نشست «كندوكاو در ماهيت نظام رسانهاي و سياست هاي ارتباطي جمهوري اسلامي»، به مناسب روز جهاني ارتباطات، به همت انجمن علمي ارتباطات دانشگاه تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و با حضور دكتر مهدي منتظر قائم، عبدالله گيويان، علي ربيعي، تژا ميرفخرايي و عباس اسدي امروز در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار شد.
در ادامه جلسه، دكتر مهدي منتظر قائم در پاسخ به اين سوال كه به نظر شما آيا انحصار مالكيت در صدا و سيما يكي از عوامل تضاد موجود در اين رسانه نيست، گفت: به اعتقاد من بايد تقسيمبندي سازمان را محتوايي و مخاطب را اساس ارزيابي صدا و سيما قرار دهيم؛ اكنون مديريت سطح كلان، ميانه و خرد صدا و سيماي ما درگير مسائل زيادي در عرصه داخلي، منطقه اي و جهاني مي باشد كه شرايط پيچيدهاي را به وجود آورده است.
وي افزود: جلب رضايت مخاطب در شرايط جهاني امروز امر بسيار دشواري است و از هر زاويهاي كه نگاه كنيم خواهيم ديد كه وضع موجود صدا و سيما با وضعيت مطلوب آن فاصله زيادي دارد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به اين مطلب كه در عرصه جهاني شدن هنوز مالكيت صدا و سيماي ايران دولتي است، گفت: مثلا واژه رسانه ملي يك صفت است و بايد شرايطي وجود داشته باشد كه ما بتوانيم اين صفت را به كار ببريم؛ در حال حاضر اين شرايط وجود ندارد و صدا و سيماي ما در مسائل مالي و رديف بودجه در بخش عمومي قرار ميگيرد اما در انحصار دولتي است.
منتظر قائم ضمن بيان اين مطلب كه سطح دانش در صدا و سيما نسبت به سطح دانش در دنيا پايين است، خاطرنشان كرد: اكثر كارمندان صداو سيما داراي رشته مرتبط با شغل خود نيستند.
وي افزود: در ساختار سازمان زير 20 درصد كاركنان با امر توليد مرتبط هستند؛ از سوي ديگر ردههاي مديريتي تودرتو در سازمان وجود دارد كه سبب ميشود درك و بيان روشني از اهداف سازماني در صدا و سيما وجود نداشته باشد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به ژانرهاي اصلي تلويزيون گفت: ما معتقديم ژانرهايي از قبيل مناظره و برنامههاي گفتوگو محور اصلي ژانرهاي تلويزيون هستند؛ اما اين ژانرها در تلويزيون ما در گروه جيم قرار ميگيرند و داراي كمترين بودجه ممكن هستند.
منتظر قائم ضمن بيان اين مطلب كه فرهنگ سازماني در صدا و سيما كاملا دو لايه است، تصريح كرد: اگر كسي ارزشهاي خود را زيست نكند، نميتواند خلاقيت داشته باشد؛ اين در حالي است كه كاركنان صدا و سيما به شكل ديگري زندگي ميكنند و درصدي از آنان به ارزشهاي غربي علاقهمندند و طبق اين ارزش ها زندگي مي كنند اما مجبورند برنامههاي متفاوت با زندگي خود توليد كنند كه اين مسئله باعث ايجاد تناقض ميگردد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران افزود: در حوزه سياست گذاري صدا و سيما اهداف و دستور العملهاي زيبايي آورده ميشود؛ اما بخش عظيم آن قابليت تبديل به زبان توليد را ندارد؛ در واقع مفاهيم بزرگي كه در حوزه سياست گذاري مطرح ميشود، قابليت كمي شدن ندارد و ترجمه درست آنان به زبان توليد امكان پذير نيست.
