در این سالها جامعه ایران تغییرات بزرگی را پشت سر میگذارد. ما شاهد شکلگیری اشکال تازهای از الگوهای فرهنگی هستیم که به تدریج در حال عینیت یافتن است و حتی میتواند در آینده نزدیک به شکل الگوی فرهنگی غالب در بیاید. میتوان از این الگوها با عنوان اشکال فرهنگی در حال ظهور نام برد. یکی از مهمترین اشکال فرهنگی در حال ظهور نوعی فرهنگ گفتوگوی اجتماعی است. این فرهنگ از ١٠ سال پیش با همگانی شدن رسانههای خرد که از طریق اینترنت در اختیار مردم قرار گرفت و گسترش وبلاگها و فضاهای مجازی دیگر رو به گسترش گذاشت.
وبلاگها نخستین شکل رسانههای خرد بودند که توسط فرد تاسیس و مدیریت میشد. بعدها پیامکها بودند که بیش از وبلاگ امکان مشارکت را به افراد میداد. اما امروز با آخرین شکل این ابزارها روبهرو هستیم؛ مثل وایبر، لاین، واتسآپ و سایر اپلیکیشنهای موبایلی که امکان ارتباط را ایجاد میکنند. در واقع این شبکهها زنجیرهای از رسانههای خرد فرضی را ایجاد کردهاند.
این یک واقعیت است که رسانههای خرد در زنجیره رسانهای بزرگتری قرار گرفتهاند و به دلیل قدرت اجتماعی گستردهای که دارند رسانههای بزرگتری همچون روزنامهها و شبکههای تلویزیونی را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهند. بر اساس همین تحلیل باید بپذیریم که جامعه ما در آستانه ورود به فرهنگ جدیدی است که در این فرهنگ جدید گفتوگو و تعامل از پایین به عنوان امر مسلم در حال پذیرفته شدن است.
رخدادهایی همچون پدیده پاشایی و اتفاقات پس از آن مانند واکنشها به سگکشی، یا پدیده پورشه و حتی داستانهای بزرگتر همچون بحث فسادهای مالی که در سیستم دولتی در حال آشکار شدن است نیز در این دایره قرار میگیرند. از منظر اجتماعی میتوانیم از آنها تحت عنوان نقد اخلاقی جامعه یاد کنیم و در این عرصه با اشکال تازهای از نقد فرهنگی و نقد سیاسی رو به رو هستیم. بیربط نیست اگر بر ملا شدن بخشی از فسادهای مالی را در بوته همین نقد سیاسی ببینیم و پدیدههایی همچون پاشایی یا داستان پورشه و سگکشی را نوعی نقد اجتماعی جامعه نسبت به خودش ببینیم.
در گفتوگوهای وسیعی که مردم درباره خودشان انجام میدهند و با ارسال انواع متنها از احادیث و آیات، سخنان بزرگان و حتی لطیفهها به نقد اخلاقی میپردازند.
من بر آن هستم تا از نوعی تحول در کلیت فرهنگ جامعه امروزمان سخن بگویم، اینکه ما در آستانه ورود به شکل تازهای از فرهنگ قرار گرفتهایم که در آن گفتوگوی اجتماعی و صحبت کردن درباره مسائل جمعی مشترک توسط همگان بدون حضور مراجع قدرت یا مراجع ذی صلاح صورت میگیرد. در این شکل در حال ظهور فرهنگ، جامعه ما در نتیجه برخورداری از فناوریهای ارتباطی همگانی برای نخستین بار در تاریخ فرصتی پیدا کرده است تا مسائل یا موضوعات یا به معنای عامتر توصیف جهان و آگاهی از وجود خود در جهان را نه از دیدگاه روشنفکران یا صاحبان قدرت بلکه از زبان مردم در تمام گروهها و سنین اعم از مرد و زن، شهری و روستایی، از هر طبقه اجتماعی با ویژگیهای خاص خودش بیان کند و به ارایه فهم خود از جهان یا بیان وضعیت خود در جهان بپردازد.
برای نخستین بار ما شاهد رخداد عظیم تاریخی در فرهنگمان هستیم که همه کم و بیش موفق به دست یافتن به حق بازنمایی شدهاند. گویی همه میتوانند دیده شوند یا نشان دهند، همه میتوانند آنچه را تجربه میکنند تفسیر کنند و آنچه را تفسیر میکنند به نمایش درآورند و آن را به عنوان بخشی از حوزه عمومی به بحث و گفتوگو بگذارند. جامعه ما در آستانه ورود به یک فرهنگ نوین است، فرهنگ گفتوگویی یا گفتوگوی اجتماعی. در این مرحله شاهد هستیم که جامعه دچار هیجان و شگفتزدگی و کمی هم دستپاچگی شده است. به بیان سادهتر جامعه ما نوعی شوک فرهنگی ناشی از ورود به فرهنگ گفتوگویی را تجربه میکند.
در این مرحله آستانهای که جامعه ما از نوعی گنگی فرهنگی به گفتوگوی فرهنگی انتقال پیدا میکند، گویی ملت زبان باز کرده است، گویی مردم میخواهند فریاد بزنند، اگرچه ممکن است مانند کودکی که تازه زبان گشوده واژهها را نادرست ادا کند، جملهها را شکسته بسته و گاه بیمعنا بگوید. مانند کودکی که تازه راه رفتنن را میآموزد گاه ممکن است زمین بخورد و گاه ممکن است مسیری را خطا برود. ما در آستانه گسست از نوعی تاریخ گنگی و تاریخ سکوت و ورود به فرهنگ و تاریخ جدید هستیم که در آن رسانههای خرد در امتداد اندام ما قرار گرفتهاند. گویی چشمهای ما به کمک دوربینها میبینند، گوشهای ما به کمک رادیو میشنوند و امتدادی تا بینهایت هستی پیدا کردهاند. در این شرایط جدید ما به تدریج میآموزیم که چگونه خود، دیگری، جهان هستی و آگاهیمان را ارزیابی، رصد و نقد کنیم.
باید بپذیریم این فرهنگ جدید هنوز آنقدر به بلوغ و رشد نرسیده که بتواند تعاملهای رودررو را سازمان دهد، به این دلیل که در حال حاضر این گفتوگو صرفا از طریق تولید و توزیع پیامهای اینترنتی صورت میگیرد و هنوز نیروهای اجتماعی در این تعامل و گفتوگو سازمان نیافته و استمرار آن میتواند این فضا را فراهم کند. از سوی دیگر باید در نظر داشت از آنجایی که ورود ناگهانی همه مردم به این عرصه باعث شده است تا خصلتی توده وار پیدا کند. میتوان امیدوار بود این گفتوگو شکلهای جدیدی از انسجام اجتماعی و نیروهای اجتماعی جدید و فضاهای اجتماعی را برای جامعه ایران شکل دهد.
[روزنامه اعتماد در 14 اردیبهشت 1394]