سمینار مغز فرهنگی با حضور آقای دکتر حسن عشایری هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، دکتر افسر افشارنادری مدیر گروه سیاستگذاری فرهنگی، اعضای اصلی گروه و جمعی از مخاطبان روز شنبه 28 آذر ماه در سالن اجتماعات انجمنها برگزار شد.
دکتر عشایری به رابطه میان ساختار مغز و رفتار یعنی اثر پذیری و اثرنگاری اشاره کرده و به بحث و بررسی درباره پردازش اطلاعات در مغز را با دو رویکرد تکاملِ نوعیِ سیستم عصبی مرکزی در حیوانات و انسان، و تکامل و سازمان بندی ثانویه مغز انسان از بدو تولد تا بزرگسالی و جامعه پذیری پرداختند.
عشایری گفت که کار، باعث ساخت مغز میشود، همانطور که کانت میگوید دست، مغز بیرونی انسان است، و بدون هیجان، شناخت و مغز اجتماعی وجود نخواهد داشت. او تأکید کرد که اگر عاطفه آسیب ببیند از خِرد خبری نیست.
عشایری در ادامه به بنیادی ترین فرایند کارکرد سیستم عصبی اشاره کرد. او به فرآیندی اشاره کرد که از تحریکپذیری آغاز شده، سپس نوبت به تحلیل محرک میرسد و پس از پاسخ مناسب به تحریک است که تعادلهای زیستی، روانی و اجتماعی برای انسان به وجود میآید.
عشایری در ادامه افزود: «تنها چیزی که میتواند سیستم هیجانی را کنترل کند؛ شناخت درست است و لازمه رشدِ اجتماعی، حرف زدن متقابل و همدلی است. مغز اجتماعی و فرهنگی، اگر واقعیات را منعکس کند، میتواند موثر واقع شود. کسی که خود را نشناسد مغز اجتماعیش هم رشد نمیکند. مغز اجتماعی از روی MRI تشخیص داده نمیشود باید زبان باز کند تا دیده شود».
عشایری در پایان صحبتهایش گفت که در جامعه امروز ما مغز اجتماعی و فرهنگی به لحاظ سرکوب هیجانات و فعال نبودن جسم، شکل نگرفته است و «همین سبب شده تا مردم رفع نیازهای کاذب را بر نیازهای واجب ترجیح دهند، انسانها فقیر نیستند اما حقیر شدهاند، پول باید در جامعه باشد، ولی همه چیز با رابطههای پولی ارزشگذاری نشود و پَرریختگان فرهیختگان نشوند». عشایری تأکید کرد که دانشمندان تک ساحتی نمیتوانند دارای مغز فرهنگی باشند.