در ادامه جلسه دكتر علي ربيعي، عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور در پاسخ به اين سوال كه قياس كيفي و كمي دكتر منتظر قائم در بحث نمودهاي اجتماعي را چگونه ارزيابي ميكنيد، گفت: در نظام ارتباطي ايران مشكلاتي وجود دارد كه حيات اجتماعي ما را تهديد ميكند.
وي افزود: مشكل ما اينجاست كه زن و شوهرها، دوستان، همكاران و… حرف يكديگر را نميفهمند؛ هيچ جامعه اي بدون ارتباطات اثربخش به دوره تمدنساز خود نميرسد و ما بايد در روز جهاني ارتباطات به اين مسائل توجه داشته باشيم.
عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور تاكيد كرد: در صدا و سيما همه ساختارها پيش بيني شده اما مشكل اينجاست كه ما بايد بدانيم چه چيز را ببينيم و چگونه ببينيم.
ربيعي گفت: نظام معنايي ايران مشخص است اما اين نظام معنايي بايد تبديل به سياست و سياست بايد تبديل به برنامه شود.
وي در ادامه افزود: آنچه كه نظام معنايي را تبديل به برنامه ميكند، نيازمند هر آنچيزي است كه در داخل و خارج سازمان با رسانه مرتبط است؛ محيط داخلي، فرهنگ سازماني، منابع انساني و تكنولوژيك در آن چه توليد ميشود دخالت دارند.
عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور با اشاره به مقوله مخاطب گفت: ما بايد تعيين كنيم كه در دنياي متلاطم امروز ميخواهيم براي چه كسي برنامه توليد كنيم؛ در دنياي امروز مخاطبان پر از داده هستند و دادههاي خود را با دادههاي رسانه ها چك ميكنند.
ربيعي با اشاره به اينكه اولين گام سامان دادن به صدا و سيما مطالعات انتقادي است، خاطرنشان كرد: ما بايد بودجه تعيين كنيم و پول بدهيم تا مطالعات انتقادي صورت بگيرد؛ همان طور كه شهيد مطهري ميگفت من نه تنها معتقدم كه بايد ماركسيسم در دانشگاه تدريس شود، بلكه معتقدم يك ماركسيسم بايد ماركسيسم را تدريس كند.
وي با اشاره به اينكه امنيت ملي ما اقتضا ميكند كه نگاه جامعه به داخل باشد، تصريح كرد: متأسفانه امروز صداد و سيما در كاركرد اخباري با مشكل اعتبار روبهروست؛ از سوي ديگر كاركرد تفريحي صدا و سيما با وجود سيدي ها به چالش كشيده شده است و در مورد كاركردهاي آموزشي هم بايد گفت كه از همان ابتدا كاركرد آموزشي مشخصي نداشته ايم.
در ادامه جلسه عباس اسدي، عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه سياست گذاري خبري صدا و سيما را توضيح داده و بگويد كه آيا اخبار ايران داراي ويژگيهاي پروپاگاندايي هست يا خير، گفت: ما در چارچوب شناخت نظام رسانه اي جهان ميتوانيم نظام رسانهاي ايران را بشناسيم.
وي افزود: چهار نوع نظام رسانه اي در جهان وجود داشته است؛ نظام اقتدارگرا، آزاديبخش، مسئوليت اجتماعي و مدل ماركسيستي؛ اما نظام رسانهاي كشور ما در هيچ يك از اين نظامها نميگنجد و از هر يك چيزي گرفته است.
عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي افزود: يكي از معضلات ما اين است كه منابع خبري ما اعتبار لازم را ندارند و مردم به اخبار صدا و سيما اعتماد نميكنند.
در ادامه جلسه دكتر باقر انصاري، عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در پاسخ به اين سوال كه آيا سازمان صدا و سيما حق داشت خبرنگار خود كامران نجفزاده را از حضور در اين نشست منع كند، گفت: زماني كه ميخواستيم صدا و سيما را مهندسي و طراحي كنيم بحثهاي زيادي وجود داشت كه آن را به قوه قضائيه، مجريه يا مقننه واگذار كنيم؛ اما در نهايت صدا و سيما زير نظر رهبري قرار گرفت.
