعات علمی برای ترکیب پارچه و سیلیکون پیدا کردم گفتند باید 200 هزار تومان پول بدهید تا استاد مربوطه را در سمینار ملاقات کنید و شما را راهنمایی کند که ما همین کار را کردیم اما استاد بعد از شنیدن طرح گفت خانم این چه کاریه؟ از چین بیاورید و به همین سادگی تمام طرحهای من در حد آزمایشگاهی ماند و حتی کارگاهی هم نشد و طرحی که میتوانست موجب شود که لباسها برای معلولین راحتتر استفاده شوند و نیاز آنها را برطرف و عزتشان را حفظ کند ، بدون توجه رها شد.
سهیلا کلاهی با نگاهی منتقدانه نسبت به کسانی که معتقدند ما باید این روزها هم برای معرفی خودمان در عرصه پوشاک دنیا لباسهای گذشتهمان را حفظ کنیم ابتدا سؤالاتی مطرح نمودند: مگر کشور یونان و ایتالیا مثل ایران امپراتوریهای بزرگ نداشتهاند ؟ آیا لباس خاصی که تزار میپوشید، نداشتند؟ آیا الآن شما نمادی از لباسهایی قدیمی امپراتوری روم را در پوشش جامعه ایتالیا میبینید؟ ایشان ادامه دادند؛ شما این لباسها را به تن مردم ایتالیایی امروز نمیبینید چون آنها بزرگیشان را حفظ کردهاند و نه گذشته را یا مثال بعدی این است که راه ابریشم از ایران میگذشت چون بهترین پارچه تولید آن زمان مرکزش در ایران بود چرا الآن بهترین پارچه تولید این زمان در ایران نیست؟ ما نباید به عقب برگردیم بلکه باید در حدی موفق و بروز باشیم که امروز هم بتوانیم در کنار کشورهای رده اول دنیا در صنعت پوشاک بایستیم کجای دنیا لباس صدسال پیششان را میپوشند که ما بپوشیم مشکل بعدی ما این است که بازرگانهای ما متأسفانه فقط به فکر پول هستند و مردم همچشم بسته با بازار حرکت میکنند چون در بخش فرهنگی ضعف وجود دارد و از طرفی جامعهشناسها و دانشگاهیان باید خیلی جلوتر از مردم باشند یعنی باید بتوانند به جهتگیری فکری مردم کمک کنند.
ایشان اضافه کردند که دانشگاه باید طرحهای صنایعدستی را صنعتی کند تا بتواند بهطور انبوه تولید و عرضه کند. یعنی طرحهای موردنظر را با چرخهای دوخت صنعتی دوخت و اما کار اصلیتری که دانشگاهها انجام نداده اندرسیدن به سایز ملی است. جالب است بدانید آمریکاییها مثل ایرانیها از چین لباس وارد میکنند با این تفاوت که آنها جزو چاقترین مردم دنیا هستند اما اصلاً مثل ایرانیها تلاش نمیکنند آنقدر خودشان را ریز کنند تا در لباسهای آسیای جنوب شرقی جا شوند مثل ما نیستند که لباس را تنشان نکنند بلکه خودشان را تن لباس کنند! چون چین برای امریکا تحت سایز ملی امریکا لباس تولید میکند.
بنکدار از چین هر لباسی که وجود دارد و میتواند ارزان بخرد تهیهکرده و میآورد مردم هم میبینند و افراد اگر بخواهند در آن لباسها جا شوند باید سایزشان با سایز مردم آسیای جنوب شرقی هماهنگ کنند اما خریدار آمریکایی سایز خودش را از چین میخواهد بنابراین یک خانم سایز 56 وقتی لباسی را میپوشد که سایز خودش است هیچ برآمدگی در هیکلش دیده نمیشود چون بر اساس سایز ملی خود خرید میکند. ما الآن سایز ملی نداریم نزدیکترین سایز به سایز ما ترکیه و آلمان است یعنی ما فقط در ترکیه ممکن است سایز خودمان را پیدا کنیم. وظیفه دانشگاه است که سایز ملی را دربیاورد.