وي افزود: عدهاي مخالف اين مسئله بودند و ميگفتند مديري كه رهبري نصب كند قابل نظارت نخواهد بود و از سوي ديگر ممكن است اشكالات وارد شده به صدا و سيما به رهبري منتصب شود و اين بحثها اكنون نيز وجود دارد.
عضو هئيت علمي دانشگاه شهيد بهشتي گفت: هدف اين بود كه صدا و سيما كوچك شود اما اين سازمان هنوز در انحصار دولت باقي مانده و نميتوان روي كارهايي كه مديران انجام ميدهند، نظارت داشت و نتيجه اين مي شود كه صدا و سيما به خبرنگار خود بگويد نبايد در فلان نشست حضور داشته باشي.
در ادامه جلسه دكتر گيويان در پاسخ به اين سوال كه ادعاي انقلاب اسلامي اين بود كه گفتماني اسلامي در همه زمينهها پديد ميآورد، آيا در عرصه تلويزيون ما به صورت عملي به اهداف خود رسيدهايم، گفت: همانطور كه گفتم در طي اين 30 سال استفاده خاص يك گرايش اعتقادي خاص از يك نظام رسانهاي صورت گرفته است.
وي ادامه داد: مثلا ما نامگذاري ها را تغيير دادهايم و راديو تلويزيون به صدا و سيما تغيير نام پيدا كرده است يا اينكه در برنامههاي تلويزيون ميتوان كسي را كه نام خشايار، اردشير يا كوروش دارد، مسخره كنيم اما آدمهاي خوب بايد نام مذهبي داشته باشند.
عضو هيئت علمي دانشكده صدا و سيما افزود: عرصههاي گفتماني در ايران در چهار حوزه است: تشيع، تصوف، غربگرايي و ايرانيگري.
گيويان در ادامه گفت: قبل از انقلاب دوره ايرانيگري و غربگرايي بود و دو گفتمان ديگر در حاشيه قرار داشتند؛ اما پس از انقلاب سه گفتمان به نفع يك جريان گفتماني مطرود ميشود كه درون اين جريان هم گفتمانهاي متفاوتي وجود دارد.
وي با اشاره به اينكه اصلي ترين سياست نظام، اسلاميكردن همه سطوح جامعه است، گفت: تلويزيون اسلامي به عنوان حوزه تعامل دين و رسانه شكل گرفته، اما به نظر من كمتر از آنچه مديران فكر ميكنند موفق بوده است.
در ادامه جلسه دكتر منتظر قائم با اشاره به ضرورت تفكيك بين مالكيت دولتي و عمومي صدا و سيما گفت: برخي از خصوصيسازي صدا و سيما صحبت ميكنند، اما بحث از خصوصي سازي وقتي مدلهاي خصوصيسازي را بررسي نكرده باشيم براي جامعه ايران بسيار خطرناك است.
وي با اشاره به يك استراتژي سه مرحلهاي براي بهبود شرايط صدا و سيما گفت: مرحله اول دولتي كردن صدا و سيماي فعلي است؛ زيرا صداي و سيماي امروز ما جناحي است نه دولتي و ما قانون نظارت بر صدا و سيما نداريم و صدا و سيما بهتر است ابتدا دولتي شود چون صحبت از خصوصي سازي در شرايط فعلي با منافع ملي ما قابل جمع نيست.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در ادامه افزود: يكي دو سال پس از دولتي كردن بايد به سمت شكل عمومي حركت كنيم؛ يك سازمان عمومي دوام تاريخي دارد و ورود خروج به آن تابع قوانين است.