بازرگان هم نمونه را با مارکش میآورد و دوزنده آن نمونه را تولید میکند و به همین دلیل از همهجا لباس بدن بیرون میزند و نهتنها غیر اسلامی میشود بلکه مستهجن نیز است. سایز42 ما با این لباسها که در سایز ملی دوخته نشدهاند 56 دیده میشوند. بنابراین طراحی زیبا بهتنهایی نمیتواند باعث ایجاد مد شود آن تنپوش است که باعث میشود مردم به سمت لباسی روند اینکه لباس با توجه به موقعیتی که قرار است آن را بپوشید راحت باشد و درعینحال زیبا بوده و تنپوش خوبی داشته باشد.
دکتر افسر افشار نادری درباره اهمیت و نقش سفرا و رایزنهای فرهنگی در معرفی هویت فرهنگی ایرانی و پوشش ایرانی گفتگو کردند. و در ادامه برای جمعبندی اشاره کردند: دو عامل است که باعث شده مدها در جوامع، علیرغم اینکه ارزش کارکردی ندارند دوام داشته باشند یکی ارتباط بین مد و زمان است یعنی اگر عامل زمان را از روی مدها برداریم دیگر مدها موفقیتی نخواهند داشت از طرف دیگر مدها باید مدلهای قبلی را بدرقه کنند تا مد بعدی جایگزین شود.
دوم اینکه اگر زمانی بورژواها کسانی بودند که لباس فاخر به تن داشتند و لباسشان شاخص طبقاتی شناخته میشد؛ حداقل این عامل به لحاظ پوشش از بین رفت چون من وقتی مطابق مد لباس بپوشم دیگر در موردشان اجتماعی و طبقهام قضاوتی نمیشود کما اینکه این روزها بعضی از متکدیان در خیابانها از دیگر افراد جامعه تشخیص داده نمیشوند. و ایشان با اشاره به چند نکته زیر نشست را در ساعت 17 به پایان رساندند.
– در طراحی مد ایرانی باید طوری عمل شود که اصالت از بین نرود اما کاربری امروزی لباس هم حفظ شود.
– تور لیدر ها میتوانند لباسهایی با نمادهای ایرانی را بپوشند و از این طریق ما به معرفی و اشاعه فرهنگ پوشش خودمان بپردازیم.
– تجاریسازی طراحیهای زیبا و سنتی بسیار مهم است ولی بهصرف داشتن طراحی خوب نمیتوان به مد ملی رسید.
– عدمحمایت سازمانهای مربوطه از حوزه مد و لباس چه به لحاظ بودجه چه به لحاظ تبلیغات یعنی چه از بعد مادی و چه از بعد معنوی سبب میگردد که از داشتن طراحان داخلی و بهخصوص از دانشجویان برتر این عرصه محروم شویم.
– عدم پیوند و تعامل صحیح بین دانشگاه و صنعت هم عامل دیگری است که باعث میشود دانشجویان نتوانند در صنعت جذبشده و جایگاه خودشان را پیدا کنند.
– ضعف فرهنگسازی و آموزش پوشش درست در خانوادههای ایرانی وجود دارد چون به فرزندان در خانوادهها این آموزش داده نشده که لباس شما نشاندهنده شخصیت شماست و لباس شما باید متناسب با موقعیتی باشد که در آن قرارگرفتهاید.
– ما یاد نگرفتهایم که در شرایط خاصی باید لباس خاص همان شرایط و موقعیت را پوشید و نقش ما در جامعه از پوشش و آرایش قابلتصور میگردد در کشور ما همه، همه جور لباسی را در همهجا میپوشند درصورتیکه به لحاظ فرهنگی این ضعف باید اصلاح شود؛ برای نمونه مانتوی پولکدوزی شده متعلق به سرکار نیست یا یک جراح در اتاق عمل نباید ناخن بلند داشته باشد. البته این یادگیری نمیبایست در جلوی درب سازمانها و از طریق تذکر صورت گیرد بلکه از طریق سیاستگذاریهای مدبرانه و عقلانی باید این تغییرات فرهنگی در جامعه صورت گیرد.