منتظر قائم گفت: در مرحله سوم بايد چند سال پس از عمومي كردن به مدلهاي متكثر فكر كنيم و بايد مدلهاي متكثر را بررسي كنيم و هر مدلي را كه به نفع امنيت ملي ما باشد، انتخاب كنیم.
در ادامه جلسه، دكتر مهدي منتظر قائم در پاسخ به اين سوال كه به نظر شما آيا انحصار مالكيت در صدا و سيما يكي از عوامل تضاد موجود در اين رسانه نيست، گفت: به اعتقاد من بايد تقسيمبندي سازمان را محتوايي و مخاطب را اساس ارزيابي صدا و سيما قرار دهيم؛ اكنون مديريت سطح كلان، ميانه و خرد صدا و سيماي ما درگير مسائل زيادي در عرصه داخلي، منطقه اي و جهاني مي باشد كه شرايط پيچيدهاي را به وجود آورده است.
وي افزود: جلب رضايت مخاطب در شرايط جهاني امروز امر بسيار دشواري است و از هر زاويهاي كه نگاه كنيم خواهيم ديد كه وضع موجود صدا و سيما با وضعيت مطلوب آن فاصله زيادي دارد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به اين مطلب كه در عرصه جهاني شدن هنوز مالكيت صدا و سيماي ايران دولتي است، گفت: مثلا واژه رسانه ملي يك صفت است و بايد شرايطي وجود داشته باشد كه ما بتوانيم اين صفت را به كار ببريم؛ در حال حاضر اين شرايط وجود ندارد و صدا و سيماي ما در مسائل مالي و رديف بودجه در بخش عمومي قرار ميگيرد اما در انحصار دولتي است.
منتظر قائم ضمن بيان اين مطلب كه سطح دانش در صدا و سيما نسبت به سطح دانش در دنيا پايين است، خاطرنشان كرد: اكثر كارمندان صداو سيما داراي رشته مرتبط با شغل خود نيستند.
وي افزود: در ساختار سازمان زير 20 درصد كاركنان با امر توليد مرتبط هستند؛ از سوي ديگر ردههاي مديريتي تودرتو در سازمان وجود دارد كه سبب ميشود درك و بيان روشني از اهداف سازماني در صدا و سيما وجود نداشته باشد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با اشاره به ژانرهاي اصلي تلويزيون گفت: ما معتقديم ژانرهايي از قبيل مناظره و برنامههاي گفتوگو محور اصلي ژانرهاي تلويزيون هستند؛ اما اين ژانرها در تلويزيون ما در گروه جيم قرار ميگيرند و داراي كمترين بودجه ممكن هستند.
منتظر قائم ضمن بيان اين مطلب كه فرهنگ سازماني در صدا و سيما كاملا دو لايه است، تصريح كرد: اگر كسي ارزشهاي خود را زيست نكند، نميتواند خلاقيت داشته باشد؛ اين در حالي است كه كاركنان صدا و سيما به شكل ديگري زندگي ميكنند و درصدي از آنان به ارزشهاي غربي علاقهمندند و طبق اين ارزش ها زندگي مي كنند اما مجبورند برنامههاي متفاوت با زندگي خود توليد كنند كه اين مسئله باعث ايجاد تناقض ميگردد.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران افزود: در حوزه سياست گذاري صدا و سيما اهداف و دستور العملهاي زيبايي آورده ميشود؛ اما بخش عظيم آن قابليت تبديل به زبان توليد را ندارد؛ در واقع مفاهيم بزرگي كه در حوزه سياست گذاري مطرح ميشود، قابليت كمي شدن ندارد و ترجمه درست آنان به زبان توليد امكان پذير نيست.
در ادامه جلسه دكتر علي ربيعي، عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور در پاسخ به اين سوال كه قياس كيفي و كمي دكتر منتظر قائم در بحث نمودهاي اجتماعي را چگونه ارزيابي ميكنيد، گفت: در نظام ارتباطي ايران مشكلاتي وجود دارد كه حيات اجتماعي ما را تهديد ميكند.
وي افزود: مشكل ما اينجاست كه زن و شوهرها، دوستان، همكاران و… حرف يكديگر را نميفهمند؛ هيچ جامعه اي بدون ارتباطات اثربخش به دوره تمدنساز خود نميرسد و ما بايد در روز جهاني ارتباطات به اين مسائل توجه داشته باشيم.
عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور تاكيد كرد: در صدا و سيما همه ساختارها پيش بيني شده اما مشكل اينجاست كه ما بايد بدانيم چه چيز را ببينيم و چگونه ببينيم.
ربيعي گفت: نظام معنايي ايران مشخص است اما اين نظام معنايي بايد تبديل به سياست و سياست بايد تبديل به برنامه شود.
وي در ادامه افزود: آنچه كه نظام معنايي را تبديل به برنامه ميكند، نيازمند هر آنچيزي است كه در داخل و خارج سازمان با رسانه مرتبط است؛ محيط داخلي، فرهنگ سازماني، منابع انساني و تكنولوژيك در آن چه توليد ميشود دخالت دارند.
عضو هيئت علمي دانشگاه پيام نور با اشاره به مقوله مخاطب گفت: ما بايد تعيين كنيم كه در دنياي متلاطم امروز ميخواهيم براي چه كسي برنامه توليد كنيم؛ در دنياي امروز مخاطبان پر از داده هستند و دادههاي خود را با دادههاي رسانه ها چك ميكنند.
ربيعي با اشاره به اينكه اولين گام سامان دادن به صدا و سيما مطالعات انتقادي است، خاطرنشان كرد: ما بايد بودجه تعيين كنيم و پول بدهيم تا مطالعات انتقادي صورت بگيرد؛ همان طور كه شهيد مطهري ميگفت من نه تنها معتقدم كه بايد ماركسيسم در دانشگاه تدريس شود، بلكه معتقدم يك ماركسيسم بايد ماركسيسم را تدريس كند.
وي با اشاره به اينكه امنيت ملي ما اقتضا ميكند كه نگاه جامعه به داخل باشد، تصريح كرد: متأسفانه امروز صداد و سيما در كاركرد اخباري با مشكل اعتبار روبهروست؛ از سوي ديگر كاركرد تفريحي صدا و سيما با وجود سيدي ها به چالش كشيده شده است و در مورد كاركردهاي آموزشي هم بايد گفت كه از همان ابتدا كاركرد آموزشي مشخصي نداشته ايم.
در ادامه جلسه عباس اسدي، عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه سياست گذاري خبري صدا و سيما را توضيح داده و بگويد كه آيا اخبار ايران داراي ويژگيهاي پروپاگاندايي هست يا خير، گفت: ما در چارچوب شناخت نظام رسانه اي جهان ميتوانيم نظام رسانهاي ايران را بشناسيم.
وي افزود: چهار نوع نظام رسانه اي در جهان وجود داشته است؛ نظام اقتدارگرا، آزاديبخش، مسئوليت اجتماعي و مدل ماركسيستي؛ اما نظام رسانهاي كشور ما در هيچ يك از اين نظامها نميگنجد و از هر يك چيزي گرفته است.
عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي افزود: يكي از معضلات ما اين است كه منابع خبري ما اعتبار لازم را ندارند و مردم به اخبار صدا و سيما اعتماد نميكنند.
در ادامه جلسه دكتر باقر انصاري، عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در پاسخ به اين سوال كه آيا سازمان صدا و سيما حق داشت خبرنگار خود كامران نجفزاده را از حضور در اين نشست منع كند، گفت: زماني كه ميخواستيم صدا و سيما را مهندسي و طراحي كنيم بحثهاي زيادي وجود داشت كه آن را به قوه قضائيه، مجريه يا مقننه واگذار كنيم؛ اما در نهايت صدا و سيما زير نظر رهبري قرار گرفت.
وي افزود: عدهاي مخالف اين مسئله بودند و ميگفتند مديري كه رهبري نصب كند قابل نظارت نخواهد بود و از سوي ديگر ممكن است اشكالات وارد شده به صدا و سيما به رهبري منتصب شود و اين بحثها اكنون نيز وجود دارد.
عضو هئيت علمي دانشگاه شهيد بهشتي گفت: هدف اين بود كه صدا و سيما كوچك شود اما اين سازمان هنوز در انحصار دولت باقي مانده و نميتوان روي كارهايي كه مديران انجام ميدهند، نظارت داشت و نتيجه اين مي شود كه صدا و سيما به خبرنگار خود بگويد نبايد در فلان نشست حضور داشته باشي.
در ادامه جلسه دكتر گيويان در پاسخ به اين سوال كه ادعاي انقلاب اسلامي اين بود كه گفتماني اسلامي در همه زمينهها پديد ميآورد، آيا در عرصه تلويزيون ما به صورت عملي به اهداف خود رسيدهايم، گفت: همانطور كه گفتم در طي اين 30 سال استفاده خاص يك گرايش اعتقادي خاص از يك نظام رسانهاي صورت گرفته است.
وي ادامه داد: مثلا ما نامگذاري ها را تغيير دادهايم و راديو تلويزيون به صدا و سيما تغيير نام پيدا كرده است يا اينكه در برنامههاي تلويزيون ميتوان كسي را كه نام خشايار، اردشير يا كوروش دارد، مسخره كنيم اما آدمهاي خوب بايد نام مذهبي داشته باشند.
عضو هيئت علمي دانشكده صدا و سيما افزود: عرصههاي گفتماني در ايران در چهار حوزه است: تشيع، تصوف، غربگرايي و ايرانيگري.
گيويان در ادامه گفت: قبل از انقلاب دوره ايرانيگري و غربگرايي بود و دو گفتمان ديگر در حاشيه قرار داشتند؛ اما پس از انقلاب سه گفتمان به نفع يك جريان گفتماني مطرود ميشود كه درون اين جريان هم گفتمانهاي متفاوتي وجود دارد.
وي با اشاره به اينكه اصلي ترين سياست نظام، اسلاميكردن همه سطوح جامعه است، گفت: تلويزيون اسلامي به عنوان حوزه تعامل دين و رسانه شكل گرفته، اما به نظر من كمتر از آنچه مديران فكر ميكنند موفق بوده است.
در ادامه جلسه دكتر منتظر قائم با اشاره به ضرورت تفكيك بين مالكيت دولتي و عمومي صدا و سيما گفت: برخي از خصوصيسازي صدا و سيما صحبت ميكنند، اما بحث از خصوصي سازي وقتي مدلهاي خصوصيسازي را بررسي نكرده باشيم براي جامعه ايران بسيار خطرناك است.
وي با اشاره به يك استراتژي سه مرحلهاي براي بهبود شرايط صدا و سيما گفت: مرحله اول دولتي كردن صدا و سيماي فعلي است؛ زيرا صداي و سيماي امروز ما جناحي است نه دولتي و ما قانون نظارت بر صدا و سيما نداريم و صدا و سيما بهتر است ابتدا دولتي شود چون صحبت از خصوصي سازي در شرايط فعلي با منافع ملي ما قابل جمع نيست.
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در ادامه افزود: يكي دو سال پس از دولتي كردن بايد به سمت شكل عمومي حركت كنيم؛ يك سازمان عمومي دوام تاريخي دارد و ورود خروج به آن تابع قوانين است.
منتظر قائم گفت: در مرحله سوم بايد چند سال پس از عمومي كردن به مدلهاي متكثر فكر كنيم و بايد مدلهاي متكثر را بررسي كنيم و هر مدلي را كه به نفع امنيت ملي ما باشد، انتخاب كنیم.